«در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) یک یادداشت محرمانه جمهوری اسلامی ایران افشا شد که نشانگر هدف دولت برای در تنگنا قرار دادن بهاییان ازنظر اقتصادی و اجتماعی بود. در این یادداشت آمده بود که بهاییان نباید به لحاظ تحصیلی پیشرفت کنند، سطح زندگی آنها باید پایین نگاه داشته شود و همواره باید در ترس از دستگیری یا اتفاقهای بدتر به سر برند.» آیا این در دست دولت است که اقلیتهای مذهبی را زیر فشار بگذارد و آیا زیر فشار گذاشتن اقلیتهای مذهبی امری قانونی در جمهوری اسلامی شده؟ اگر بدینصورت است، در آینده «آخوند و آخوندزاده» باید دویست سالی در زیرخط «فقر مطلق» و بدون محل سکونت دائمی زندگی کنند (حکم شخصی و نه شرعی و نه قانونی)، زیرا تاکنون بهاندازه هزار و چهارصد سال دزدی کردهاند، کشتهاند ولی هنوز از انسانیت بوی بردهاند. بهاییان ایران بیشتر از هر اقلیت دیگری به ایران خدمت کردهاند. این مهم را ایرانیان هیچگاه فراموش نخواهند کرد! در کنار بهاییان اقلیتهای مذهبی مانند ارامنه و آشوری توانستهاند، مکان والایی در مدرن کردن ایران به خود اختصاص دهند. آزادی اقلیتهای مذهبی که همگام با جامعه پیشرفتهاند را باید ارج گذاشت و نه اینکه زیر فشار! در جمهوری اسلامی آخوند بیسوادی شده «امام و یا ولی فقه» که در تفسیر این واژهها هم، آخوندها مانند خر در گل ماندهاند. نمیتوان چیز دیگری بهغیراز حسادت و احساس حقارت آخوندی در مقابل سازندگیهای اقلیتهای مذهبی وجود داشته باشد که آخوندها را اینچنین برانگیخته!
عشق برنده شد!
دانیال خندهرو: عشق جنسیت نمیشناسد، نتیجه همگرایی ذهن روشن است و احساس برای قانونی کردن ازدواج همجنسگرایان. ازاینپس زوج یا به بیان بهتر خانواده در آمریکا معنای جدید و انسانیتری به خود گرفت.
بهمن زاهدی: «در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) یک یادداشت محرمانه جمهوری اسلامی ایران افشا شد که نشانگر هدف دولت برای در تنگنا قرار دادن بهاییان ازنظر اقتصادی و اجتماعی بود. در این یادداشت آمده بود که بهاییان نباید به لحاظ تحصیلی پیشرفت کنند، سطح زندگی آنها باید پایین نگاه داشته شود و همواره باید در ترس از دستگیری یا اتفاقهای بدتر به سر برند.» آیا این در دست دولت است که اقلیتهای مذهبی را زیر فشار بگذارد و آیا زیر فشار گذاشتن اقلیتهای مذهبی امری قانونی در جمهوری اسلامی شده؟ اگر بدینصورت است، در آینده «آخوند و آخوندزاده» باید دویست سالی در زیرخط «فقر مطلق» و بدون محل سکونت دائمی زندگی کنند (حکم شخصی و نه شرعی و نه قانونی)، زیرا تاکنون بهاندازه هزار و چهارصد سال دزدی کردهاند، کشتهاند ولی هنوز از انسانیت بوی بردهاند.
بهاییان ایران بیشتر از هر اقلیت دیگری به ایران خدمت کردهاند. این مهم را ایرانیان هیچگاه فراموش نخواهند کرد! در کنار بهاییان اقلیتهای مذهبی مانند ارامنه و آشوری توانستهاند، مکان والایی در مدرن کردن ایران به خود اختصاص دهند. آزادی اقلیتهای مذهبی که همگام با جامعه پیشرفتهاند را باید ارج گذاشت و نه اینکه زیر فشار!
در جمهوری اسلامی آخوند بیسوادی شده «امام و یا ولی فقه» که در تفسیر این واژهها هم، آخوندها مانند خر در گل ماندهاند. نمیتوان چیز دیگری بهغیراز حسادت و احساس حقارت آخوندی در مقابل سازندگیهای اقلیتهای مذهبی وجود داشته باشد که آخوندها را اینچنین برانگیخته!
افشار مختاری: در شبنشینی راست و چپ اسلامی در مراسم افطاری که بانام نشست با احزاب و شخصیتهای سیاسی به میزبانی حسن روحانی برگزار شد، کرباسچی نامی دیگر به مظلومان در جمهوری اسلامی افزود تا نشانی باشد که تنها گریه برای مظلومان، کاری است که میتوانند انجام دهد. اینگونه که پیش میرود اصلاحطلبان درمانده در آینده در گردهمایی که دارند میباید در پی سرودن نوحه باشند تا ناتوانیشان را با گریه و شور در سرودن و بر سینه زدن به نام سید مظلوم تازه کشفشده، به نمایش بگذارند. سرنوشت منتظری در بی کنشی جنبشی که موسوی و کروبی و رهنورد، دستآویزی برای گذشتن از یک نظام ناکارا و واپسمانده بود، در پیش روی سید مظلوم کرباسچی خواهد بود. کرباسچی بهتر از بهجای پسوندهای نو برای دوستانش، آزادی زندانیان سیاسی و آنان که دربند خانگی هستند را بهعنوان یک خواست از سوی حزبش در انتخابات پیش رو بازگو کند.
اصلاحطلبان و سران آنها نقشی را بازی میکنند که برایش از سوی نظام اسلامی آفریدهشدهاند آنهم دستبهدست شدن پستها است نه دگرگونی قوانین کهنه به امروزی تا قدرت مردم در حکومت از همه نهادها بالاتر باشد. غیرخودیها در جمهوری اسلامی میدانند که قدرتی برای آزادی دربند شدگان خانگی ندارند اما برای ماند در میدان بازی با پستهای دست چندمی به هر نوید دروغین، هم چنانکه حسن روحانی با این شگرد سالنهای هوادارانش تا پیش از برگزیده شدنش پر میکرد، خواهند پرداخت.
روحانی در این شبنشینی، خود را در برابر راست و چپ اسلامی میدید که چالشی برایش ندارند و بااینکه نام احزاب را بر خود مینهند اما نقشی در برگزیده شدن او ندارند پس نه پرسشی و نه چالشی میماند تا او پاسخ گوی این گروه از نظام باشد. به همین خاطر برای روزنامهها سخن کرباسچی و سید مظلومش از دیگر درخواستهای سیاسی بیشتر شنیده شد چون پی گیری دیگر حقوق شهروندی از خویش کاری احزاب در جمهوری اسلامی نیست، حکومتی که سیاستبازان از حزب نیرومندتر است. سستی که جامعه مدنی ابران با توانمند کردنش بازتاب خواست و حقوق شهروندی را با پشتیبانی گروهی از هماندیشان، در پی خواهد گرفت.
دانیال خندهرو: پس از بازداشت و محکومیت تنی چند از وبلاگ نگاران و فعالان فیسبوک جستهوگریخته از زبان اینوآن به گوشم میرسید که وکلای محکومین امنیتی جایگاه خود را فراموش کردهاند. بهجای دفاع از متهم و تلاش برای تبرئه موکل خود، آنان را به اعتراف دعوت میکنند. کمیسیون حقوقی قضایی و شورای نگهبان قدم فراتر گذاشته، آزادی انتخاب وکیل را نیز به اسارت گرفتند. «در جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور و همچنین جرائم سازمانیافته که مجازات آنها مشمول ماده ۳۰۲ این قانون است، در مرحله تحقیق مقدماتی، طرفین دعوی وکیل یا وکلای خود را از میان وکلای رسمی دادگستری که مورد تأیید رئیس قوه قضائیه باشند انتخاب میکنند. اسامی وکلای مزبور توسط رئیس قوه قضائیه اعلام میگردد.»
بهمن زاهدی: در جمهوری اسلامی زندانیان سیاسی آزاد هستند، جلادان خود را انتخاب کنند! بانام آزادی هر کاری میتوان انجام داد حتا جنایت برعلیه بشریت، مهم این است که چگونه جنایت را به عرف گرایی مربوط کرد. وظیفه آخوند ترویج دین اسلام بوده ولی با سیاسی شدن اسلام دیگر ترویج اسلام از برنامه آخوندها به کناری رفته و وظایف دیگری را آخوندها به عهده خود قرار دادهاند. بردن مردم بهزور هم شده به بهشت! بهشت زوری، آزادی انتخاب جلاد، آزادی در نوع مرگ (اعدام، خودکشی) و آزادی در دزدیهای میلیاردی که سهم امام در آن رعایت و دادهشده باشد. جمهوری اسلامی از روز اول با سیستم قضایی کشور دشمنی خاصی داشت، زیرا آخوندها نیمقرن نمیتوانستند در این قوه دخالتی بکنند. حال بعد از سه دهه تلاش برای نابودی قوه قضاییه کشور به این نتیجه رسیدهاند که وکیل داشتن و حق دفاع از حق خود در جمهوری اسلامی تشریفاتی هستند و نه اجرایی!
دانیال خندهرو: با ادامه یافتن گفتگو پیرامون توافق مالی میان اتحادیه اروپا و یونان، نظریههای مختلفی ارائهشده است. یکی از این پیشفرضها بیشباهت به گفتگوی اتمی میان جمهوری اسلامی و قدرتهای ۱+۵ نیست. “یک توافق ابتدایی و در بلندمدت اصلاح ساختاری”. گرچه وجه مشترک یونان و ایران مشکلات نقدی است اما عدم توافق میان دولت چپگرای آتن و بروکسل پایههای ثبات اتحادیه اروپا را نشانه خواهد رفت و (عدم) وصول توافق هستهای، پایههای حکومت اسلامی. توافق ابتدایی در یک گفتگو یونان را از ورشکستگی نجات خواهد داد و در گفتگوی دیگر زمان استراحت است به سپاه. با شروع بخش دوم یا همان اصلاحات ساختاری، برنده کسی بهغیراز شهروندان نیستند. یونانیان در اتحادیه باقی خواهند ماند و ایرانیان راه خود را به سرنگونی رژیم خواهند یافت. گرچه بهشخصه معتقدم جمهوری اسلامی چه با توافق و چه بی توافق به پایان عمر خود نزدیک شده است.
بهمن زاهدی: اسلامگرایان در تونس توانستند بیش از چهل نفر توریست را بکشند. ماه رمضان که میگفتند ماه صلح و صفا در اسلام است، خونآلوده شده! اسلامگرایان به هیچچیز اعتقادات خود پایبند نیستند. زیر فشار اقتصادی گذاشتن کشور تونس که بعد از پاکسازی غرب در خاورمیانه (بهار عربی) توانسته بود خود راکمی دموکراتیزه کند، امکان دارد این کشور را در آینده نزدیک به دست اسلامگرایان به همان راهی برود که دیگر کشورهایی که «بهار عربی» را قبول کردهاند. پرسش اصلی این است که سازمانهای جاسوسی غرب و اسلامگرایان تونس باهم کار میکنند و یا اینکه باهم ادغامشدهاند!؟ زیرا این اقدام اسلامگرایان به نفع برنامهریزان «بهار عربی» تمامشده است!