حال اسلام شما چطوره؟

زمانی می‏گفتند برای گفتگو با چپ افراطی ایران باید اول لغت‏نامه آنان را مطالعه کرد تا توانائی درک منظورشان را داشته باشیم. چپ ایران هیچگاه با زبان ساده نمی‏تواند سخن بگوید، چون سخنش برای عوام مردم نیست. آنها همیشه باید …

زمانی می‏گفتند برای گفتگو با چپ افراطی ایران باید اول لغت‏نامه آنان را مطالعه کرد تا توانائی درک منظورشان را داشته باشیم. چپ ایران هیچگاه با زبان ساده نمی‏تواند سخن بگوید، چون سخنش برای عوام مردم نیست. آنها همیشه باید یک “ایسم” را پیدا کنند تا درجه اول ثابت کنند که افراد باسوادی هستند و در درجه دوم بتوانند آن “ایسم” را به تفسیر بکشند و خود را در پشت آن پنهان کنند. ولی زمانیکه با کمبود “ایسم” مواجعه می‏شوند و در هم‏نشینی با اسلامگرایان رویه دیگری را انتخاب می‏کنند، سرشکسته شده و واژه‏ای را بکار می‏برند که دیگر از لغت‏نامه آنان نیست، بلکه تقلبی ناشیانه از لغت‏نامه اسلامگرایان برای حمایت از تجزیه‏طلبان است.

دشمن‏سازی چپ افراطی را هم باید در کنار لغت‏نامه آنان به دیگر خصلت‏هایشان اضافه کرد، چون چپ برای اینکه خود را عدالت‏خواه نشان دهد، دشمنی مجازی برای خود می‏سازد که همیشه با آن در حال مبارزه است. اینگونه دشمن‏سازی‏ها هنوز در جامعه ایرانی مورد بررسی کاملی قرار نگرفته، ولی با ظهور جمهوری‏اسلامی این خصلت چپ برجسته‏تر و مشخص‏تر شد. جمهوری‏اسلامی برای بقای خود با همه دشمن است. انسان گاهی فکر می‏کند که سران جمهوری‏اسلامی با خودشان هم دشمنی دارند! با نگاهی صادقانه به این موضوع پی خواهیم برد که دشمن‏سازی را چپ و جمهوری‏اسلامی برای پنهان کردن اهداف اصلی خود لازم دارند تا هویت کاذب خود را از طریق هویت دشمن مجازی به تصویر بکشند تا کسی هویت و هدف اصلی آنان را نجوید! زمانیکه آنان توانستند ذهنیت مردم را مشغول به شناسایی دشمن مجازی بکنند، هرگونه جنایت و خیانتی را که خواستند، می‏توانند انجام دهند. برای مثال دزدی‏ها (اخلاس‏ها) برای مقابله با دشمن انجام شده و دزدان مبرا از هرگونه مسئولیتی هستند. این دشمن است که دزدها را به دزدی واداشته است. منطقی که فقط از چپ افراطی و اسلامگرایان می‏تواند سرچشمه گرفته باشد!

«خاک‏پرستی» (۱) واژه جدیدیست که سران چپ افراطی (تروریست‏های سابق) ایران به کار می‏برند تا واژه «تمامیت ارضی» (۲) را کم رنگ کنند. باید پرسید اگر همین کسانیکه امروز میهن‏دوستی را تا خاک‏پرستی پست می‏برند، اگر فردا به قدرت سیاسی در ایران رسیدند، چگونه می‏خواهند به ملت ایران این اعتماد را بدهند که آنان ایران را تک پاره نخواهند کرد؟ وقتیکه تمامیت ارضی کشور برای آنان ارزشی ندارد. یا اینکه سران چپ می‏خواهند مانند جمهوری‏اسلامی از ایران، برای جهان‏گرایی خود سوءاستفاده کنند و ایران برای آنان بیش از یک ابزار پیش پا افتاد ارزشی ندارد! وقتی چپ ایران، «ایران» را در تمامیتش قبول ندارد چگونه می‏خواهد بر مردم آن سرزمین حکومت کند؟ و چگونه خود را می‏خواهد حافظ منافع ملی اعلام کند؟ کدام حزب چپ را در کشورهای موجود می‏توان یافت که با تمامیت ارضی کشور مطبوع خود در تضاد قرار گرفته‎‏ باشد؟ سوسیال دموکرات‏های آلمان فدرال یا حزب دموکرات امریکا، آیا «خاک پرست» هستند؟ و حاضرند که منطقه‏ای از کشور خود را به افرادی مسلح و نژادپرستی مانند احزاب کُرد واگذار کنند؟

مسخره‏تر از سران چپ ایران، سران احزاب کُردی هستند. دشمن اصلی آنان جمهوری‏اسلامی نیست، بلکه «ملت فارس» (همان دشمن مجازی) است. سران احزاب کُردی «ملت ایران» را به رسمیت نمی‏شناسند، آنان با تقسیم کردن ملت ایران به ملیت‏های کوچکتر می‏خواهند به سه خواست اصلی خود برسند:

یک: ثابت کنند که دشمن اصلی آنان «ملت فارس» است و نه جمهوری‏اسلامی. آنان حاضرند برای بقای اسلامگرایان (سرورانشان) بصورت بختکی برای ایرانیان جلوه داده شوند. ستمی که جمهوری اسلامی به اقوام و اقلیت‏های ایرانی وارد می‏کند را به گردن ملت فرضی «فارس» انداختن و جمهوری‏اسلامی را از هرگونه اتهامی تبرئه کردن.

دو : ملت‏سازی کنند و ما بین ایرانیان تفرقه‏انداختن تا ایرانیان نتوانند با همدیگر در یک اتحاد ملی برعیله جمهوری‏اسلامی متحد شوند.

سه : در پس از حمله نظامی احتمالی غرب به ایران و در ضعف دولت‏مرکزی ایران، کشوری را از مناطق تحت نفوذ خود بوسیله زور اسلحه بوجود آوردند که تا کنون وجود نداشته است. درخواست منطقه ممنوع پرواز برفراز کُردستان ایران از امریکا، اگر دعوت به جنگ نیست، چه می‏توان نام گذاشت؟

زمانیکه این احزاب توانستند با کمک چپ افراطی به مردم بقبولانند که «ملت ایران» وجود خارجی ندارد و قوم خود را به صورت یک ملت واحد به کرسی نشاندن، آنوقت به ما خواهند گفت که شما همیشه می‏گفته‏اید: «یک ملت یک کشور»! آیا حزبی که ملت ایران را برسمیت نمی‏شناسد و می‏خواهد قسمتی از خاک ایران را بوسیله قدرت‏های خارجی به تصرف خود در آورد، لیاقت اینکه نام «ایران» را بروی نام خود اضافه کند دارد؟ و آیا واقعاً یک حزب سیاسی می‏باشد یا سازمانی مسلح و تروریستی؟ که می‏خواهد به بیگانگان بگوید چند راس پیشمرگ مسلح برای معامله دارد؟ واژه «شوونیسم» (۳) که سران و بندگان احزاب کُردی مورد استفاده قرار می‏دهند، وضعیت درونی احزاب کُرد را به ما نشان می‏دهد. در واقعه «شوونیسم کُردی» این احزاب است که آنان را به جنگ مسلحانه کشانده است. در زمانیکه ملت ایران مبارزه مسالمت‏آمیز را پیشینه خود کرده، استفاده از اسلحه و خُشونت وابسته به آن فقط نمایانگر شوونیسمی می‏باشد که در آن احزاب ریشه دوانده.

آخوندها زمانیکه به همدیگر می‏رسند، از هم می‏پرسند که حال اسلام شما چطوره؟ منظور وضعیت مالی طرف مقابل می‏باشد و کنایه از این دارد که تا چه حدی طرف مقابل توانسته است بوسیله اسلام مردم را بدوشد. این کنایه را می‏تواند امروز کمی گسترده‏تر کرد. از سران چپ ایران که هنوز خود را معشوقه (فاحشه) جمهوری‏اسلامی می‏دانند و همچنین احزاب کُردی که نمی‏خواهند جمهوری‏اسلامی را علت اصلی ستمی بدانند که سی و چهار سال می‏باشد که به اقوام ایرانی و اقلیت‏های دیگر وارده شده، باید پرسید: حال اسلام شما چطوره؟ حتا اگر عبا و عمامه بر سر و تن نداشته باشند، ذاتشان با سران جمهوری اسلامی یکیست. وطن فروشی!

—————————————–

۱ – خاک پرست: پرستنده ٔ خاک. کنایه از کسی است که دوستدار امر بیمقدار است. آنکه دل به هیچ بندد. آنکه دل بر جهان بندد.
دل به جهان بستن: قبول متافیزیک و دنیای پس از مرگ است که فکر می‏کردم چپ ایران آن را قبول ندارد. دوستدار امر بیمقدار: بی‏ارزشی خاک را می‏رساند.
آنکه دل به هیچ بندد: کنایه از ارزشی می‏باشد که وجود ندارد.
(لغت نامه دهخدا)

۲ – تمامیت ارضی (به انگلیسی: Territorial integrity) یک اصطلاح بین‏المللی برای اشاره به مصونیت حاکمیت ملی در قلمرو و مرزهای کشوری مستقل دارد.
ماده دو بند چهار منشور سازمان ملل متحد تعیین می‏کند که “کلیه اعضاء در روابط بین‏المللی خود علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا هر روش دیگری که مغایر با اهداف سازمان ملل متحد یا تهدید به استفاده از خشونت باشد خودداری کند.”

۳ – شوونیسم (به فرانسوی: Chauvinisme) در معنای اصلی و ابتدایی آن، یک نوع میهن‌پرستی افراطی و ستیزه‌جو، و یک ایمان کور به برتری و شکوه ملی است. با بسط معنا، شوونیسم طرفداری مفرط و غیرعقلانی به نام هر گروهی که کسی عضو آن است را شامل می‌شود، خصوصاً هر وقت طرفداری، کینه و بداندیشی نسبت به گروه رقیب را شامل باشد. همچنین، در کاربرد امروزی‏تر، به اعتقادی گفته می‌شود که در آن یک جنسیت (بیشتر در مورد مردان: male Chauvinism) خود را برتر، با هوشتر و مهم تر از جنسیت دیگر بداند.

نظرات نویسنده این نوشتار می‌تواند مطابق با دیدگاه‌های حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) نباشد.

دیدگاهتان را بنویسید