اینجا برلین است، صدای لیبرال دموکراسی ایران

  برلین، شهر دیوارهای شکسته، سمبُل مرزهای ناگُشودنی گُشوده شده، یادگاری از نظام‌های ورشکسته ایدولوژیکی، شهر امیدها و یاس‌های فراوان، شهر مردمانی به اسارت در آمده و دوباره آزاد شده، شهر جدایی‌ها و همبستگی‌ها، شهر …

برلین، شهر دیوارهای شکسته، سمبُل مرزهای ناگُشودنی گُشوده شده، یادگاری از نظام‌های ورشکسته ایدولوژیکی، شهر امیدها و یاس‌های فراوان، شهر مردمانی به اسارت در آمده و دوباره آزاد شده، شهر جدایی‌ها و همبستگی‌ها، شهر ویران شده در جنگ و ساخته شده با پُل هوایی، شهری تشنه جهان بینی مُدرن، شهری که سرنوشتش همانند کشور ما به سیاست جهانی پیوند خورده است، میهمان‌دار اولین حزب لیبرال دموکرات ایران یعنی حزب مشروطه ایران بود.

در چند سال گذشته حزب مشروطه ایران همانگونه که برآزنده نامش می‌باشد، لیبرال دموکراسی را در خود به تجربه‌ای عملی گذاشت. دیدگاه‌های جدیدی که از طرف هموندان به حزب ارایه شده بودند، مورد بحث، گفتگو و بررسی‌های گوناگونی قرار گرفتند. مخالفت‌ها و موافقت‌ها ما‌بین مرزهای مطلق‌گرایی و همزیستی مسالمت‌انگیز در نوسان همیشگی خود و در چهارچوب منشور حزب انجام گرفتند تا به لحظه انتخاب رسیدیم.

این دومین کُنگره حزب در شهر برلین و همچنین دومین نقطه عطفی در سیر تکاملی اندیشه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) بود که به یادگار در تاریخچه حزب به ثبت خواهد رسید. در اولین کُنگره حزب در این شهر به آن بلوغ سیاسی رسیدیم تا بتوانیم سازمان مشروطه خواهان ایران را به حزب مشروطه ایران تبدیل کنیم. این بار نیمه گُم شده اندیشه مشروطه خواهی را که همان اندیشه رسیدن به لیبرال دموکراسی در ایران بوده و می‌باشد را با اضافه کردن صفت لیبرال دموکرات به خود و نام حزب به نمایش همگانی درآوردیم. صفتی که صد و چهار سال مشروطه خواهان در پی آن و برای آن خود را به خون و آتش زدند تا سبز شدنش را در نسل جوان امروزی ایران هموار و آبیاری کنند.

اکنون که اندیشه مشروطه خواهی را این چنین به شفافیت رسانده‌ایم، می‌توانیم به صراحت و اطمینان کامل بیان کنیم: پیش‌زمینه‌های رسیدن به دموکراسی لیبرال در ایران، احترام به موجودیت انسان، احترام متقابل دگراندیشان، رعایت کامل حقوق بشر و آزادی اندیشدن و بیان آن می‌باشد. ما برای رسیدن به این پیش‌زمینه‌ها به یک ساختار مُدرن و دموکراتیک برای اداره کشور محتاج هستیم تا جامعه مدنی نوین ایران بتواند سیر تکاملی خود را آزادانه طی کرده و شهروندان به مسئولیت‌های شهروندی خود واقف گردند. در این گُذرگاه استبداد به دموکراسی، ما شکل نظام آینده را در پادشاهی پسندیده‌تر می‌شماریم، چون پادشاه آینده ایران از هم اکنون خود را متقید به دموکراسی لیبرال می‌داند و به تک تک مخالفانش هم اثبات کرده است که تنها راه نجات ایران رسیدن به دموکراسی لیبرال می‌باشد. چه شکل نظام آینده آن شود و چه این باشد که هست.

دیدگاهتان را بنویسید