تدبیر و امید واهی

  تا زمانیکه دین‌داری و کشور‌داری از هم جدا نشوند هیچ‌گونه تدبیری پاسخ‌گوی نیازهای ملت ایران نخواهد بود و هیچ امیدی در لجن‌زار آخوندی توان رشد را نخواهد یافت. بهترین تدبیر برای ملت ایران سرنگونی بی‌چون و چرای جمهوری‌اسلامی و بهترین امید تنها باور داشتن به نسل جوان ایران می‌باشد. از این روست که باید از همین امروز به فکر فردای کشور‌مان باشیم. تدبیر و امیدی که روحانی ملیچک جدید خامنه‌ای از آن صحبت می‌کند، همانند همان کلیدی که در دست دارد، ساخته و پرداخته مغرهای مخدوش روحانیانی می‌باشد که به غیر از خود به کسی نمی‌اندیشند و نخواهند اندیشید!

هر زمانیکه که مقاله‌ای را می‌خواهنم که دو واژه «تدبیر و امید» قورباغه‌وار در آن تکرار می‌شود، مجبور می‌شوم به واهی بودن این گفته ملیچک جدید خامنه‌ای بیشتر بخندم. خنده‌ام زمانی بیشتر می‌شود که نویسنده مقاله،‌ این دو واژه را با افتخار در جمله‌ای با «رئیس جمهور منتخب ملت ایران» درهم می‌پیچد، البته «رئیس جمهور منتخب اُمت اسلامی» پیشکش‌شان باد! انگاری هستند کسانی که واقعاً در این توهم فرور رفته‌اند که آخوند توان اندیشیدن به اقتصاد را دارد و دیگر جمله معروف امام راحل‌شان که می‌گفت «اقتصاد مال خره» اعتباری ما‌بین شیعیان جهان ندارد. باز هم انگاری جهانیان مانند اُمت اسلامی با اینگونه شعارهای بی‌پایه، یک شبه کارنامه سیاه و سی و چهار ساله جمهوری‌اسلامی را به فراموشی می‌سپارند و قالی قرمزی برای استقبال شاهانه از آنان در گوشه و کنار جهان پهن ‌خواهند کرد.

در تاریخ جهان روحانیانی که خود را به دینی چسبانده بوده‌اند تا مردم ناآگاه را سرکیسه کنند کم نیستند. جنایات آنان برای وحشت انداختن ما‌بین مردم بی‌گناه و ترویج خرافات از قربانی کردن دختران باکره، تا ساختن معابد، کلیسا و مساجد بزرگ و رنگارنگ را می‌توان زیاد یافت، ولی هیچ‌گاه کاهنی را (روحانی) نمی‌توان یافت که خود را قربانی خدایان باورهایش کرده باشد! همیشه دیگران قربانی دین بودند و نه روحانیانی که دینی را ترویج می‌کنند. خدایانی که زاده ذهن پیامبران گوناگون بوده‌اند آنچنان بی‌شمار هستند که حتا در ژاپن عده‌ای آلت تناسلی مردان را خدا خود برمی‌شمارند. روحانیان هر دینی تنها به فکر خود هستند و حاضرند که تمامی بندگان خود را قربانی موجودیت زالو‌وار خود بکنند. جدیدترین رسوائی یک اُسقف کاتولیک در آلمان که برای ساختن لانه حقیرش چهل میلیون یورو خرج کرده و خود را هنوز کاتولیک‌تر از پاپ حساب می‌کند، باعث شده است که توجه آلمانی‌ها به سرمایه‌های جمع‌آوری شده توسط کلیسای آلمان جلب شود. کلیساهای آلمان که هنوز نتوانسته‌اند از برملا شدن تجاوزات جنسی بی‌شمار روحانیان کاتولیک به کودکان (پسران) رهائی یابند خود را درگیر رسوائی دیگری می‌بینند. جالب‌ترین نکته در این است که فرقی نمی‌کند که روحانیان تابع چه خدایی و چه دینی باشند، آنان تنها به فکر خود هستند و بس!

تدبیری که جمهوری‌اسلامی در پی یافتن آن است در دو سوی مختلف دارد، داخلی و خارجی!

خارجی: سران حزب‌الله در جمهوری‌اسلامی در مرحله اول می‌خواهند که تحریم‌های که تا چندی پیش کاغذ‌پاره‌ای بیش نبوده‌اند از طرف جهانیان برداشته شود. ولی دلایل برقراری این تحریم‌ها برای‌شان مهم به نظر نمی‌رسد. خود‌باوری پیش از حد، تهدید اسرائیل به نابودی، پشتی‌بانی مالی از حزب‌الله لبنان (کمک‌های سازمان امنیت آلمان به جمهوری‌اسلامی در لبنان بحث دیگریست)، کمک مالی به حماس، ساختن کارخانه اسلحه‌سازی در سودان، قاچاق اسلحه به سوریه، ساختن موشک‌های بالستیکی بوسیله کُره شمالی و با کمک تکنیکی آلمانی‌ها، برنامه ساختن بمب اتمی، نیروگاه اتمی بوشهر که زمان بهره‌برداری مفید آن هنوز نرسیده ولی تکنیک به کار رفته در آن از نظر دانش امروزی قدیمی و از کار افتاده است، سپاه قدس که تنها برای صدور انقلاب‌اسلامی تاسیس شده بود و در حال حاضر به براداران قاچاقی تبدیل شده‌اند، حضور سی هزار جاسوس جمهوری‌اسلامی در سرتاسر جهان، استفاده از سیستم بانک‌های جهان برای پول‌شویی، ترویج تروریسم اسلامی، لابی‌گری در غرب، تنها گوشه‌ای از نابخردی‌های سران حزب‌الله می‌باشد که تاکنون بانگ رسوایی حزب‌الله را روزانه بیشتر می‌کند. با تمامی این تفاصیل جمهوری‌اسلامی در پی گرفتن تضمین موجودیت خود (عدم برنامه‌ریزی غرب برای سرنگونی جمهوری‌اسلامی) از غرب می‌باشد! جمهوری‌اسلامی دیگر توان کنار کشیدن خود از ماجراجویی‌های جهانی را ندارد و این را غرب دیر زمانیست که پی برده بود. غربی‌ها تا زمانیکه سران حزب‌الله قدرت پرداخت بلند‌پروازی‌های خود را می‌داشتند و به حراج گذاشتن ثروت «ایران» به نفع منافع ملی‌شان می‌بود، جمهوری‌اسلامی را تحمل می‌کردند.

داخلی: در جبهه داخلی مشکل سران حزب‌الله بیشتر از مسائل بین‌المللی است. بی‌کاری، تورم اقتصادی بعلت چاپ اسکناس بیش ار حد از سوی بانک مرکزی، بی‌برنامگی برای ساختن کشور، آینده‌نگری در حد پایین‌تر از صفر، از بین بردن طبیعت ایران بوسیله اُرگانی انقلابی و دزدانی به نام «جهاد سازندگی» که موجب خشک‌سالی در تمامی ایران و از بین رفتن دریاچه‌های رضائیه در شمال غربی و دریاچه هامون در جنوب شرقی ایران شده، مافیای کردن بازار و واگذاری بازرگانی خارجی به عوامل خودی رژیم، گسترش بیش از حد جمعیت برای احیای هر چه بیشتر فقر ما بین ایرانیان، سرکوب روشنفکران و ایران‌دوستان، اعدام‌های بی‌رویه برای رواج وحشت ما بین مردم، گذراندن قوانین تجاوز به کودکان برای خاموش کردن شهوت‌های جنسی آخوندی، رواج فحشا و صدور فاحشه به کشورهای حاشیه خلیج فارس، قاچاق مواد مخدر و معتاد کردن جوانان کشور برای ساکت کردن نسل جوان ایران، فرار مغرهای سازنده و پرورش یافته کشور، وجود نالازم روحانیت در تمامی ارگان‌های اجتماعی که درآمدی مالی دارند و یا داشته‌اند، تنها گوشه‌ای از مشکلاتی می‌باشند که جمهوری‌اسلامی با آن گریبان‌گیر و خود باعث بوجود آمدنشان شده است. اینها نتیجه عمل‌کردهای جمهوری‌اسلامی در داخل کشور می‌باشد که فعلا برملا شده‌اند و ابعداد واقعی نابسامانی کشور هنوز برای کسی روشن نیست.

باید پرسید، جمهوری‌اسلامی در مقابل غرب چه برگ برنده‌ای دارا می‌باشد؟ این بار خامنه‌ای با کدامین حامیانش می‌خواهد در مقابل غرب ایستادگی کند، با رئیس جمهوری روسیه، مافیا زده و یا رهبر حزب کمونیست (حزب کاپیتالیست‌ها) چین که هر کدام از آنان هم چشم دیدن خامنه‌ای را ندارند؟ و یا ملتی که سی و چهار سال زیر بدترین فلاکت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سران حزب‌الله را به بهترین نحو ممکن شناخته‌اند؟ تدبیر و امیدی که جمهوری‌اسلامی به آنان دل باخته، سرابی‌ست که تنها بیابان‌گردان وهابی عربستان آن را می‌بینند.

تا زمانیکه دین‌داری و کشور‌داری از هم جدا نشوند هیچ‌گونه تدبیری پاسخ‌گوی نیازهای ملت ایران نخواهد بود و هیچ امیدی در لجن‌زار آخوندی توان رشد را نخواهد یافت. بهترین تدبیر برای ملت ایران سرنگونی بی‌چون و چرای جمهوری‌اسلامی و بهترین امید تنها باور داشتن به نسل جوان ایران می‌باشد. از این روست که باید از همین امروز به فکر فردای کشور‌مان باشیم. تدبیر و امیدی که روحانی ملیچک جدید خامنه‌ای از آن صحبت می‌کند، همانند همان کلیدی که در دست دارد، ساخته و پرداخته مغرهای مخدوش روحانیانی می‌باشد که به غیر از خود به کسی نمی‌اندیشند و نخواهند اندیشید!

تدبیر : اندیشیدن به منظور پیدا‌کردن راه‌حل برای مشکلی یا مسئله‌ای یا انجام دادن درستِ کارها، چاره‌اندیشی کردن، چاره‌اندیشی.
امید: اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با باور به امکان و احتمال تحقق آن.
واهی : بی‌پایه، بی‌بنیاد، غیر‌واقعی

دیدگاهتان را بنویسید