احمق به افرادی نسبت داده میشود که قوای ذهنی و عقلی کمتر از حد معمول برخودار باشند و یا در انجامدادن کاری یا گرفتن تصمیمی عقل و منطق به کار نمیگیرند و یا بطور کلی با «خرد» میانهای ندارند. بیخردی در سیاست فاجعهآمیز برای کُل جامعه میباشد. از زمانی که اسلامگرایان در ایران به حکومت رسیدهاند تاکنون عملی خردگرایانه از آنان دیده نشده است و بیشتر مانند احمقهای انقلابی عمل کردهاند (مانند انقلاب فرهنگی، جهاد سازندگی و غیره). احمقهایی که امروز پشتوانه کار سیاسیشان و حتا اعتبار سیاسیشان را به همان بیخردیهایشان در گذشته گره زدهاند و به آن بیخردیهای خود افتخار هم میکنند، نمیتوانند خود را در قالب دیگری بجویند! گرچه میتوان عملی را که یک بار از روی بیخردی انجام گرفته را بخشود ولی تکرار بیخردی دال بر مجنون بودن شخص است.
احمق به افرادی نسبت داده میشود که قوای ذهنی و عقلی کمتر از حد معمول برخودار باشند و یا در انجامدادن کاری یا گرفتن تصمیمی عقل و منطق به کار نمیگیرند و یا بطور کلی با «خرد» میانهای ندارند. بیخردی در سیاست فاجعهآمیز برای کُل جامعه میباشد. از زمانی که اسلامگرایان در ایران به حکومت رسیدهاند تاکنون عملی خردگرایانه از آنان دیده نشده است و بیشتر مانند احمقهای انقلابی عمل کردهاند (مانند انقلاب فرهنگی، جهاد سازندگی و غیره). احمقهایی که امروز پشتوانه کار سیاسیشان و حتا اعتبار سیاسیشان را به همان بیخردیهایشان در گذشته گره زدهاند و به آن بیخردیهای خود افتخار هم میکنند، نمیتوانند خود را در قالب دیگری بجویند! گرچه میتوان عملی را که یک بار از روی بیخردی انجام گرفته را بخشود ولی تکرار بیخردی دال بر مجنون بودن شخص است.
از اعدامهای بیمنطق انقلابی و گروگانگیری دیپلماتهای امریکایی در تهران تا ادامه جنگ ایران و عراق، ترورهای خارج از کشور، وابستگی سیاسی و اقتصادی به شکست خوردگان کمونیزم سابق تا فنآوری هستهای و صرف سرمایههای ایران برای اهدافی نامشخص، گویای این میباشد که خرد در جمهوریاسلامی و حامیان اصلاحطلبش وجود خارجی نمیتواند داشته باشد. پاسخ آیتالله بهشتی به یکی از خبرنگارنی که بعد از انقلاباسلامی از او پرسیده بود که سطح اخلاقی و آگاهی مردم بالاتر از اسلامگرایان انقلابی میباشد و چگونه جمهوریاسلامی با این مسئله اجتماعی برخورد خواهد کرد، امروزه هم قابل لمس میباشد، وی در پاسخ آن خبرنگار گفته بود که سطح اخلاقی و آگاهی مردم را آنچنان پایین خواهیم آورد تا برابر با ما شوند! نکتهای مهمی که در این پاسخ نهفته است در این است که اسلامگرایان هیچگاه حتا به فکر این نبودهاند که سطح اخلاقی و آگاهی خود را با مردم برابر سازند. این دیگرانند که باید خود را با اسلامگرایان مطابقت دهند و اسلامگرایان خود را موظف به خردگرایی بر نمیشمارند. هیچگونه پیشرفت، نواندیشی و تکامل را نمیتوان از اسلامگرایان درخواست کرد زمانیکه آنان با عقل و خرد بیگانه و در ستیز هستند. این موضوع برای اصلاحطلبان جمهوریاسلامی هم مصداق پیدا میکند.
به تازگی یکی از زنان اسلامگرا برای رفع بحران اقتصادی در مافیای جمهوریاسلامی گفته بود: «که اگر زنان ایران نیمی از جواهرات خود را به پای رهبر انقلاب بریزند، او میتواند بانک مرکزی امریکا را خریدرای کند!»، این گفته هیتلر را به یاد میآورد، «هر چه دروغ بزرگتر باشد افرادی بیشتری آن را قبول خواهند کرد.» یا زمانیکه احمدینژاد فریاد میکشید تحریمهای اقتصادی غرب کاغذ پارهای بیش نیستند و در زمان حکومتش بیش از هر زمان دیگری سرمایههای مالی کشور بر باد فنا رفت، هیچکس از اسلامگرایان و یا اصلاحطلبان جمهوریاسلامی از او نپرسیدند که پشتوانه این حرف او در چیست؟ سیاست احمقانه به احمقهای نیاز دارد که در سران جمهوریاسلامی به وفور میتوان یافت. یکی دیگر از این احمقها وزیر امورخارجه فعلی جمهوریاسلامی میباشد که حتا طوق «قهرمان دیپلماسی جمهوریاسلامی» را به گردنش آویزان کردهاند، چون او توانسته است با کشورهای پنچ به اضافه یک توافق کند که تا شش ماه دیگر هر چه را در صنعت فنآوری هستهای از همان کشورهای پنچ به اضافه یک خریداری کردهاند را بیمصرف بگذارد. تا آن زمان هم تحریمهای اقتصادی برقرار خواهد ماند. این چگونه قهرمانیست که هیچ نتوانسته ولی عاقبت به خیر شده! تنها در جمهوریاسلامیست که احمقها میتوانند قهرمان نام بگیرند.
اگر سران جمهوریاسلامی هنوز به گفته آیتالله بهشتی اعتقاد دارند و فکر میکنند سطح اخلاقی جهان را میتوانند تا سطح مجنون بودن خودشان پایین بیآورند سخت در اشتباه هستند. غرب تنها به فکر منافع ملی خود میباشد، برای آنان فرقی ندارد که چه کسی در عربستان و یا حوضه خلیج فارس حکومت میکنند، آنها نفت مجانی میخواهند (یک لیتر آب آشامیدنی در پمپبنزینهای اروپا گرانتر از یک لیتر بنزین است) و جمهوریاسلامی هم برای بقای خود دست به تاراج منافع ملی ایران خواهد زده، همانگونه که تاکنون کرده. هیچگونه سرمایهگذاری را در جمهوریاسلامی نمیتوان یافت که بتواند پاسخگوی نیازهای امروز و فردای ایران باشد.
جمهوریاسلامی زمانیکه سیستم انتقال پول را در جهان هنوز نیآموخته بود، دست خود را در ویرانگری اقتصاد ایران بر جهانیان نمایان کرد. به همین دلیل هم غرب توانست شرکتها و آدمهای که در جمهوریاسلامی به انتقال ثروت مردم ایران مشغول شده بودند به راحتی شناسائی کند و در تحریمهای اقتصادی ضربه اساسی را بر اقتصاد «خرانه و توحیدی» سران جمهوریاسلامی بزند. انتقال پول نقد و طلا آخرین حربه احمقهای جمهوریاسلامی بود، غافل از اینکه بازار با اینکه در غرب آزاد میباشد ولی زیر کُنترل شدید سازمانهای امنیتی قرار دارد. خبرگزاری رویتر با رسوا کردن خامنهای و بنیادهای پولشویی وی تا بدان جا پیش رفت که آبرویی برای خامنهای در غرب نماند. اینک باید جمهوریاسلامی برای بقای خود و دریافت پولهای که در چین، هند، ترکیه و دیگر کشورهای جهان خوابانده است، دستگدایی بسوی آن کشورها دراز کند. احمقها با اینکه خود را زرنگ میدانند همیشه در بیخردی خود بازنده اصلی ماجرا خواهند بود.
حتا کسانیکه که خود را در «حزب باد» درمییابند حداقل خرد را برای فرصتجوییهای خود بکار میبرند، باید از کسانیکه میخواهند جمهوریاسلامی به بقای ننگین خود ادامه دهد پرسید، که خود را چگونه میتوانند با این چنین رژیمی که در بیآبرویی و بیخردی شهره جهان شده مطابقت دهند. آیا آنان هم در این زنجیره اخلاسگریها، دزدیها و کلاهبرداریهای شرعی حلقهای به حساب میآورند؟ و یا اینکه «خرد» را در خود مانند انقلابیون، طرفداران انقلاباسلامی و اصلاحطلبان جمهوریاسلامی اعدام انقلابی کردهاند و خود را تا درجه بردگی و حیوان صفتی پایین کشیدهاند؟
افرادی که از ترس تجزیه ایران و یا وقوع جنگ دیگری در حراس هستند و یا از سرنوشت سوریه میخواهند درس بگیرند، در مراحله اول باید به این نکته اندیشه کنند که مُسبب این نابسامانیها در ایران مافیای جمهوریاسلامی میباشد. ریشه اصلی مشکلات ایران در موجودیت جمهوریاسلامی خلاصه میشود و باید تبر به ریشه این نابسامانیها زد و نه آنکه به فکر ادامه حیات چنین رژیم ضد ایرانی و غیرانسانی در ایران خود را شریک در از بین رفتن ایران بکنند.