گفتگوهای هفتگی (هفته سوم آذرماه)

یک سال گذشت!
یک سال پیش در این هنگامه آذرماه خبر رسید: که حق حرف زدن ندارم! حق نوشتن ندارم! حق نظر دادن هم ندارم و به‌طورکلی هیچ حقی ندارم!

امسال خبر رسیده: سکوت کن! ننویس، هیچ مگو! تغییرات مهمی درراه هستند که با سکوت تو به نتیجه خواهند رسید.

همان کردم که می‌خواستند و همین می‌کنم که می‌خواهند. دستور داده بودند و دستور گرفته بودند، و من‌بعد از بیست‌ودو سال فعالیت شبانه و روزی در حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) از عضویت در آن حزب استعفا دادم (اندیشه‌ای که در آن حزب فراگرفته‌ام را هیچ‌کس نتوانست از من بگیرید). خوشحال شدند و خوشحالشان کردند. ولی امسال خوشحال خواهم شد که آن‌ها هم استعفا دهند که استعفای من را می‌طلبیدند! زمانه به هیچ‌کس رحمی ندارد! جبر زمانه این را حکم می‌کند. نه به فکر انتقام‌گیری هستم و نه انتقام در اندیشه مشروطه‌خواهی توان موجودیت دادن به خود را داراست. آنچه از بین خواهد رفت دیواری است که از پایه کج بناشده.

تا اولین هفته سال میلادی جدید سکوت خواهم کرد. به یاد گذشته و به امید فردای بهتر. اگر سکوت من آرامش‌بخش است. ساکت خواهم ماند ولی هیچ‌گاه فراموش نکنید که تاکنون هم در سکوت به سر برده‌ام!

بهمن زاهدی : یک سال گذشت!
یک سال پیش در این هنگامه آذرماه خبر رسید: که حق حرف زدن ندارم! حق نوشتن ندارم! حق نظر دادن هم ندارم و به‌طورکلی هیچ حقی ندارم!
امسال خبر رسیده: سکوت کن! ننویس، هیچ مگو! تغییرات مهمی درراه هستند که با سکوت تو به نتیجه خواهند رسید.
همان کردم که می‌خواستند و همین می‌کنم که می‌خواهند. دستور داده بودند و دستور گرفته بودند، و من‌بعد از بیست‌ودو سال فعالیت شبانه و روزی در حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) از عضویت در آن حزب استعفا دادم (اندیشه‌ای که در آن حزب فراگرفته‌ام را هیچ‌کس نتوانست از من بگیرید). خوشحال شدند و خوشحالشان کردند. ولی امسال خوشحال خواهم شد که آن‌ها هم استعفا دهند که استعفای من را می‌طلبیدند! زمانه به هیچ‌کس رحمی ندارد! جبر زمانه این را حکم می‌کند. نه به فکر انتقام‌گیری هستم و نه انتقام در اندیشه مشروطه‌خواهی توان موجودیت دادن به خود را داراست. آنچه از بین خواهد رفت دیواری است که از پایه کج بناشده.
تا اولین هفته سال میلادی جدید سکوت خواهم کرد. به یاد گذشته و به امید فردای بهتر. اگر سکوت من آرامش‌بخش است. ساکت خواهم ماند ولی هیچ‌گاه فراموش نکنید که تاکنون هم در سکوت به سر برده‌ام!

دانیال خنده‌رو: یک اشاره تو را بس!
تحریم صنعت نفت و گاز و بانکی ایران (آلفونس داماتو، سناتور وقت مجلس سنا، در سپتامبر سال ١٩٩۵ طرحی برای تحریم صادرات فناوری انرژی از سوی شرکت‌های خارجی به ایران ارائه داد) از سوی مجلس نمایندگان و سنای آمریکا برای ١٠ سال دیگر تمدید شد. درحالی‌که طرف ایرانی تمدید داماتو را نقض برجام می‌خواند، باب منندز نماینده مجلس سنای آمریکا در دفاع از تمدید قانون تحریم‌ها علیه ایران سخنرانی کرد همچنین کنگره نیز اعلام کرد که این طرح را تصویب کرده است تا به ایران اعلام کند که رئیس‌جمهوری آینده آمریکا توانایی آن را دارد که در صورت نقض برجام از سوی تهران، تحریم‌ها را به‌سرعت اعمال کند. تمدید تحریم‌های داماتو، شروع دوران سیاست‌های رئیس‌جمهور منتخب، دونالد ترامپ است. برای درک بهتر موضوع به شرح ساختار سیاست خارجی آمریکا خواهم پرداخت.
ساختار سیاست خارجی آمریکا
۱. سیاست داخلی: چه فرد یا افرادی در داخل کشور تصمیم‌گیرنده هستند و شیوه تقسیم و آرایش این نیروها به چه صورت است.
۲. هدف:
أ‌. تغییر رژیم
ب‌. دموکراسی تدریجی
۳. اعمال قدرت از سوی آمریکا: فشار بر روی متحدان اروپایی برای همراه ساختن آن‌ها با خود و به دست آوردن هدف.
هم‌زمان با انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، انتخابات در کنگره و سنا نیز انجام گرفت که نتیجه آن کسب اکثریت صندلی‌ها برای حزب جمهوری‌خواه بود. با به دست گرفتن نهادهای اجرایی و قانون‌گذاری توسط حزب جمهوری‌خواه، تکلیف سیاست داخلی کشور روشن است. چرخش احتمالی در سیاست‌های خارجی انشاء شده از سوی باراک اوباما و سوق آن توسط دونالد ترامپ از دموکراسی تدریجی به تغییر رژیم، موضوعی است که نه‌تنها دولت جمهوری اسلامی بلکه اپوزیسیون نیز منتظر روشن شدن آن است. جرج دبلیو بوش، سیاست خارجی خود را بر پایه تغییر رژیم بنا نهاد و در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد که حمله به عراق آزمایشی خواهد بود که همه کشورها از نتیجه به‌دست‌آمده از آن درس خواهند گرفت. حمله به عراق نشان داد که تغییر رژیم با استفاده از نیروی قهری، همیشه هدف را حاصل نخواهد کرد و گاهی مشکل به‌مانند بوم‌رنگ همراه با سختی‌های بیشتری به‌سوی ما بازخواهد گشت. لبنان نمونه شایسته‌ای برای دموکراسی تدریجی است. احزاب سیاسی همراه مردم، قدم‌به‌قدم به‌سوی نهادینه ساختن دموکراسی در کشور پیش رفتند به‌گونه‌ای که همکاری میشل عون (موردحمایت حزب‌الله) در مقام ریاست جمهوری با سعد حریری (حزب لیبرال آینده) در مقام نخست‌وزیر میسّر شد.
همکاری آمریکا با کشورهای دیگر در حمله به عراق و افغانستان شروع یک کار گروهی بود. باروی کار آمدن اوباما، نهال کاشته شده توسط جرج بوش رشد کرده و دیگر کشورهای اروپایی نیز به جمع تصمیم‌گیرندگان جهانی پیوستند. آمریکا از یک بازیکن تک‌رو به یک بازیکن در خدمت کارگروهی درآمد و سعی کرد تا بیشتر از یک دستوردهنده، یک شنونده خوب باشد اما به دلیل کمبود در نقش رهبری جهانی، روسیه قدرت بیشتری گرفت. من معتقدم که سیاست‌های دولت ترامپ چرخش ١٨٠ درجه‌ای خواهد داشت و دوباره آمریکا را در نقش اصلی خود (رهبری جهانی) خواهیم دید. ترامپ بارها اعلام کرده است که دولت‌های عضو پیمان ناتو می‌بایست برای ادامه حمایت آمریکا از آنان سهم خود را پرداخت کنند؛ این پرداخت سهم ترجمه اعمال قدرت از سوی آمریکا بر روی متحدان برای رسیدن به هدف است.
راهکارهای جمهوری اسلامی
سران جمهوری اسلامی به‌خوبی آگاه هستند که خروج از برجام احمقانه‌ترین اقدام است. تنها راه پیش روی، فعال شدن بیشتر جمهوری اسلامی درصحنه بین‌المللی و لابی‌های داخلی کشورهای اروپایی و آمریکاست. لابی‌های قومی آمریکا (سرخ‌پوست، ایرلندی، آفریقایی) زمین بزرگی است که جمهوری اسلامی با صرف انبوه دلار در آن کمی خواهد توانست سیاست داخلی آمریکا را با خود همراه کند. تغییر رئیس‌جمهور و به روی کار آمدن یک اصول‌گرا نیز بی‌فایده است. با تغییر سیاست خارجی آمریکا، می‌بایست سیاست جمهوری اسلامی از تندرو شدن بپرهیزد و بیشتر به‌سوی کلک قدیمی سیدخندان خاتمی با سفرهای خارجی و تقویت دوستی در میان کشورهای دیگر روی بیاورد. پیغام دوستی را نمی‌توان از خانه و از پشت بلندگو برای دولت‌های خارجی فرستاد، می‌بایست چهره به چهره با آن‌ها دیدار کرد. این دیدارها می‌بایست توسط خود حسن روحانی به‌عنوان مقام ریاست جمهوری انجام شود. وزیر امور خارجه که هرلحظه امکان برکنار شدن یا استیضاح او وجود دارد، پیغام‌بر خوبی نیست. گرچه کار برای جمهوری اسلامی سخت شده است اما این بدان معنا نیست که اپوزیسیون برانداز با یک تکان خواهد توانست رژیم را تغییر دهد. تا زمانی که اپوزیسیون به‌مانند همیشه به کار کلاسیک و غیرحرفه‌ای و قدیمی ادامه دهد تنها شاهد جایگزینی کدخداها در احزاب سیاسی حاضر در اپوزیسیون خواهیم بود.

دیدگاهتان را بنویسید