گفتگوهای هفتگی (هفته اول شهریورماه)

پس از درج (بیانیه گروهی از ملی باورانِ پادشاهی گرا) در سامانه شخصی‌ام که از سوی ازمابهتران در گویا نیوز سانسور شده بود، این پرسش را از من کرده‌اند که آینده پادشاهی در ایران را چگونه می‌بینم؟
پاسخم کوتاه است: درخشان، زیرا شاهزاده رضا پهلوی، ایران دوست‌ترین شخص برایم پس از زنده‌یاد داریوش همایون است. انسان‌ها چه شاه و چه گدا زمانی که اشتباه و یا شکست می‌خورند، پخته‌تر می‌شوند. به نظر من هنوز پادشاهی مشروطه بهترین و مناسب‌ترین رژیم و شکل حکومت برای آینده ایران است. شاهزاده رضا پهلوی تنها فردیست که لیاقت، تجربه و توانایی این را دارد که به‌عنوان «نماد همبستگی» ایرانیان، ایران را از منجلابی که در آن قرارگرفته بیرون آورد. آری شاهزاده می‌تواند پادشاه ایران بشود البته نه با اطرافیانی که هم‌اکنون به دور او جمع شده‌اند، زیرا این افراد نه تجربه‌ای سیاسی دارند و نه اندیشه‌ای که آینده‌ساز باشد.
چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، شاهزاده به‌تمامی ایرانیان تعلق دارد و ایشان هم در برابر همه ایرانیان وظیفه خود را تاکنون انجام داده‌اند. باید از خود بپرسیم که آیا تک‌تک ما ایرانیان وظیفه ملی و میهنی خود را همیشه به‌خوبی انجام داده‌ایم؟ و به اصول خود پایبند بوده‌ایم که می‌خواهیم امروز شاهزاده را زیر سؤال ببریم؟! و یا شاید به‌مانند «رادیو زمانه» به سردبیری دکتر «محمدرضا نیک‌فر» هوچیگری را با روزنامه‌نگاری اشتباه گرفته‌ایم. چنین افرادی که می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند از همان دسته روشنفکرانی هستند که ایران را به چنین جهنمی که هست، تبدیل کرده‌اند.

بهمن زاهدی: پس از درج (بیانیه گروهی از ملی باورانِ پادشاهی گرا) در سامانه شخصی‌ام که از سوی ازمابهتران در گویا نیوز سانسور شده بود، این پرسش را از من کرده‌اند که آینده پادشاهی در ایران را چگونه می‌بینم؟
پاسخم کوتاه است: درخشان، زیرا شاهزاده رضا پهلوی، ایران دوست‌ترین شخص برایم پس از زنده‌یاد داریوش همایون است. انسان‌ها چه شاه و چه گدا زمانی که اشتباه و یا شکست می‌خورند، پخته‌تر می‌شوند. به نظر من هنوز پادشاهی مشروطه بهترین و مناسب‌ترین رژیم و شکل حکومت برای آینده ایران است. شاهزاده رضا پهلوی تنها فردیست که لیاقت، تجربه و توانایی این را دارد که به‌عنوان «نماد همبستگی» ایرانیان، ایران را از منجلابی که در آن قرارگرفته بیرون آورد. آری شاهزاده می‌تواند پادشاه ایران بشود البته نه با اطرافیانی که هم‌اکنون به دور او جمع شده‌اند، زیرا این افراد نه تجربه‌ای سیاسی دارند و نه اندیشه‌ای که آینده‌ساز باشد.
چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، شاهزاده به‌تمامی ایرانیان تعلق دارد و ایشان هم در برابر همه ایرانیان وظیفه خود را تاکنون انجام داده‌اند. باید از خود بپرسیم که آیا تک‌تک ما ایرانیان وظیفه ملی و میهنی خود را همیشه به‌خوبی انجام داده‌ایم؟ و به اصول خود پایبند بوده‌ایم که می‌خواهیم امروز شاهزاده را زیر سؤال ببریم؟! و یا شاید به‌مانند «رادیو زمانه» به سردبیری دکتر «محمدرضا نیک‌فر» هوچیگری را با روزنامه‌نگاری اشتباه گرفته‌ایم. چنین افرادی که می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند از همان دسته روشنفکرانی هستند که ایران را به چنین جهنمی که هست، تبدیل کرده‌اند.

دانیال خنده‌رو: پس از برگزارى کنگره یازدهم حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) جمع زیادى مستقیم و غیرمستقیم به من اعتراض کردند که چرا در روز دوم کنگره و پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات، من به‌عنوان یکى از اعضاى شوراى مرکزى حزب بالباس غیررسمی در عکس‌ها حاضرشده‌ام. پاسخ نخست اینکه آزادى در انتخاب پوشش، حق فردى هر انسان است و بنده با این انتخاب به‌هیچ‌عنوان قصد پایین آوردن مقام و جایگاه کنگره را نداشته‌ام. نکته دوم اینکه این پوشش بخشى از کارزار انتخاباتى من بود. برخى از دوستان به دلیل گرفتاری‌های زندگى قادر به شرکت در کنگره نشدند اما آنانى که حضور داشتند دلیل این انتخاب را می‌دانند. براى روشن شدن قضیه، بخشى از سخنرانى انتخاباتى خودم را در گفتگوهاى هفتگى بازنشر می‌کنم تا از این طریق پاسخى به اعتراض‌ها داده باشم.
«من نیومدم که از روى متن براتون بخونم. اومدم که باهاتون حرف بزنم. مهم هم نیست که رأى بیارم یا نه. مهم اینه که من حرفم رو بزنم. تا دیروز من رو با لباس رسمى دیدید اما امروز با این لباس. جامعه امروز ایران، جامعه کت شلوار و کراوات یا مبل استیل نیست. جامعه امروز ایران دخترى است که با ساپورت به خیابان میاد، دخترى است که به حجاب اجبارى نَه میگه. جامعه امروز ایران، صداى زن و فمینیستِ. جامعه امروز ایران، سوشا مکانى است که با شلوار زرد بر سر تمرین حاضر میشه. جامعه امروز ایران، لباسى است که من الان پوشیدم، نَه کت و شلوار. جامعه امروز ایران، بوبو هست؛ بورژوایى که عشق پایین نشینى داره. چند نفر از ما با اصطلاحات کوچه و بازار آشناییم؟ داشتم با یکى از دوستانم صحبت مى کردم، گفتم از فلانى چه خبر؟ گفت ولش کن اونو، اون ریپ زده (Relationship) دیگه با ما نمى گرده. ما در حزب نیازمند یک انقلاب فرهنگى در ادبیات و شیوه برخورد با جامعه و مِدیا هستیم…».

بهمن زاهدی: در اروپا همیشه فاحشه‌خانه‌ها در کنار کلیساها ساخته می‌شدند، زیرا درآمد کلیسا بیشتر از همان فاحشه‌خانه تأمین می‌شده. مذاهب باهم در مردم‌فریبی فرقی ندارند، برای فروش آخرت تمامی مذاهب زندگی مردم را تباه می‌کنند. در مشهد سینما و کنسرت را ممنوع کرده‌اند ولی برای زائران امام رضا فاحشه‌خانه‌های اسلامی درست کرده‌اند. زمانی مشهد حرمتی مابین ایرانیان داشت ولی امروز مشهد به بزرگ‌ترین فاحشه‌خانه خاورمیانه تبدیل‌گردیده. خامنه‌ای به همین دلیل همیشه در مشهد سخنرانی‌های جنجالی‌اش را انجام می‌دهد، زیرا بیشترین درآمد او و اهل‌بیتش در بسترسازی در کنار امام رضاست.
زمانی می‌گفتند: امام رضا شفا می‌دهد ولی انگاری با وجود جمهوری اسلامی باید به فکر شفا دادن امام رضا هم باشیم.

دانیال خنده‌رو: چاه مکن بهر کسى، اول خودت دوم کسى.
من کسى هستم که با ماهواره بزرگ شدم و زبان‌های انگلیسى، عربى، ایتالیایى و آلمانى را به لطف شبکه‌های ماهواره‌ای و کنجکاوى شخصى خودم تا حدودى یاد گرفتم. گوش دادن به موسیقى هم بخشى از این آموزش بود اما به خاطر دارم که شبکه ماهواره‌ای ایران موزیک و مهاجر همیشه موجب دعوا بین من و پدر و مادرم می‌شد. برنامه‌های شبکه مهاجر را نگاه می‌کردم و عصبى می‌شدم، پدرم هم می‌گفت خوب چرا نگاه می‌کنی، کانال رو عوض کن. به ایشان می‌گفتم که آخه حرصم می‌گیرد؛ هیچ‌یک از این خواننده‌ها حق کنسرت یا آلبوم ندارند اما آزادانه می تونند ویدئو کلیپ تولید کنند، هدف آخوندها از سکه انداختن خواننده‌های لس‌آنجلسی است! زمان نشان داد که در این امر موفق بودند اما فکر نمی‌کردند که این دام، روزى گریبان گیر خودشان شود. با رشد و رونق گرفتن موسیقى زیرزمینى در داخل کشور، انتظارهاى اجتماعى تغییر پیدا کرد و برگزارى کنسرت تبدیل شد به معضل دینى تا جایى که امام‌جمعه مشهد می‌گوید اگر کنسرت می‌خواهید از مشهد مهاجرت کنید. بله آقاى علم الهدى؛ چاه مکن بهر کسى، اول خودت دوم هم خودت.

«گفتگوهاى هفتگى کوششى است شخصى و به‌ دور از وابستگی‌های حزبى. این گفتگوها به‌هیچ‌عنوان بیان‌کننده دیدگاه‌های حزب خاصى نبوده از حضور هر شخص در این گفتگوها با احترام به آزادى بیان، تفاوت اندیشه و به‌دور از نفرت پراکنى، استقبال می‌کند.»

دیدگاهتان را بنویسید