شرایط لغو تحریم‌های اقتصادی

 جمع درآمدهای نفتی جمهوری‌اسلامی از ابتدای سال ۱۳۵۹ تا پایان سال ۱۳۸۹ به حدود ۹۷۰ میلیارد دلار رسیده، ارقام سه سال گذشته هنوز در این آمار گنجانیده نشده است. از کسانی که مایلند که تحریم‌ها اقتصادی و نه سیاسی بر علیه جمهوری‌اسلامی برداشته شود، در مرحله اول باید پرسید که این مبلغ در کجا و چگونه هزینه شده است؟ که امروز با کشوری مواجعه هستیم که به ورشکستگی اقتصادی رسیده است! تحریم‌ها به نفع اقتصاد داخلی ایران و به ضرر جمهوری‌اسلامیست! زمانیکه سران جمهوری‌اسلامی مافیای شکر را تشکیل می‌دادند و با وادرات بی‌رویه شکر، کارخانجات داخل کشور را به ورشکستگی کشاندند و کارگران آن کارخانجات را بی‌کار و بدون حقوق گذاشتند و کشاورزان نتوانستند چغندر قند خود را بفرشند، کجا بودند افرادی که امروزه خواهان لغو تحریم‌ها هستند؟ آیا آنان از حقوق کارگران و کشاورزان این صنعت داخلی کشور دفاع کردند؟ مافیای شکر تنها یک رقم از غارتگری سران جمهوری‌اسلامی، چه از نوع اصول‌گرا و چه از نوع اصلاح‌طلبی آن می‌باشد. آیا آنان از خود پرسیده‌اند که چگونه اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی در چهار سال گذشته بدون داشتن درآمد، در خارج از کشور هم زندگی مرفعی داشته‌اند و هم لابی‌گری کرده‌اند؟ لابی‌گری مجارج زیادی دارد، این مخارج را اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی از کجا بدست آورده‌اند؟ تمامی باغ پسته دارند!؟

جمع درآمدهای نفتی جمهوری‌اسلامی از ابتدای سال ۱۳۵۹ تا پایان سال ۱۳۸۹ به حدود ۹۷۰ میلیارد دلار رسیده، ارقام سه سال گذشته هنوز در این آمار گنجانیده نشده است. از کسانی که مایلند که تحریم‌ها اقتصادی و نه سیاسی بر علیه جمهوری‌اسلامی برداشته شود، در مرحله اول باید پرسید که این مبلغ در کجا و چگونه هزینه شده است؟ که امروز با کشوری مواجعه هستیم که به ورشکستگی اقتصادی رسیده است! تحریم‌ها به نفع اقتصاد داخلی ایران و به ضرر جمهوری‌اسلامیست! زمانیکه سران جمهوری‌اسلامی مافیای شکر را تشکیل می‌دادند و با وادرات بی‌رویه شکر، کارخانجات داخل کشور را به ورشکستگی کشاندند و کارگران آن کارخانجات را بی‌کار و بدون حقوق گذاشتند و کشاورزان نتوانستند چغندر قند خود را بفرشند، کجا بودند افرادی که امروزه خواهان لغو تحریم‌ها هستند؟ آیا آنان از حقوق کارگران و کشاورزان این صنعت داخلی کشور دفاع کردند؟ مافیای شکر تنها یک رقم از غارتگری سران جمهوری‌اسلامی، چه از نوع اصول‌گرا و چه از نوع اصلاح‌طلبی آن می‌باشد. آیا آنان از خود پرسیده‌اند که چگونه اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی در چهار سال گذشته بدون داشتن درآمد، در خارج از کشور هم زندگی مرفعی داشته‌اند و هم لابی‌گری کرده‌اند؟ لابی‌گری مجارج زیادی دارد، این مخارج را اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی از کجا بدست آورده‌اند؟ تمامی باغ پسته دارند!؟

مافیای جمهوری‌اسلامی در بنیادها و انجمن‌های اسلامی گوناگون با رانت‌خواری تمامی تولیدات داخلی کشور را از بین برده‌اند. اگر هنوز کارخانه‌ای در ایران توان تولید کالایی را داشته باشد، مانند سرب‌سازی زنجان، بدون توجه به حفاظت محیط زیست و استفاده از تکنولوژی قدیمی و از کار افتاده، نمی‌توانند جوابگوی مصرف داخل کشور را بدهند، چه برسد که بخواهند در رقابت‌های جهانی هم شرکت کنند! سیستم غارتگری اسلامی از همان روز اول انقلاب «شکوه‌مند» اسلامی توانست با کوشش و تلاش چپگرایان، طبقه متوسط نوپای ایران را از بین ببرد و جامعه‌ای را بوجود آورد که مانند دیکتاتوری پروتریای چپ‌ها از دو طبقه خودی و غیر‌خودی تشکیل شده است. امروزه تحریم‌های اقتصادی بر علیه عوامل خودی این سیستم مافیایی عمل می‌کند و نه برعلیه مردم ایران. جمهوری‌اسلامی برای ثروت‌اندوزی خود و منفعت هر چه بیشتر خودهایش جامعه ایران را تبدیل به جامعه‌ای مصرف‌کننده و نه تولید‌کننده کرده است. حتا جامعه امریکا بدین‌گونه که جامعه ایرانی مصرف‌کننده و وارد‌کننده اجناس شده، نتوانسته است پیشرفت کند. امریکا در کنار جامعه مصرف‌کننده‌اش به تولیدات داخلی خود می‌پردازد و اضافه تولید خود را در بازار جهانی بفروش می‌رساند. کدامین کالا را جمهوری‌اسلامی توانسته است به بازار جهانی بفرستد؟ (نفت کالای تولیدی نیست) کدامین کالای تولید شده در ایران در زیر تحریم‌های اقتصادی قرار گرفته؟

تحریم‌های اقتصادی غرب بر علیه جمهوری‌اسلامی، تنها تحریم‌های نیست که غرب از آن استفاده می‌کند. تحریم سیاسی اپوزیسیون خارج از کشور ایران بصورت مشخص و سیستماتیک در بنگاه‌های تبلیغاتی غرب قابل مشاهده می‌باشد. زیر فشار گذاشتن اپوزیسیون ایران در اروپا و امریکا را افرادی که مایلند تحریم‌های اقتصادی بر عیله مافیای اقتصادی جمهوری‌اسلامی برداشته شود، لمس نکرده‌اند؟ اگر آنان لمس نمی‌کنند، سامانه‌های که به تازگی فیلتر شده‌اند و یا از کار افتاده‌اند را سیاحت کنند تا باورمند به فشارهای فراوان به اپوزیسیون خارج از کشور بشوند! چرا افرادی که تمایل دارند خود را انسان‌دوست، ایران‌دوست و مردم‌دوست جلوه دهنده و خواهان بر طرف شدت تحریم‌های اقتصادی هستند، از گفتگوی انتقادی اروپا با جمهوری‌اسلامی که تاکنون چندین کشته به جای گذاشته و تنها برای تامین منافع ملی کشورهای اروپائی برقرار شده است، هیچ اقدامی نکرده‌اند؟ نتیجه این گفتگوهای انتقادی را می‌توان در بازارهای بورس آلمان بخوبی احساس کرد، حتا اگر زیر فشار گذاشتن اپوزیسیون خارج از کشور را باور ندارید، آمار صادرات اروپا به جمهوری‌اسلامی که دیگر افسانه نیست، این ارقام نشان دهنده چه چیزی می‌توانند باشند؟

با تجربه‌ای که جمهوری‌اسلامی از جُنبش سبز بدست آورد و تا مرز سرنگونی پیش رانده شد، جای شکی باقی نماند بود که خامنه‌ای برای ادامه سلطنت و حکومت خود تمامی گروه‌های مافیائی جمهوری‌اسلامی را به زیر چتر خود دعوت خواهد کرد. سفیران جمهوری‌اسلامی در امریکا که خود را اطلاح‌طلب هم می‌نامند، توانسته‌اند با لابی‌گری فراوان و شبانه‌روزی خود، این توهم را بوجود آورند که مردم در ایران زیر کُنترل سران حزب‌الله و مافیای اقتصادی آن نخواهند توانست تحولی را بوجود آورند. غرب هم که از زمان جنگ ایران و عراق توانسته بود دو کشور ثروتمند خاورمیانه را با فروش سلاح‌های از رده خارج شده خود تا مرز فقر اجتماعی کامل بدوشد از موقعیت بوجود آمده بهترین استفاده را بُرد. دهه طلایی هشتاد در اروپا تنها با کمک تاراج منافع ملی ایران و عراق بود که توانست سطح رفاه اجتماعی‌اش را بالا ببرد. گفتگوی انتقادی که آلمان شروع کننده آن می‌باشد به گفتگوی انتقادی اروپا با جمهوری‌اسلامی تبدیل شد و اقتصاد ایران را به ویرانی کامل کشید. بی‌دلیل نیست که اروپا و امریکا برای بر پا ماندن جمهوری‌اسلامی اپوزیسیون خارج از کشور را اگر از بین نبرده‌اند، هنوز زیر فشارهای اقتصادی و سیاسی سنگین قرار می‌دهند تا بتوانند سهم خود را از غارتگری ایران در جمهوری‌اسلامی بدست آورند.

تحریم‌ها تنها برای این است که جمهوری‌اسلامی به سلاح اتمی دست‌یابی پیدا نکند. وگرنه هیچ اختلاف سلیقه‌ای در شیوه حکومتی و یا نحوه اعدام‌ها و شکنجه‌های ایران‌دوستان، نه اروپا و نه امریکا با جمهوری‌اسلامی نداشته و ندارند. بی‌خردی آخوندیست که ایران را ویران کرده و جنوب لبنان را آباد! کشور سویس و بانک‌هایش هنوز هم به تحریم‌های اقتصادی اروپا و امریکا اهمیتی نمی‌دهد و به معاملات بانکی خود با جمهوری‌اسلامی ادامه می‌دهد. بیشترین سرمایه‌های دزدی شده از ایران (اخلاس شده) در بانک‌های سویس خوابیده و هنوز جمهوری‌اسلامی توان پرداخت حقوق کارمندان روسی نیروگاه اتمی بوشهر را دارد. حتا به زنان روسی حق حجاب داده می‌شود تا با روسری در محل کار خود حاضر شوند. چرا کسانیکه از لغو تحریم‌ها صحبت‌های انسان‌دوستانه می‌خواهند بکنند از این غارتگری روس‌ها در صنایع اتمی ایران صحبتی نمی‌کنند؟ تنها کارگران ایرانی هستند که ماه‌ها باید برای گرفتن کارمزد خود صبر کنند، روس‌ها سر وقت حقوق خود را می‌گیرند!

اپوزیسیون خارج از کشور متاسفانه نتوانست از تحریم صنایع اتمی جمهوری‌اسلامی بوسیله غرب استفاده‌ سیاسی لازم را ببرد، زیرا در پی رهبر‌سازی و قدرت طلبی‌های شخصی، خواست‌های مردم ایران را برای رسیدن به یک لیبرال دموکراسی ایرانی فراموش کرده بود. همگان می‌خواهند آلترناتیو و جایگزین جمهوری‌اسلامی برای سیاستمداران اروپایی و امریکائی بشوند و کمتر کسی را می‌توان در میانشان یافت که بخواهد اقتصاد ویران شده را دوباره بسازد و بجای آلترناتیو‌سازی به فکر سازندگی دوباره‌ای در آن مملکت از یاد رفته باشد. با این حال هنوز هستند افرادی که برای کشورشان امید در دل دارند و دستشان بسوی دلارهای غربی و دلارهای جمهوری‌اسلامی دراز نیست. آنانند که می‌توانند ایران را نجات دهند.

شرایط لغو تحریم‌ها غرب شفاف‌سازی در تمامی هزینه‌های می‌باشد که جمهوری‌اسلامی از آغاز موجودیتش انجام داده است. تا زمانیکه شفافیتی در هزینه‌های جمهوری‌اسلامی بوجود نیاید تحریم‌ها غرب مانع از بین رفتن ثروت ایران خواهند بود. اگر بتوانیم جمهوری‌اسلامی را به پاسخگویی به ایرانیان واداریم، مافیای جمهوری‌اسلامی را در جهان رسوا کرده‌ایم، گرچه این رسوائی برای سیاستمداران جهان تازگی ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید