سلطنت‌طلبان جمهوری‌خواه و فرهنگ اسلامی آنان

تولید اندیشه برای آرمان‌گرایان جمهوری‌خواه هم مانند کسانیکه که خود را روشنفکر دینی اعلام می‌کنند ساده نیست، چون اندیشه فقط در زمین آزادی فردیست که بارو می‌شود و نه در جنگل آفت‌زده آرمان‌گرایی. چند سازمان و گروه …

تولید اندیشه برای آرمان‌گرایان جمهوری‌خواه هم مانند کسانیکه که خود را روشنفکر دینی اعلام می‌کنند ساده نیست، چون اندیشه فقط در زمین آزادی فردیست که بارو می‌شود و نه در جنگل آفت‌زده آرمان‌گرایی.

چند سازمان و گروه جمهوری‌خواه را می‌شناسید که به اصول کثرت‌گرائی اعتقاد داشته باشند؟ و در صورت بقدرت رسیدنشان در ایران توان تحمل دیگراندیشانشان را دارا باشند؟ پاسخ به این سوال با در نظر کردن تاریخچه این گروه‌ها و عمل‌کردهای امروزی آنان زیاد هم مشکل به نظر نمی‌رسد. اکثر این گروه‌ها فقط به قدرت سیاسی می‌اندیشند و نه بخواست مردم. اندیشه جمهوری‌خواهی هیچ رابطه‌ای با آرمان‌گرائی ندارد. این آرمان‌گرایان هستند که می‌خواهند که جمهوری‌خواهی را ابزاری برای دموکراتیک جلوه‌دادن آرمان‌های خود قرار دهند.
اکثریت جمهوری‌خواهان خاورمیانه و ایران نشان داده‌اند که جمهوری سوسیالیستی سوریه سرمشق و معلم جمهوری‌خواهیشان است و فقط به این که نام نظامشان جمهوری باشد قانع هستند. آنان با مورثی بودن آن جمهوری‌ها و حتا تک حزبی بودنشان هیچ‌گونه مشکلی ندارند بلکه بیشتر خواهان اینگونه جمهوری‌های نمایشی هستند تا بتواند به قدرت برسند. جمهوری‌اسلامی هم ترکیبی از این همین نوع جمهوری‌ها می‌باشد و به همین دلیل جمهوری‌خواهان ایران وابستگی عاطفی عمیقی با جمهوری‌اسلامی در خود حس می‌کنند. تنها مشکل آنان در آرمان‌های اسلامی می‌باشد که جمهوری‌اسلامی تعقیب می‌کند ولی در بسیاری دیگر از این آرمان‌ها مانند غرب‌ستیزی و رابطه با بلوک شرقِ ورشکسته شده نقاط اشتراکی را می‌توان یافت که برای جوانان ایران آشنایی با آنان در ادامه آینده مبارزه چاره‌ساز خواهد بود.
امروز که رژیم جمهوری سوسیالیستی سوریه مانند جمهوری لیبی آتش اسلحه را بسوی مردم‌اش گشوده است، باز این جمهوری‌خواهان ایرانی هستند که در نهان از رژیم سوریه حمایت می‌کنند و شاید درس‌های را می‌آموزند که در آینده بتوانند بر علیه مردم در ایران بکار اندازند. تاکنون هیچ جهت‌گیری سیاسی از جمهوری‌خواهان ایران در رابطه با وضع اسفناکِ مردم سوریه انجام نگرفته است و مانند همیشه سکوت علامت رضایت آنهاست!

فرهنگ‌اسلامی جمهوری‌خواهان

در اوایل انقلاب‌اسلامی از یکی از سران حکومت اسلامی پرسیده شد که فرهنگ مردم ایران پیشرفته‌تر از این فرهنگ اسلامی شما می‌باشد، چگونه می‌خواهید به مردم این فرهنگ‌اسلامی را القا کنید؟ در پاسخ گفته شده بود که سطح فرهنگ مردم را تا سطح فرهنگ‌اسلامی به پایین خواهیم کشید! در این سی و سه سالی که از عمر جمهوری‌اسلامی می‌گذرد می‌بینیم که چگونه آخوندها تلاش کرده‌اند که سطح فرهنگ ایرانی را تا سطح فرهنگ‌عربی پایین بکشند و استقامت ملی مردم در این فرهنگ‌کُشی چگونه بوده است.
جمهوری‌خواهانی که تاکید می‌کند که اگر شاهزاده اعلام کند که دیگر بدنبال پادشاهی در ایران نیست آنان به وی رای خواهند داد. درس‌های خود را از جمهوری‌اسلامی بخوبی یاد گرفته‌اند. آنان دریافته‌اند که در این سی و سه سال نتوانسته‌اند که جایگاهی مردمی پیدا کند و مانند سران جمهوری‌اسلامی در این اندیشه هستند که جایگاه شاهزاده را تا سطح خود پایین بیاورند. آیا این ضعف در اندیشه جمهوری‌خواهی نیست؟ (اگر اینگونه جمهوری‌خواهی را بتوان اندیشه نامید!) آیا طرفدارن پادشاهی می‌توانند در ما بین جمهوری‌خواهان ایران شخصی را پیدا کنند که لیاقت و جایگاه یک پادشاه را در این سی و سه سال برای خود بدست آورده باشد؟ کدام جمهوری‌خواه تا کنون از خواست مردم صحبت کرده است تا بتواند به جایگاهی مانند جایگاه شاهراده رضا پهلوی برسد.
با این توضیحات ماندن جمهوری‌اسلامی در قدرت بسی بهتر از به قدرت رسیدن جمهوری‌خواهانی به نظر می‌رسد که تازه درس‌های را از جمهوری‌اسلامی آموخته‌اند و دوره ابتدای سیاست‌ورزی را طی می‌کنند. اکثریت جمهوری‌خواهان ایران هنور نتواسته‌اند اندیشه‌ای را به مردم ارایه کنند، که فراگیر باشد و به آنان آینده روشنی را نوید دهد.

تولید اندیشه برای آرمان‌گرایان جمهوری‌خواه هم مانند کسانیکه که خود را روشنفکر دینی اعلام می‌کنند ساده نیست، چون اندیشه فقط در زمین آزادی فردیست که بارو می‌شود و نه در جنگل آفت‌زده آرمان‌گرایی.

دیدگاهتان را بنویسید