طبیعت سبز جُنبش سبز

  با رسیدن بهار طبیعت چرخشش را دگر بار نمایان می‌کند. ایرانیان طبیعت را برای اولین بار در تاریخ بشریت برای شناخت محیط زیست خود و شناخت مبدا جهان بکار برده‌اند. بی‌شک می‌توان گفت، تمامی جشن‌‌های ما، با طبیعت رابطه‌ای …

با رسیدن بهار طبیعت چرخشش را دگر بار نمایان می‌کند. ایرانیان طبیعت را برای اولین بار در تاریخ بشریت برای شناخت محیط زیست خود و شناخت مبدا جهان بکار برده‌اند. بی‌شک می‌توان گفت، تمامی جشن‌‌های ما، با طبیعت رابطه‌ای مستقیم دارند. همانطور که زندگی ما وابسته به طبیعت است، فرهنگ ما هم با طبیعت درهم آمیخته است.

از یک جُنبش ایرانی چه انتظاری بغیر از آمیخته شدنش با طبیعت می‌توان داشت. سبز رنگ طبیعت طراوت‌انگیز و امید‌بخش است. مگر نه اینکه ما ایرانیان بودیم که بدنبال آگاهی یافتن از دلایل آفرینش به طبیعت رجوع کرده‌ و آموخته‌ایم که چگونه زندگی کنیم، چگونه اسرار این دنیای خاکی را یکی پس از دیگری هویدا کنیم و سیر تکاملی انسانی‌یمان را در همین طبیعت سبز جستجو کنیم. در این فرایند در آمیخته شدن بشریت و طبیعت، و طبیعت و آفریدگارش به یکتا‌پرستی رسیده‌ایم. یکتا‌پرستی را قبل از اینکه مذاهب گوناگون به آن برسند در نزد ایرانیان با پشتوانه درک و تفکر وجود داشته است. درک کردن طبیعت، نردبان تکاملی انسانی‌ست، که ما را به پروردگار نزدیک می‌کند. دُکانداران مذهب شاید توانسته باشند سدی ما بین بشریت و پروردگار برای انگیزه‌های مادی و دنیوی خود بوجود آورند، ولی نتوانسته‌اند ما بین انسان و طبیعت را تحت کُنترل نابخردانه خود بکشانند. رابطه‌ای که مابین انسان و طبیعت، طبیعت و پروردگارش وجود دارد بیشتر مشابه به اضلاع یک مثلث است که هر ضلع آن توان متغییر شدن با شرایط روزگار را دارا می‌باشند و هر زمان می‌توانند در ابعاد خود تغییر بوجود آورند. برای شناخت هر ضلع این مثلث رجوع کردن به دو ضلع مقابل برای ذهن کنجکاو ما اجتناب‌ناپذیر است.

امروز که مذهبیون برای کُنترل انسان به هر وسیله‌ای خود را مجهز کرده‌اند، سیمای از خود ارایه می‌دهند که بیشتر با ضحاک افسانه‌های ایرانی مطابقت دارد تا رخُسار یک روحانی یکتا‌پرست ایرانی. به همین دلیل راهی بغیر از طبیعت برای رسیدن انسان به سوی پروردگار باقی نگذاشته‌اند. راهی که پشتوانه‌اش منطق و عقلانیت است و نه خرافه‌پرستی و ذلت‌پذیری مذهبی.

جُنبش سبز قبل از اینکه جُنبش جمعی،گروهی و اجتماعی باشد، جنبشی فردیست، برای رسیدن به حقوق شهروندی تک تک افراد جامعه. جُنبش سبز راه دیگریست که مذهب‌پرستان را پشت سر خود رها کرده و سد کاذب ما بین انسان و پروردگار را که مذهبیون ساخته بودند در نوردیده است. جنبش سبز همان بازگشت به ایرانیت است با تمامی تمایلات فرهنگی ایران بسوی طبیعت سبزش.

دیدگاهتان را بنویسید