آدم‌ها و آدمک‌ها

نگارش‌گر کتاب در زیر سخترین حوادث روزگارش یک چیز را هرگز فراموش نکرده و آن امید به فردایش می‌باشد، امیدی که زندگی‌بخش و نشاط‌انگیز است. فردای ایران ما تنها با سرنگونی جمهوری‌اسلامی و ظالمانی که خود را علمای عالم (بی‌سوادنی که کمبود شخصیت دارند و از انسانیت بویی نبرده‌اند) برمی‌شمارند شکوفا می‌شود. برای آن روز هم آمادگی کامل در خود و هم در هم‌وطنانم می‌بینم. آینده‌نگری انسان‌گرایانه و مسالمت‌آمیز توام با واقعیت‌گرایی‌ امروز ما، توشه راه صد ساله‌ای می‌باشد که به ما ‌آموخته: تنها سلاح ما در مقابل مطلق‌گرایی، خردگرایی‌ست. این مهم را علی عالم‌زاده در کتابش به ما یادآوری دوباره‌ای می‌کند.

شیوه کتاب‌خوانی هر شخصی مانند شخصیت هر انسانی متفاوت است. گاهی برای خواندن یک کتاب ماه‌ها وقت نیار دارم و گاهی هم آنچنان در متن یک کتاب ذوب می‌شوم که تا نقطه پایانی کتاب را باید به یکباره بخوانم. سومین کتابی که توانست من را در همان صفحات اولیه به خود جلب کند (کتاب‌های دیگر توان این کار را نداشته‌اند) نوشته پر ارزش علی عالم‌زاده می‌باشد. قبل از آن تنها کتاب «بر باد رفته» در سنین نوجوانیم بود که ظرف یک هفته از صبح تا شب در تعطیلات تابستان من را آنچنان بخود مشغول کرده بود که محیط اطراف خود را به فراموشی سپرده بودم و در حیرت بی‌نظیر صاحبِ کتاب که آن را برای خواندن با بی‌میلی کامل به من امانت داده بود به پایان رساندم. در آن ایام زمانیکه کتاب را به صاحبش برمی‌گردادنم، وی در این باور بود که نتوانسته‌ام کتاب را بخوانم و در بحث چند ساعته‌ای که با من داشت متوجه شده بود نه تنها کتاب را کامل خوانده‌ام بلکه نظرگاه‌های هم در باره آن کتاب در من بوجود آمده است که باعث شد درهای کتابخانه شخصی او برای من همیشه باز بماند. کتاب دوم «من و روزگارم» نوشته بهمن امیرحسینی در گفتگو با داریوش همایون بود که من را در خود ذوب کرد و توانست جایگاه والایی در کتابخانه کوچک و شخصی من بدست آورد. بعد از این دو کتاب هیچ کتابی نتوانسته بود روح سرکش من را اینچنین به خود جلب کند که «آدم‌ها و آدمک‌ها» توانست.

ساعت پنچ عصر (۱) یک ساعتی بود که تازه از راه رسیده بودیم. پیش از ده ساعت با اتومبیل در راه بودیم و خستگی سفر در جسم و جانم فوران می‌زد. برای تعطیلات کریسمس از آلمان به یوگوسلاوی سابق آمده بودیم که کتاب آدم‌ها و آدمک‌های علی عالم‌زاده را در پیش‌روی خود دیدم. اول دست‌خطِ خود او را که به یادگار در صفحه اول نوشته بود خواندم. درست یک ماه می‌بود که این کتاب را از او به هدیه دریافت کرده بودم. «چند کلامی پیش از بیان حادثه!» (۲) را به پایان نرسانده بودم که متوجه شدم که کم‌کم در حال ذوب شدن در آن کتاب هستم. شاید خستگی راه پیش‌ضمینه‌ای برای درک محتوای کتاب می‌بود. ساعت یک بعد از نیمه شب نگاهی از پنچره به بیرون می‌کنم، مه تمامی اطراف دهکده را گرفته و من کتاب علی عالم‌زاده را تا پایان خوانده‌ام. خستگی راه را در مقابل حوادثی که بر سر وی و همراهانش آمده بود، آنچنان کوچک و بیهوده می‌دیدم که تصمیم گرفتم در همان هوای سرد و مه‌آلوده آخر پاییز یک پیاده‌روی دو ساعته‌ای را در آن ظلمت شبانه به انجام برسانم.

ای کاش با اندیشه‌ها بیگانه بودم! (۳)

در هنگام قدم زدن در آن شب به جمله‌ای که یک زندانی سیاسی در پشت دربِ ورودی یکی ازسلول‌های زندان اوین نوشته بود و علی عالم‌زاده به آن در کتابش اشاره می‌کند، می‌اندیشم. چگونه می‌شود که انسان را تا این حد زیر فشار روحی قرار داد که بخواهد با اندیشه‌ها بیگانه شود؟ مگر اندیشدن گناه کبیره می‌باشد؟ مگر اندیشیدن در ذات انسان نهفته نیست!؟ به این نتیجه می‌رسم که انسان در اسلام، ارزشی ندارد که اسلام‌گرایان (دیوانگان جهنم) بخواهند برای اندیشه جایگاهی قائل شوند! از هر کسی که خود را برای تامین زندگانی‌اش در جمهوری‌اسلامی مسلمان می‌نامد و خود را تا حد برده‌گی خودخواسته پایین کشیده، هم حس نفرت در من تبلور می‌زند و احساس دلسوزی! به یاد تمامی زندانیان سیاسی در ایران هستم چه آنانی که هنوز زیر دست اراذل و اوباشی مانند بازجویان جمهوری‌اسلامی که کمبود شخصیت دارند اسیر شده‌اند و چه کسانیکه که از زیر تیغ دژخیمان جمهوری‌اسلامی دیگر مابین ما نیستند.

کتاب آدم‌ها و آدمک‌ها تجربیات شخصی تنها یک ایرانی را با رژیم منفوری نشان می‌دهد که با انسان‌ها در تضاد مطلق قرار دارد. هر انسانی را سران جمهوری‌اسلامی دشمن خود می‌نامند و برای بقای نفرت‌انگیز خود حتا حاضر هستند به بدترین جنایات دست بزنند. در این میان اسلام‌گرایان خود را مظلوم‌ترین افراد این جهان هم بشمار می‌آورند و در پشت واژه ناهماهنگ و از خود درآورده «کرامت انسانی» پنهان می‌کنند. «انسان» انسان است و فرقی ندارد که به کدامین دین و مذهب اعتقاد دارد و یا بدون وابستگی به دین و مذهبی می‌خواهد به زندگی خود بپردازد. حقانیت را نمی‌توان با کشتار و شکنجه انسان‌ها بدست آورد.

به مشروطه‌خواهی علی عالم‌زاده احترام خاصی پیدا کرده‌ام، نه بدین جهت که من هم خود را یک مشروطه‌خواه می‌نامم بلکه از انسانیتی در درون وی وجود دارد و در طی تمامی دوران زندانی بودنش از آن محافظت کرده و هنوز هم از دست نداده است افتخار می‌کنم. دیگرانی که در طی مبارزه برای آزادی «انسان» در ایران ناامید گشته‌اند و یا ناامیدشان کرده‌اند و در فکر اصلاح و برقرار ‌ماندن رژیمی غیرانسانی و غیرایرانی جمهوری‌اسلامی دست و پا می‌زنند، توصیه می‌کنم کتاب «آدم‌ها و آدمک‌ها» را یک بار بخوانند. نگارش‌گر کتاب در زیر سخترین حوادث روزگارش یک چیز را هرگز فراموش نکرده و آن امید به فردایش می‌باشد، امیدی که زندگی‌بخش و نشاط‌انگیز است. فردای ایران ما تنها با سرنگونی جمهوری‌اسلامی و ظالمانی که خود را علمای عالم (بی‌سوادنی که کمبود شخصیت دارند و از انسانیت بویی نبرده‌اند) برمی‌شمارند شکوفا می‌شود. برای آن روز هم آمادگی کامل در خود و هم در هم‌وطنانم می‌بینم. آینده‌نگری انسان‌گرایانه و مسالمت‌آمیز توام با واقعیت‌گرایی‌ امروز ما، توشه راه صد ساله‌ای می‌باشد که به ما ‌آموخته: تنها سلاح ما در مقابل مطلق‌گرایی، خردگرایی‌ست. این مهم را علی عالم‌زاده در کتابش به ما یادآوری دوباره‌ای می‌کند.

اگر برای تعریف از شخصی او را انسانی «دنیا دیده» می‌نامند. علی عالم‌زاده را باید شخصی «زندان دیده» نامید که در سه کشور این جهان زندان‌های مختلفی را تجربه کرده است. در او ولی کنیه‌ای از زندانبانانش یافت نمی‌شود و توانسته از تجربیات بدست آورده انسانی خود ساخته‌ای بشود که کمتر می‌تواند یافت. در کتاب او تحمل زجر و همنشینی با غم و انبوه زیاد دیده می‌شود ولی در نگارش کتاب آدم‌ها و آدمک‌ها تنها می‌توان نشاط ایرانی بودن او را بخوبی دریافت.


برای کسانیکه می‌خواهند بیشتر با محتوای کتاب «آدم‌ها و آدمک‌ها» آشنا شوند پیشنهاد می‌کنم مقاله آقای علی‌اصغر حقدار را که خود در اسارت گرفتن پناهندگی در کشور ترکیه بسر می‌برد، مراجعه فرمایند. (۴)

۱ – فردریکو گارسیالورکا (صفحه ۴۱)
۲ – صفحه ۶ کتاب آدم‌ها و آدمک
۳ – صفحه ۵۹
۴ – عصیان و تنهایی در «آدم‌ها و آدمک‌ها»

Humens and Dwrafs
ISBN: 978-9I-637-4588-I

دیدگاهتان را بنویسید