ولایت کُنترل جهنم

تنها خواست غرب از دیکتاتورهای جهان، کُنترل مردم و حراج منافع‌ملی کشورهای حاکم بر آن می‌باشد. تا زمانیکه این کُنترل را بتوانید نشان دهید، غرب هم بعنوان دوست و هم بعنوان دشمن حامی شماست. گردش پول به سمت غرب و عدم …

تنها خواست غرب از دیکتاتورهای جهان، کُنترل مردم و حراج منافع‌ملی کشورهای حاکم بر آن می‌باشد. تا زمانیکه این کُنترل را بتوانید نشان دهید، غرب هم بعنوان دوست و هم بعنوان دشمن حامی شماست. گردش پول به سمت غرب و عدم سرمایه‌گذاری‌های ملی برای تولید کار، اگر سیاست داخلی شما باشد، خانواده‌های شما می‌توانند با پول‌های دُزدی (اخلاص شده) در بهترین مناطق غرب، ویلاهای خود را از ساکنینِ قبلی خریداری کرده و در آن اماکن سکونت بگزنند تا از نو رسیدگانِ دیگری در زمانی دیگر، آن ویلاها را از آنها بگیرند. شما می‌توانید اندیشه‌های کمونیستی یا یک سازمان تروریستی داشته باشید برای غرب مهم همان است که شما تا چه اندازه می‌توانید کُنترل مردم سرزمینِ خود را دست داشته باشید. اگر چنین شرایطی را در خود می‌بینید، درنگ نکنید، غرب شما را به حکومت خواهد رساند. نامش را هم می‌گذارد «انقلاب بهاری».

بعد از سی و چهار سال هنوز از محتوای نامهِ خمینی و اطرافیان آن زمانش به دولِ غربی و پاسخ آنان به وی خبری به بیرون درج نشده است. اکثر اطرافیان آن زمانِ خمینی یا اعدام شده‌اند و یا هنور آماده به آگاهی‌رسانی نیستند و در انتظار مرگ خود روزشماری می‌کنند. زمان ولی حلال این معما خواهد بود و آیندگان پرده از راز انقلاب‌اسلامی برخواهند داشت. برای ما بررسی شرایط امروزی کشور و برنامه‌ریزی برای آینده ایران اهمیت بیشتری دارد.

سیاست داخلی جمهوری‌اسلامی برای گسترش هر چه بیشتر فقر در جامعه ایرانی بنا گذاشته شده است. از بین بردن صنایع داخلی و وادرات آنچه را که در ایران می‌توانستم تولید کنیم (مانند شکر و غلات) و به بیکاری کشاندن کارگران در کنار وابستگیِ منابع مالی به کانون قدرت را می‌توان یکی پس از دیگری برشمرد. مافیایی شدن اقتصاد کشور، بی‌اعتباری واحد پول کشور، قاچاق قانونی نیازمندهای مردم، واگذاری زمین‌های کشاورزی به دول حاشیه خلیج‌ فارس و دیگر مصیبت‌های دارز مدتی که ولایت جهنمی برای ایران به ارمغان آورده است آنقدر زیاد هستند که پس از سرنگونی جمهوری‌اسلامی دولت وقت را تا مدت‌ها به خود سرگرم خواهد کرد. کشور ثروت‌مندی مانند ایران را به فقر مطلق کشاندن تنها و تنها بدست عواملی می‌توانست انجام گیرد که هویت ایرانی خود را تحقیر‌آمیز بدانند و رفاه هر فرد ضد‌ایرانی را در صدر سیاست‌های داخلی خود قرار داده باشند. ثروت کشورمان ما‌بین جهانیان تقسیم شده و ملت ایران زیر فشار‌های ولایت جهنمی فقط کهریزیکی شدن را تجربه‌ای روزانه می‌کنند. آنچه برای سرانِ جمهوری‌اسلامی مهم است، این می‌باشد که به جهانیان ثابت کند که کُنترل این ملتِ بدبخت شده را هنوز در دست دارد و هر آنچه ثروت در این کشور موجود می‌باشد، چه انسانی و چه مادی پیش‌کشِ غرب برای چند صباهی ادامهِ حکومت خود خواهد کرد.

کُنترلِ اپوزیسون خارج از کشور

سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی پس از اینکه اپوزیسیونِ سرنگونی‌خواه خارج از کشور در حال متشکل شدن بود بر این پایه مستقر شد که کُنترلِ اپوزیسیون در خارج از کشور را هم تحت نفوذ خود نشان دهد. زندانی کردن، اعتصاب غذا در زندان و پخش عکس‌های آن زندانیان در سطح وسیعی در خارج از کشور و مشهور کردن عوامل خودی رژیم به نام «روشنفکران مذهبی» و در نهایت صُدور آنان به اروپا و امریکا، شروعی برای پراکنده کردن اپوزیسیونِ خارج از کشور بود. با انتخابات نمایشی ریاست جمهوری صدور اپوزیسیونِ خودی جمهوری‌اسلامی به اوج خود رسید. پشتوانه این اپوزیسیون خودی منابع مالی فراوانی بود که توانست در مراحله اول دوره پناهندگی این افراد تازه از راه رسیده را کوتاه کرده و لابی‌گریِ آنان را با سرعت فراوان به پیش ببرد، تا آنجایکه غرب از این قدرت مالی در شگفتی مانده بود. کُنترل سریعِ رسانه‌های خارج از کشور، مانند پاک‌سازی‌های متعدد در سایت اینرنتی بالاترین، بوجود آوردن سایت‌های خبری گوناگون و خریداری اپوزیسیونی که تشنه درآمد مالی شده بودند (چپ و دیگر رانده‌شدگان جمهوری‌اسلامی) همگی برای این می‌بود که به غرب نشان دهند که اپوزیسونِ خودی جمهوری‌اسلامی، اپوریسیونِ خارج از کشور را تحت کُنترلِ خود درآورده است. کنفرانس‌ها و نشست‌های گوناگون مانند سفرهای توریستی هنوز ادامه دارند و کسی هم پاسخگوی این نمی‌باشد که این اپوزیسیون تازه از راه رسیده این همه منابع مالی را از کجا بدست آورده است!

کسانیکه که در خارج از کشور سکونت دارند، می‌دانند که مجارج روزمره زندگی بخودی خود کمر‌شکن هستند. اما آخوندی تازه از راه رسیده مانند کدیور چگونه می‌تواند در ویلای در امریکا ویدیو تبلیغاتی بدون لباس روحانیتش و به زبان انگلیسی برای دفاع از خمینی ترتیب دهد و در رسانه‌های امریکایی بصورت گسترده پخش کند که حتا نمایندگان ریاست جمهوری امریکا قدرت مالی تهیه و پخش چنین ویدیو تبلیغاتی را هم ندارند؟

آمار روزانه رسانه‌های انترنتی اپوزیسیون خودی جمهوری‌اسلامی بصورت اتوماتیک از طریق جمهوری‌اسلامی که اینترنت داخلی کشور را تحت کنترل خود دارد بالا برده می‌شود در حالیکه اکثر این رسانه‌ها برای دسترسی عموم مردم در داخل کشور فیلتر شده‌اند! پایگاه سپاه در منطقه گُلستان تهران، پایگاه‌های آموزشی سپاه پاسداران در حومه شهر گُرگان و حومه اصفهان (۱) برای بالا بردن آمار اینگونه سایت‌های خبری اپوزیسیون خودی جمهوری‌اسلامی بکار برده می‌شوند تا محبوبیتی کاذب برای اینگونه سایت‌های خبری ایجاد کنند.

دلایل عدم همکاری عوامل خودی جمهوری‌اسلامی با دیگر نیروهای اپوریسیون را می‌‌توان امروز بخوبی درک کرد. تظاهراتی که در مقابل سازمان ملل در نیویورک انجام شد و آقای که در زندان اعتصاب غذا کرده بود نگذاشت که پرچم شیر و خورشید ایران در تظاهرات خصوصی‌اش نشان داده شود به همین دلیل بوده. در کنار این برنامه‌های از پیش تعیین شده، شکست‌هایی را هم این اپوزیسیون خودی جمهوری‌اسلامی متحمل شده است که نشانگر بی‌تفاوتی مردم به آنان می‌باشد. دعوت به تظاهرات ساکت و تظاهرات آرام که مردم در داخل کشور از آن فراخوان‌ها حمایت نکردند، شکست‌های بودند که زود زیر پوشش خبری و مقالات جنجال‌برانگیز جدید بقول معرف ماست‌مالی شدند، ولی فراموش نشدند.

جمهوری‌اسلامی نتوانست در خارج از کشور اپوزیسیونِ سرنگونی‌خواه را تحت کُنترلِ خود در آورد ولی توانست با مجارج زیادی که انجام داد، عمر خود را افزایش دهد و چهره ولایت‌جهنمی خود را بار دیگر به ایرانیان و جهانیان نشان دهد. استفای چهار نفری از حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) که دو نفرشان در آن حزب هیچ‌گونهِ مسولیتی را پذیرا نشده بودند و مدت زیادی هم عضو آن حزب نبودند آنچنان وسعت تبلیغاتی بخود گرفت که تو گویی پیروزی بزرگی بود برای اپوزیسیونِ خودی جمهوری‌اسلامی بر علیه اپوزیسیونِ سرنگونی‌خواه جمهوری‌اسلامی! بادکنک اپوزیسیونِ خودی جمهوری‌اسلامی سوراخ شده و کم‌کم فضای خارج از کشور را همانگونه که پُر کرده بود ترک خواهد کرد.

آنچه برای ما (ایرانیان) باید مهم باشد این است که دول غربی در آینده برای ما حکومت تعیین نکنند، بلکه ما باشیم که برای سرافرازی کشورمان و رسیدن به لیبرال‌دموکراسی در ایران و منطقه خاورمیانه از تلاش‌های خود خسته نشویم و آینده را از امروز بسازیم و دیروزمان را فراموش نکنیم. کُنترلی که غرب از دیکتاتورهای جدید منطقه خاورمیانه می‌خواهد سرابی بیش نیست، سراب بودنش را ایرانیان به غرب خواهند آموخت، مانند همیشه.

یک: این نشانی‌ها را از روی آی‌پی حمله‌کنندگان به سایت شخصی خودم و سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) بدست آورده‌ام. پایگاه‌های آموزشی در چین را هم باید به اینها اضافه کرد، چون آنان هم نرم‌افزارهای‌شان از همان نوع می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید