انتخابات آزاد یا انتخابات مردمی

هر رای‌گیری را نمی‌توان آزاد بشمار آورد. همانگونه که هر انتخابات آزادی را نمی‌توان انتخابات دموکراتیک نامید. برای کسانیکه رفراندوم دوازده فروردین ماه سال پنچاه و هشت را انتخاباتی آزاد می‌دانند، صحبت از انتخابات آزاد …

هر رای‌گیری را نمی‌توان آزاد بشمار آورد. همانگونه که هر انتخابات آزادی را نمی‌توان انتخابات دموکراتیک نامید. برای کسانیکه رفراندوم دوازده فروردین ماه سال پنچاه و هشت را انتخاباتی آزاد می‌دانند، صحبت از انتخابات آزاد آسان می‌باشد. در آن رفراندومی که مطابق با هیچ قانونی برگذار شده و بغییر از یک گزینه محتوای دیگری نداشت و زیر فشار انقلابیون و رسانه‌های که فقط برای آن گزینه از قبل تبلیغ می‌کرده‌اند، محتوای «انتخابات آزاد» رنگ می‌بازد. آیا آن رفراندوم بر طبق موازین دموکراتیک انجام شده است؟ و آیا آن انتخابی که شده مطلق و اعتباری همیشگی دارد؟ زمانی می‌توان از انتخابات دموکراتیک صحبت کرد که انتخاب‌کنندگان ما بین چندین گزینه متفاوت با هم، بتوانند گزینه مورد علاقه خود را انتخاب کنند، آن هم در شرایطی که گزینه‌های مختلف توانسته باشند محتوای خود را برای انتخاب‌کنندگان بصورت عادلانه‌ای به تعریف کشیده باشند و نه اینکه بعد از انتخابات در باره محتوای آن گزینه انتخاب شده تعریف دیگری را باز‌گو کنند و جمهوری‌اسلامی را به مردم تحمیل کنند.

امروزه کسانی از انتخابات آزاد صحبت می‌کنند، که شرایط قانونی (اگر به قوانین جمهوری‌اسلامی بتوان قانون گفت) شرکت در انتخابات جمهوری‌اسلامی را پذیرفته بودند و با آن زندگی می‌کرده‌اند. زمانیکه جمهوری‌اسلامی طبق قوانینی که خود آنان (اصلاح‌طلبان) در قانون‌اساسی جمهوری‌اسلامی گنجانیده بودند با آنان برخورد می‌کند، انتخابات در جمهوری‌اسلامی را آزاد بر نمی‌شمارند و خود را مظلوم جلوه می‌دهند. در حالیکه با همان قوانین دو دوره انتخاب شده بودند و مشکلی با قوانین جمهوری‌اسلامی در آن مدت نداشتند. «انتخابات آزاد» با این شرایط به انتخاباتی گفته می‌شود که (اصلاح‌طلبان) در آن برنده شده باشند و نه اینکه انتخابات به شیوه دموکراتیک برگذار شده باشد.

در هر انتخاباتی چندین گروه مختلف شرکت می‌کنند که در اینجا به آنان پرداخته می‌شود.

انتخاب کنندگان: افرادی می‌باشند که برای ساختن آینده خود و کشورشان حق رای دارند. این حق قانونی باید تعریف شده باشد. در غرب افراد یک جامعه که به سن قانونی هیجده سال رسیده باشند حق رای دارند. هیچ محدویتی در جنسیت و یا پیشینه فردی وجود ندارد. افرادی که حق رای دارند در حوضه انتخاباتی خود می‌توانند رای بدهند و در صورتیکه در روز انتخابات بعلت مسافرت نتوانند شخصاً در انتخابات شرکت کنند، می‌توانند به حوضه انتخاباتی خود بصورت «نامه انتخاباتی» رای خود را بفرستند. کسی حق ندارد بغییر از حوضه انتخاباتی خود در مکان و حوضه انتخاباتی دیگری رای بدهد. اگر تهران حوضه انتخاباتی شخصی می‌باشد، آن شخص حق ندارد در دماوند رای خود را به صندوق بریزد!

انتخاب‌شوندگان یا گزینه‌های‌انتخاباتی: کاندید‌اهای که برای بدست آوردن پُست و مقامی با هم رقابت می‌کنند را اکثراً احزاب معرفی می‌کنند که در چهارچوب قوانین اساسی کشور حق فعالیت سیاسی داشته باشند. این افراد برنامه‌های سیاسی احزاب خود را به رای انتخاب‌کنندگان می‌سپارند. گرینه‌های انتخاباتی (مانند پادشاهی یا جمهوری) اهداف دراز مدت را به انتخاب مردم می‌گذارد. اینگونه انتخابات را همه‌پرسی می‌نامند. انتخاب‌شوندگان و یا گزینه‌های‌انتخاباتی، هر دو از طرف احزاب به مردم معرفی می‌شوند. دیدگاه‌های که فردی هستند و نتوانسته‌اند گروهی را برای رسیدن به هدفی مشخص متشکل کند را نمی‌توان در انتخابات شرکت داد.
در دسته انتخاب‌شوندگان می‌توان پُست‌های مانند شهرداری، استان‌داری، نمایندگی در مجلس شورای‌ملی و یا نخست وزیری را گنجانید. گزینه‌های انتخاباتی بیشتر به آینده‌نگری عمومی می‌پردازد مانند اینکه آیا اقتصاد آزاد بهتر است یا اقتصاد دولتی؟
بهترین مثال برای اینگونه همه‌پرسی‌ها را در یک استان جنوبی آلمان می‌توان دید. در آنجا عده‌ای برای ساختن ساختمان جدید راه‌آهن شهر اشتوتگارت به مخالفت پرداختند و عده‌ای هم به موافقت به آن موضوع. از آنجایکه سیاستمداران آن منطقه نمی‌توانستند تصمیمی بگیرند به یک همه‌پرسی تن دادند تا تصمیم در ساختن یا نساختن ساختمان راه‌آهن را به خود مردم بسپارند.

برگذار‌کننده انتخابات: وزارت کشور در لیبرال‌دموکراسی‌های غربی مامور انجام انتخابات می‌باشند. در ایران و خاورمیانه هم وزارت کشور انتخابات را انجام می‌دهد. فرق اساسی ما بین آنان در این می‌باشد که در لیبرال‌دموکراسی‌های غربی انتخابات شیوه‌ای قانونی و دموکراتیک دارد و پرُسه‌های انتخابات برای همگان روشن و شفاف می‌باشد. در کشورهای عقب‌افتاده و جمهوری‌های خاورمیانه احزابی که در مسند قدرت هستند در انتخابات مداخله می‌کنند و در نتیجه جمهوری‌های تک‌حزبی و جمهوری‌های مورثی برقرار می‌کنند. برای انتخاباتی دموکراتیک باید در ایران هیئت نظارتی از سه قوه اجرایی، قضایی و قانونگذار به همراه گروهی از طرف احزاب و مردم تشکیل شود تا بر انتخابات نظارت داشته باشد و گزارشی به مردم در پایان انتخابات بدهند. در هر انتخاباتی هیئت نظارت می‌بایستی دوباره تعیین شود. نظارت دولت بر انتخابات را می‌توان و باید کمتر کرد تا اعتماد به برگذار‌کنندگان انتخابات در میان مردم ایجاد شود. یکی از مشکلات کشورهای عقب‌افتاده دخالت مستقیم دولت‌های آن منطقه در انتخابات است.

رسانه‌ها: هیچ کاندیدایی و هیچ گزینه انتخاباتی بدون تبلیغ درباره اهداف خود نمی‌تواند توجه مردم را به خود کسب کنند. رسانه‌های آزاد ضامن اصلی انتخابات می‌باشند و باید به تمام کاندیداها این اجازه را بدهند که اندیشه خود را با مردم در میان بگذارند. هیئت نظارت به انتخابات موظف می‌باشد که تعادل در تبلیغات را بر حسب قوانین کشوری برقرار کند. هزینه‌ای که هر حزب می‌تواند برای اندیشه خود خرج کنند باید شفاف باشد. در امریکا قدرت پول است که یک کاندیدا را به پیروزی می‌رساند. این شیوه انتخاباتی برای ایران آینده مطلوب نمی‌باشد. در ایران فقط با وجود رسانه‌های آزاد می‌توان یک انتخابات دموکراتیک را برگذار کرد. رسانه‌های داخلی زمانیکه بتوانند حقیقت‌زمانه را با مردم در میان بگذارند، مردم احتیاجی به شنیدن و یا دیدن رسانه‌های بیگانه نخواهند داشت و آنان هم نخواهند توانست در امور داخلی کشور دخالت کنند.

با تعریف مختصری که در بالا داده شد انتخابات آزاد بی‌معنی می‌باشد به دلیل اینکه هیچ‌گونه انتخابات آزادی بدون برقرار کردن شرایط دموکراتیک برای انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان نمی‌تواند بیان‌گر نظرات انتخاب‌کنندگان باشد. برگذار‌کننده انتخابات هم باید در مرحله اولیه اعتماد همگان را کسب کند و بی‌طرفانه انتخابات را برگذار کند.

در مراحل گذر از جمهوری‌اسلامی مهم می‌باشد که اپوزیسیون ایرانی سرنگونی‌خواه مواضع خود را برای انتخابات دموکراتیک در ایران از پیش تعیین کرده باشد تا مردم بتواند آینده مطلوب خود را در فضایی انتخاب کند که به آن اعتماد داشته باشند. آنچه امروز در اپوزیسیون اصلاح‌طلب جمهوری‌اسلامی به نام «انتخابات آزاد» مطرح می‌شود گزینه‌ای برای به مقبولیت رساندن جمهوری‌اسلامی می‌باشد که باید از آن گذر کرد.

حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در طول حیات سیاسی خود همیشه به آینده‌نگری پرداخته است. امروز وظیفه حزب این می‌باشد که شیوه‌های انتخابات دموکراتیک را برای آینده ایران در کُنگره پیش‌روی بررسی کرده و به منشور خود اضافه کند تا در آینده‌ای که زیاد هم دور نیست، بتوانیم اعتماد مردم را برای شرکت در انتخاباتی که آن را می‌توان «انتخابات مردمی» نام‌گذاری کرد، شرکت کرده و درباره آینده خود و ایران تصمیم بگیرند. شفاف‌سازی در این مورد را به کُنگره «داریوش همایون» می‌سپارم و امیدوارم اعضای کُنگره به شیوه «انتخابات مردمی» که تضمین کننده «لیبرال‌دموکراسی» آینده کشور می‌باشد رای مثبت خود را بدهند و تعریف مشخص و شفافی را از «انتخابات مردمی» برای آینده ایران به ملت ارایه دهند.

دیدگاهتان را بنویسید