یک هفته پس از نمایش کودتا در ترکیه، اسلامگرایان حکومت را برای اعلام جمهوری اسلامی دیگری در منطقه خاورمیانه آماده میکنند. گسترش اسلامگرایی در خاورمیانه یا همان «بهار عربی» دیکته شده از سوی حزب دموکرات امریکا شتاب بیشتری به خود گرفته. برای مردم ایران که خیزش اسلامگرایان را در ایران تجربه کردهاند، بحران فعلی در ترکیه زیاد هم غیرعادی به نظر نمیرسد. تمامی سناریوهای که رئیسجمهور ترکیه در ظرف یک هفته گذشته به اجرا گذاشته، میتوان در تاریخچه ننگین جمهوری اسلامی پیدا کرد ولی حمله اصلی در آینده نزدیک به آزادیهای زنان در ترکیه خواهد بود. بدترین کاری که رئیسجمهور ترکیه میتواند در حال حاضر انجام دهد درگیری نظامی با سوریه برای احیای عثمانی بزرگ خواهد بود. کشتن شدن طرفداران فعلی حکومت در برنامه آینده اردوغان قرار دارد. در حال حاضر تنها گروهی که میتواند در ترکیه روزانه به تظاهرات بپردازند، طرفداران اردوغان هستند که باید (ازنظر اسلامگرایان ترکیه) در جنگی خانمانسوز از بین بروند. تکرار تاریخ خندهآور است ولی آنان که گسترش اسلامگرایی در خاورمیانه را برنامهریزی کردهاند، برایشان مهم نیست چند هزار نفر در ترکیه کشته خواهند شد و شوربختانه نام خودشان را هم دموکرات (حزب دموکرات امریکا) گذاشتهاند.
ترکیه شاید بتواند درسی برای جمهوریخواهان ایران بشود، اگر «ایران» برای آنان مهمتر از نظام جمهوری باشد.
بهمن زاهدی: یک هفته پس از نمایش کودتا در ترکیه، اسلامگرایان حکومت را برای اعلام جمهوری اسلامی دیگری در منطقه خاورمیانه آماده میکنند. گسترش اسلامگرایی در خاورمیانه یا همان «بهار عربی» دیکته شده از سوی حزب دموکرات امریکا شتاب بیشتری به خود گرفته. برای مردم ایران که خیزش اسلامگرایان را در ایران تجربه کردهاند، بحران فعلی در ترکیه زیاد هم غیرعادی به نظر نمیرسد. تمامی سناریوهای که رئیسجمهور ترکیه در ظرف یک هفته گذشته به اجرا گذاشته، میتوان در تاریخچه ننگین جمهوری اسلامی پیدا کرد ولی حمله اصلی در آینده نزدیک به آزادیهای زنان در ترکیه خواهد بود. بدترین کاری که رئیسجمهور ترکیه میتواند در حال حاضر انجام دهد درگیری نظامی با سوریه برای احیای عثمانی بزرگ خواهد بود. کشتن شدن طرفداران فعلی حکومت در برنامه آینده اردوغان قرار دارد. در حال حاضر تنها گروهی که میتواند در ترکیه روزانه به تظاهرات بپردازند، طرفداران اردوغان هستند که باید (ازنظر اسلامگرایان ترکیه) در جنگی خانمانسوز از بین بروند. تکرار تاریخ خندهآور است ولی آنان که گسترش اسلامگرایی در خاورمیانه را برنامهریزی کردهاند، برایشان مهم نیست چند هزار نفر در ترکیه کشته خواهند شد و شوربختانه نام خودشان را هم دموکرات (حزب دموکرات امریکا) گذاشتهاند.
ترکیه شاید بتواند درسی برای جمهوریخواهان ایران بشود، اگر «ایران» برای آنان مهمتر از نظام جمهوری باشد.
دانیال خندهرو: یکى از هلندیهای فعال حقوق بشر در برگه فیسبوک خودش نوشته بود که «باید اروپا و ترکیه را از هم جدا نگهداریم». استدلال این دوست بر این پایه بود که اگر ترکیه قصد کنترل خروج شهروندان از کشور را داشته باشد یا اگر میخواهد ترکهای دو تابعیتى را از ورود و خروج به ترکیه منع کند، چرا ما باید اجازه دهیم تا آنها هر وقت که دلشان خواست به خانه ما بیایند. آن ترکهای ساکن هلند هم که قلبشان براى رئیسجمهورشان میتپد، بهتر است اردوغان را در استانبول در آغوش بگیرند نه در هلند. با بخشى از صحبتهای این دوست موافقم که میبایست ترکیه و اروپا را براى مدتى از یکدیگر جدا نگه داشت؛ بزرگتر کردن اتحادیه راهحل نیست. موضوعى که بیشتر من را به فکر فرو داشت «لزوم یافتن یک جایگزین» براى ترکیه است. با رشد اسلامگرایی، گردشگر خارجى تمایلى به سفر به آنتالیا و ازمیر نخواهد داشت، جمهورى اسلامى ترکیه با مصر، تونس یا الجزایر قابل قیاس نخواهد بود اما صنعت گردشگرى پس از بهار عربى و حملات داعش در این کشورها هم با کاهش روبرو شد. اقتصاد در ترکیه با اسلامى شدن به زمین خواهد خورد. عضویت ترکیه در ناتو نیز به نظر میآید که درخطر است و به همین دلیل تنها یک هفته قبل از کودتا، اردوغان و پوتین یکدیگر را در آغوش گرفتند. در عمل پایگاه اینجرلیک نیز براى نیروهاى آمریکایى مکان امنى نیست اما با توجه به اشغال کریمه توسط روسیه، خروج از این پایگاه دریاى سیاه و مدیترانه را در کنترل روسیه قرار خواهد داد. چه کشورى در آن منطقه قابلیت جایگزینى ترکیه را دارد؟
بهمن زاهدی: جوان آلمانی که پدر و مادر ایرانی دارا بوده شهر مونیخ آلمان را به حالت آمادهباش نظامی درآورد، این جوان بیشتر به یک قربانی جامعهای تشابه دارد که تبعیض نژادی در آن در صدر سیاست روزمرهاش قرار دارد. حکومت محلی ایالت باواریا (بایرن) یکی از نژادپرستترین دولتهای ایالتهای آلمان هست. حزب سوسیال مسیحی ایالت باواریا مخالفت، با پناه دادن به پناه جویان را بهصورت علنی ابراز میدارد. در ایالتی که تبعیض نژادی در دستور کار سیاستمدارانش هست، شهروندی میخواسته از هویت آلمانی خود در مقابل افرادی که آن هویت را تحقیر میکردهاند و یا بهصورت کلی برازنده آن جوان آلمانی نمیدانستهاند، دفاع کند.
بحران هویت بزرگترین مشکل این جوان بوده و کسی این بحران هویتی را نتوانسته درک کند به همین دلیل آن جوان میخواسته به خارجیهای همکلاسی خود ثابت کند که یک آلمانی اصیل است، زیرا ازنظر قانونی در آلمان به دنیا آمده و طبیعتاً بافرهنگ آلمانی آموزش پیداکرده، ولی کسی ملیت او را باور نمیکرده. ناسیونالیسم آلمانی هیچگاه نتوانسته خود را از زنجیر نژادپرستی برهاند. در ایران فعلاً مسلمان بودن مهمتر از ایرانی بودن برای دولتمردان بشمار میرود. اینگونه بحرانهای هویتی در میان نسلهای مختلف ایرانی بهخوبی قابللمس شده است.
دانیال خندهرو: نه طرفدار ترامپ هستم و نه طرفدار هیلارى اما وعدههای انتخاباتى دونالد ترامپ را به دلیل تأثیر بر بافت اجتماعى غیرمسلمان و حتى ایرانیان اسلام زده، میبایست با مکث بیشتر موردبررسی قرارداد. یکى از کاندیداهاى معاون اولى ترامپ، ژنرال مایکل فلین، خمینى را از درون قبر دعوت به محکوم کردن حمله تروریستى در شهر نیس (nice) میکند. ترامپ هم که همه مسلمانان را به یک چوب زده و قصد اخراج دست جمعى آنان را دارد. نکتهای که من قصد تأکید و مکث بر روى آن دارم، برداشتهای مختلف از واژه «اسلام» است. محبوبیت دونالد به دلیل بیان حرفهایی است که دیگر سیاستمداران شجاعت بیان آن را ندارند اما بفرما، بشین و بتمرگ همه یک معنى را میدهند و شیوه بکار بردن آنها مهم است. اسلام چیست؟ برخورد اسلام و سیاست در چه نقطه است؟ آیا اسلام بهعنوان یک دین از اسلام سیاسى یا دموکراسى اسلامى قابلتفکیک است؟ معیار تعریف مسلمان خوب چیست که بتوان بر اساس آن مسلمان بد را از کشور اخراج کرد؟ در آخر اینکه طرفدار شیوه بیان ترامپ نیستم اما شجاعت یا حماقت او در بیان، تنها به انتخابات منتهى نخواهد شد و در سالهای پیش روى ازایندست گفتگوها -بهتر آنکه میان کارشناسان- بیشتر خواهیم شنید.