سراب فدرالیسم آلترناتیوسازان

در کرانه شمالی دریای عمان که از کنار ایران می‌گذرد، آب از اقیانوس هند بطرف خلیج فارس در جریان است. آفتاب سیستان و بلوچستان نیروی کافی برای تولید آب شیرین از دریای عمان را محیا کرده است. با احداث نیروگاه‌های بادی می‌توان …

در کرانه شمالی دریای عمان که از کنار ایران می‌گذرد، آب از اقیانوس هند بطرف خلیج فارس در جریان است. آفتاب سیستان و بلوچستان نیروی کافی برای تولید آب شیرین از دریای عمان را محیا کرده است. با احداث نیروگاه‌های بادی می‌توان آب شیرین شده را بصورت انگشتری بدور دو کویر داخلی ایران به جریان انداخت. تولید اضافه آب شیرین را می‌توانیم در رشته کوه‌های ایران ذخیره کرده تا در دوران خشک‌سالی‌ بدون آب نمانیم. در برنامه‌ای دراز مدت باید فاضلاب‌های شهرها و آبادی‌های ایران را بسازیم و یا بازسازی کنیم. آب تصویه شده را در کشتزارها مناطق مختلف ایران بمصرف رسانیم. حفاظت از محیط زیست را ارزش بیشتری بدهیم و بفکر آیندگان باشیم. بعد از انقلاب‌اسلامی و جهاد‌سازندگی بدون برنامه انقلابیون طبیعت در ایران خُشک شده است.

این خشک سالی تنها در طبیعت ایران خود را جلوه نمی‌دهد بلکه در سیاست هم به بیانانی رسیده‌ایم که هر سرابی را چشمه‌ای می‌پنداریم. هدف پروژه‌های سنگین کشوری بدون حمایت حاکمیت‌مرکزی و دخالت موثر حکومت‌های‌محلی در همان سراب اندیشه فردی محو خواهد شد. حکومت‌های‌محلی با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و فرهنگی خود در آینده ایران برای رفاه مردم منطقه در تلاش خواهند بود. در حالی که حاکمیت‌مرکزی برای دفاع از کشور، روابط بین‌المللی و برنامه‌ریزی برای آینده، سیاستگذاری خواهد کرد. عدم‌تمرکز حکومت تعریفی از یک جامعه مدنی را در بر می‌گیرد که فدرالیسم نمی‌نامند. در فدرالیسم حاکمیت به همراه حکومت تقسیم می‌شود در حالیکه برای رسیدن به دموکراسی تقسیم حکومت‌مرکزی و تقویت حاکمیت‌مرکزی، لازمه و سر آغاز رسیدن به دموکراسی می‌باشد.

تاریخچه فدرالسیم به همراه نفوذ بیگانگان در کشورهای مختلف (استعمار ) برای از بین بردن حاکمیت‌مرکزی و تضعیف حکومت‌های‌محلی بوده است. آیا می‌خواهیم کشورمان بدست بیگانگان فتح شود و حاکمیت‌مرکزی را از بین ببریم و به کشورهای کوچک تقسیم شویم تا اروپا، امریکا، چین، روسیه و اسرائیل بهتر بتوانند منابع طبیعی ایران را به تاراج ببرند؟ آیا با احزابی که نیروهای مسلح (پیشمرگان) خود را در دورترین آبادی‌ها ایران جا داده‌اند و نیروی مسلح‌شان بیشتر از اعضایشان می‌باشد، می‌توان به دموکراسی رسید؟ کدام حزب سیاسی در کشورهای که دارای سیستم فدرال هستند نیروی مسلح دارند؟ کدام حزب سیاسی مستقل و مردمی را می‌شناسید که بخود حق مسلح شدن را داده باشد؟ آیا در امریکا، کانادا، هند، پاکستان و آلمان فدرال، کشورهایی که به زور انگلستان فدرال شده‌اند احزاب مسلح بانی رسیدن به دموکراسی بوده‌اند؟ و یا در این اندیشه هستیم که جهانیان باید برای جمع‌آوری و از بین بردن اشغال‌های سیاسی مانند اسد در سوریه، قذافی در لیبی و سید علی خامنه‌ای در ایران هزینه‌ای بپردازند.

کسانیکه قدرت سیاسی ( حقانیت سیاسی ) را نمی‌توانند از مردمانشان بگیرند، باید در وزارتخانه‌های کشورهای بیگانه با ایران بدنبال کمک مالی برای نیروهای مسلح خود امتیاز و یا چک سفید سیاسی را امضا کنند. ما ( اعضای حزب مشروطه ایران ) هیچ امتیازی و هیچگونه چک سفید سیاسی را امضا نمی‌کنیم. خمینی و اطرافیانش این کار را کردند، بکجا رسیده‌ایم؟

عدم تمرکز‌حکومت و یکپارچگی حاکمیت را تنها با آگاهی تاریخی می‌توان درک کرد. تا زمانیکه حزبی با نیروی مسلح تحت فرمانش بخواهد با زور اسلحه به حکومت برسد و حاکمیت را تقسیم کند، در آن حزب اندیشه‌ای بغیر از مطلق‌گرایی و قدرت‌گرائی مافیائی مانند حاکمان کوبا، سوریه، کُره شمالی و جمهوری‌اسلامی دیده نمی‌شود. کدام فرد آزاد را می‌توان یافت که در یک حزب سیاسی مسلح بفکر قدرت مطلقه خود نباشد؟ تجربه چپ ایران سرشار از این تصویه‌حساب‌های فیزیکی بوده، دوره کُماندوهای آزادیخواه و پیشمرگان (نوکران اربابان) را اگر ببندیم، جلوی زیان‌های بیشتری را گرفته‌ایم.

قدرت سیاسی در کشوهای دارای دموکراسی در دست مردم است. من هیچ ابزاری را بهتر از اندیشیدن و خرد‌انسانی برای مبارزه با اسلام سرطان‌زده نمی‌شناسم. زمانیکه جوانان ایران بدون خشونت در مقابل سگ‌های بسیجی ( ملیشیا ) ایستادند و کهریزکی شدند ما و یا شما آلترناتیوسازان می‌خواهیم با کمک احزاب مسلح و قدرت نظامی بیگانگان بقدرت برسیم؟ زمانیکه اسلحه بخواهد بجای خرد حکومت کند، ماندن جمهوری‌اسلامی و نبود آلترناتیو مسلح بهترین آلترناتیو است.

برای نجات ایران و رسیدن به دموکراسی توان سیاسی خود را با توان سیاسی دگراندیشانمان را در یک سطح قرار دهیم بهتر است. برای گفتگوهای سیاسی داشتن برنامه‌های دراز مدت بجای تنفر از حکومت ملایان رمز موفقیتمان خواهد بود. دیدگاه‌های مختلف اگر بر پایه ارزش‌های مشترک باشند می‌توانند به آینده‌نگری بپردازند. ما هنوز خود را ایرانی می‌دانیم و حاکمیت را با هیچ کسی تقسیم نمی‌کنم و برای عدم تمرکز‌حکومت با حکومت‌های‌محلی که منتخب مردم و نه منتخب اسلحه باشند همکاری خواهیم کرد. فدرالیسم در ایران جایگاه نظری و عملی نداشته و ندارد و اینک سراب آلترناتیوسازان شده است.

حال شما بیان کنید که در کدام سیستم اداری می‌توان آب‌شور دریای عمان را به آب شیرین تبدیل کرده تا بتوانیم حتا دریاچه رضائیه را از خطر خشک شدن نجات دهیم؟ سیستم آبرسانی در ایران را می‌توان و باید مدرنیزه کرد. با وجود مافیای اسلامی در کشورمان این مهم را مانند دگر تحولات اقتصادی و اجتماعی نمی‌توان به ثمر رسانید. در آینده ایران زمانی که حکومت بدست مردم انتخاب شود و قدرت اجرائی ( حکومت ) تقسیم شود. ایده‌های مختلف را مردم بررسی خواهند کرد و انجامش را به حکومت‌های محلی واگذار می‌کنند. تا آن زمان ایده آبیاری مُدرن در ایران آرزوی بیش نخواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید