در ژرف‌های دو دنیای واقعی و غیر‌واقعی

  به دوستان توصیه می‌کنم سخنرانی آقای حسن منصور در کنفرانس را با دقت بخوانند. قسمت اقتصادی منشور بر پایه همین سخنرانی به کُنگره آینده حزب ارایه می‌شود. برای دنیای واقعی و هویت‌های واقعی، این گسترش منشور، آینده‌نگری در اندیشه مشروطه‌خواهی را نوید می‌دهد. ما مشروطه‌خواهان هنوز سبز و زنده هستیم و واقعی.

به پاریس که رسیدم، از فرودگاه شارل دوگل تا میدان شارل دوگل را با اتوبوس شماره دو فرودگاه یک ساعتی در راه بودم. جمعه ساعت نُه صبح در اول خیابان شانزه لیزه، فتو مدل ژاپنی‌ها و چینی‌ها شده بودم. با مترو به هتل رفتم. ساعت ۱۰ صبح برای من کنفرانس حزب آغاز شده بود. بعد از من مسئول مالی حزب بود که خود را به هتل رسانید. بلژیکی‌ها قبل از آلمانی‌ها و هلندی‌ها بعد از انگلیسی‌ها و در آخر سوئدی‌ها بودند که با امریکا‌یی‌ها جمع حاضر از اعضای حزب برای کنفرانس در پیش‌رو شده بودند. آنقدر از جوانان بودند که خود را فردی اضافه می‌دیدم. با جوانان گفتگو کردن و خود را در دنیای زیبای، جوانی آنان باز‌یافتن، این امید را در من زنده نگه داشت که اندیشه مشروطه‌خواهی آینده‌ای درخشان خواهد داشت.

دنیای واقعی

روز شنبه از ساعت هشت صبح تا یازده منتظر شروع کنفرانس بودیم. بحث‌های نظری و حضور دگراندیشانِ سخنران فضای کنفرانس را فرا گرفته بود. شورای مرکزی با گزارش دبیر‌کل، میدان را در اختیار سخنرانان و رایزن حزب، پرفسور شاهین فاطمی گذاشت. اولین سخنران آقای سیروس آموزگار بود و بعد از او هم آقای حسن منصور و آقای فریدون خاوند سخنرانی‌های خود را در رابطه با اقتصاد انجام دادند. آقای شاهین فاطمی سُنت‌داری کرده و آخرین سخنران بودند. بعدازظهر قسمت پرسش و پاسخ و تشکیل گروه‌های کار و شروع فعالیت‌شان بود. صبح روز دوم جسله غیر‌رسمی بود و در هر گوشه‌ای گروه‌های کار به بحث‌های خود می‌پرداختند. هر چه کرده بودم که من را داخل گروه‌کاری نکنند، نمی‌شد. در دو گروه‌کار وظایفم را انجام دادم و در جلسه رسمی بعدازظهر به مشکلات درون حزبی و بیرون حزبی پرداختم. بعد از پایان کنفرانس به همراه رایزن حزب و اعضای باقی‌مانده از کنفرانس به قهوه‌خانه‌ای رفته و گفتگوهای پراکنده ولی مهم خود را از سر گرفتیم.

آنچه که بعد از آن اتفاق افتاد جالب بود و آن هم آشنائی با جوان سبزی که نوار سبزی را که در تظاهرات لوس آنجلس یک جوان دانشجو بدستم بسته بود و من هم در این مسافرت به دسته چمدان همراه خود بسته بودم را کشف کرد. آنقدر با او و همراهانش صحبت کردم که معمولا در طول یک ماه در جمع به فارسی از زبانم بیرون نمی‌آید.

دنیای غیرواقعی

آنچه را تاکنون نوشته‌ام در دنیای واقعی اتفاق افتاده است و با دنیای‌های انگاری و مجازی و غیر‌واقعی رابطه‌ای ندارد. و آنچه از این به بعد می‌نویسم از دنیای واقعی شروع شده و به دنیای غیرواقعی رسیده ولی در واقعیت موجودیت خود هراسی ندارد.

سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) از فضایی مجازی اینترنت به عنوان یک ابزار برای معرفی حزب استفاده می‌کند که به آن دنیای انگاری می‌گویند. در دنیای انگاری که در مابین دنیای واقعی و مجازی قرار گرفته، چهره‌سازی می‌شود ولی رابطه خود را با جهان واقعی از دست نمی‌دهد. در دنیای مجازی که آن طرف‌تر از دنیای انگاری قرار گرفته، تمامی شخصیت‌های مجازی را هم در‌بر می‌گیرد که اکثریتشان با شخصیت واقعی افراد، بطور کلی در تضاد است و شخصیتی غیر‌واقعی و به هر صورت عمل‌گرا نمی‌توانند بشود، چون مجازی هستند و غیر‌واقعی!

بعنوان شخصیتی واقعی که دنیای مجازی را تنها ابزاری برای آگاهی رسانی می‌داند، بحث با افراد غیر‌واقعی و گاه بی‌اخلاقی که در پشت یک نام عوام‌فریب قرار گرفته‌اند بسیار دشوار است. این دشواری زمانی خود را بیشتر نشان می‌دهد که معلومات عمومی شخص مجازی کمتر از آنچه باشد که توان بحثی سازنده را دربرگیرنده شود. زمانیکه دو واژه «لیبرال دموکرات» و «لیبرال دموکراسی» برای فرد مجازی برابر با هم قرار می‌گیرند، باید سطح کیفی بحث را تا بدانجا پایین آورد که درخور شخصیت و آگاهی‌های محدود شخص مجازی متقابل شود. این را می‌گویند در اسارات دنیای مجازی قرار گرفتن! شخصیتی مجازی و بی‌هویتی که می‌خواهد شخصیتی واقعی و عمل‌گرا را قانع کند که آزادی در بی‌هویتی و مسئولیت‌ناپذیری خلاصه می‌شود، ژرف‌های دنیای غیر‌واقعی را نمایان می‌کند. در آنجاست که با دنیای غیر‌واقعی و بدتر از دنیای مجازی سر و کار پیدا می‌کنیم. در دنیای انگاری افراد تنها بخاطر امنیت شخصی نام مستعار دارند، آنها ولی افرادی حقیقی هستند که می‌خواهند زمانی با نام واقعی خودشان نظر‌گاه‌هایشان را با دیگران درمیان بگذارند!

بحث‌های مجازی ایرانیان هنوز توان فرهنگ‌زایی از خود نشان نداده‌، در گوشه و کنار بحث‌های خوبی مطرح می‌شوند ولی پاسخ‌گویان محدود هستند. شوربختانه ابزارهای مدرن در راه مبارزه با استبداد جایگاه شایسته خود را نتوانسته‌اند هنوز بدست آورند‌. فرهنگ‌سازی در دنیاهای انگاری و مجازی امکان‌پذیز است ولی در دنیای غیر‌واقعی و متافزیکی موجودیتی انسانی وجود ندارد که فرهنگ‌پذیر باشد!

می‌توان به همه چیز رسیده

می‌توان آموخت که بزرگترین کمبود در سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) قسمت «هم‌اندیشان» می‌باشد. این آخرین بحث من در دیدارم با رایزن حزب بود. توافق‌نامه ژنو یا جام زهر خامنه‌ای در میان کنفرانس حزب به خورد، علمای عالم رفت بحث جانبی روز دوم کنفرانس شده بود. با هر کسی که در این رابطه صحبت می‌کردم پاسخ‌شان یکی بود: «هنوز اطلاع زیادی ندارم ولی شنیده‌ام». در این موارد سامانه حزب بیشترین بازدیدکنندگان خود را داراست. کنفرانس‌های حزب در پاریس خاطره‌انگیز‌ترین نوستالژی خربی هستند. دوشنبه ساعت شانزده بوقت پاریس با مسئول مالی حزب بسوی فرودگاه در راهیم. ترافیک شهر و راننده تونسی تاکسی خنده را از لب‌های ما نمی‌اندازد. در فرودگاه استراحتی کرده و هر کدام به سوی هواپیما‌های خود رفتیم.

به دوستان توصیه می‌کنم سخنرانی آقای حسن منصور در کنفرانس را با دقت بخوانند. قسمت اقتصادی منشور بر پایه همین سخنرانی به کُنگره آینده حزب ارایه می‌شود. برای دنیای واقعی و هویت‌های واقعی، این گسترش منشور، آینده‌نگری در اندیشه مشروطه‌خواهی را نوید می‌دهد. ما مشروطه‌خواهان هنوز سبز و زنده هستیم و واقعی.

دیدگاهتان را بنویسید