در دنیای مجازی و انگاری که بوسیله اینترنت بوجود آمده، میتوان برآوردهای را شاهد بود که به مرور زمان تغییر میکنند. در راه مبارزه برای رسیدن به لیبرال دموکراسی در ایران، شناخت و تاثیرگذاری این برآوردهای کمکی خواهد بود برای نگرش واقعیتگرانهای به تحولات اجتماعی و سیاسی کشور. به همین جهت و بعلت اینکه هموطنان داخل کشور از آزادی رسانهای برخوردار نیستند و هموطنان خارج از کشور با انبوهی از رسانههای گوناگون اینترنتی روبرو هستند، خالی از لطف نخواهد بود اگر نگاهی کوتاه به عملکردهای رسانههای مختلف انداخته شود. در این نوشته تنها به رسانههای اینترنتی پرداخته میشود، زیرا رسانههای دیگر مانند رادیو و تلویزیونهای مختلف یا در خدمت بیگانگان هستند و یا در خدمت مجریانی که اهداف شخصی خود را دنبال میکنند و اصولا آزادی بیان خود را به درآمدهای مالی پیوندی ناگسستنی زدهاند.
در دنیای مجازی و انگاری که بوسیله اینترنت بوجود آمده، میتوان برآوردهای را شاهد بود که به مرور زمان تغییر میکنند. در راه مبارزه برای رسیدن به لیبرال دموکراسی در ایران، شناخت و تاثیرگذاری این برآوردهای کمکی خواهد بود برای نگرش واقعیتگرانهای به تحولات اجتماعی و سیاسی کشور. به همین جهت و بعلت اینکه هموطنان داخل کشور از آزادی رسانهای برخوردار نیستند و هموطنان خارج از کشور با انبوهی از رسانههای گوناگون اینترنتی روبرو هستند، خالی از لطف نخواهد بود اگر نگاهی کوتاه به عملکردهای رسانههای مختلف انداخته شود. در این نوشته تنها به رسانههای اینترنتی پرداخته میشود، زیرا رسانههای دیگر مانند رادیو و تلویزیونهای مختلف یا در خدمت بیگانگان هستند و یا در خدمت مجریانی که اهداف شخصی خود را دنبال میکنند و اصولا آزادی بیان خود را به درآمدهای مالی پیوندی ناگسستنی زدهاند.
اینترنت توانست روزنامههای که بصورت سُنتی چاپ میشدند به چالشی همه جانبه بکشاند و به مرور زمان یا آنان را در خود هضم کند و یا از زیر فشارهای مالی به تعطیلی دایم بکشاند. از طرف دیگر اینترنت توانست نوشتههای بسیاری از نویسندگان گمنام را در سطح گستردهای پخش کند. وبلاگنویسی به یکی از پدیدههای کم نظیر در رسانههای اینترنتی تبدیل شد که در سرتاسر جهان خوانندهگان بیشماری را به سوی خود جلب کرد. رژیمهای توتالیتر و حتی آزاد غرب از اولین مخالفان وبلاگنویسی بودند، چون وبلاگنویسان توانستند نظرگاههای مختلفی را که لازمه یک جامعه مدنی میباشد در سطح جامعه گسترش دهند که با نظرگاههای دولتهای وقت در تضاد بودند و توجه مردم را به خود جلب میکردند. در کنار وبلاگنویسی نشر اخبار، دیگر در کنترل دولتها و رسانههای وابسته به آنان نمیبود. حتی اخبار به زبانهای مختلف در اینترنت ناشران اینترنتی را مجبور به واقعیتنویسی کرد. به همین جهت کاربران اینترنتی توانستند سامانههای مختلف را مورد ارزیابی خود قرار داده و درجه اعتماد خود را به سنجش بگذارند. آنچه اینترنت به کاربران خود هدیه کرده آزادی در انتخاب و عدم وابسته بودن به رسانههای دولتی میباشد.
جمهوریاسلامی از اولین رژیمهای توتالیتر جهان بود که برای مقابله با آزادی بیان، وبلاگنویسان داخل کشور را با کهریزکی کردن آنان و یا بستن وبلاگهای شخصی به زیر کنترل خود در آورد. همچنین جمهوریاسلامی برای مقابله با وبلاگنویسانی که در خارج کشور مشغول کار خود بودن، فیلتر کردن وبلاگها را بوسیله تکنولوژی غربی (کشورهای که خامنهای دشمن جمهوریاسلامی اعلام میکند) شروع کرد. این عملکرد جمهوریاسلامی سایتهای اینترنتی ایرانیان را به دو گروه خودی و غیر خودی تقسیم کرد. سایتهای که از فیلتر شدن خود رنج میبردند یا بسته شدند و یا در حال تجدید نظر برای ادامه فعالیت خود هستند. در این میان سایتهای هم بدون توجه به فیلتر شدن خود به مبارزه ادامه دادند که زیر حملات سایبری شدید قرار گرفتند که موجب مجارج مالی فراوان و اتلاف وقت برای مدیران سایتها شده است. سایتهای خودی جمهوریاسلامی در خارج از کشور با در نظر گرفتن شرایط زمانی توانستند کاربران زیادی را به سوی خود جلب کنند و تاثیرگذاری خود را بر افکار عمومی گسترش دهند.
با از میدان بدر کردن اکثریت سایتهای مخالف جمهوریاسلامی سایتهای اصلاحطلبان و طرفداران جمهوریاسلامی (چپگرایان اسلامی یا همان مارکسیستهای اسلامی) که از پشتیبانی مالی خوبی برخوردار هستند توجه روشنفکران صیغهای را به خود جلب کردند. روشنفکرانی که برای نوشتن مقالات چشمداشتی مالی به مدیران سایتها دارند، توانستند در زمان انتخابات ریاست جمهوری شورای نگهبان اثرگذاری خود را بر افکار عمومی تجربه کنند. در آن زمان آنقدر نوشتجات مختلف و بیمحتوا در رابطه با آزادی انتخابات در جمهوریاسلامی نوشته شد که مقالات منتقدان انتخابات در لابلای مقالات کیلویی اصلاحطلبان و روشنفکران صیغهای گم شدهای بیش نبودند.
بعد از برقراری تحریمهای اقتصادی بر علیه مقامات بالای جمهوریاسلامی و برادران قاچاقی سپاه وضعیت روشنفکران صیغهای تغییر کرد. در اوایل برقراری تحریمها نوشتجات زیادی بر علیه عملکرد تحریمها در اروپا و امریکا نوشته شد که به گذشت زمان هر روزه کمتر شدند و تا بدانجا رسیدند که سایتهای خودی جمهوریاسلامی در خارج از کشور با رکودی بیسابقه درگیر شدند که هنوز ادامه دارد. این رکود را تنها با هزینههای که جمهوریاسلامی دیگر نمیتواند برای روشنفکران صیغهای خرج کند، میتوان توجیح کرد.
آنچه مهم به نظر میرسد شناسایی روشنفکران صیغهای جمهوریاسلامی توسط مردم میباشد. روشنفکرانی که برایشان نه ایران مهم میباشد و نه آینده کشور بلکه مقدار پولی که جمهوریاسلامی برای آنان بعنوان سهمیه تعیین کرده. شاید یکی از محاسین تحریمهای اقتصادی همین برملا شدن قلمهای خریداری شده و بازار روشنفکرانی میباشد که ایران به آنان هیچ احتیاجی ندارد و همان بهتر که صیغهای بودنشان بر همگان آشکارتر شود.
باید به این نکته هم اشاره کرد که نویسندگانی که ایراندوست و آزادیخواه هستند کمکم به بودن روشنفکران صیغهای اشارههای میکنند ولی هنوز نتوانستهاند در مقابل قدرت مالی جمهوریاسلامی و سایتهای خودی جمهوریاسلامی که اکثراً در اروپا و امریکا زیر نظر دولتهای آن کشورها به فعالیت خود ادامه میدهند، رقابتی سازنده داشته باشد. این بزرگترین ضعف اپوزسیون جمهوریاسلامی میباشد که باید برای آن چارهای جُست.
یکی از اثرات مهم روشنفکران صیغهای ترویج ناامیدی به آینده ایران در میان مخالفان جمهوریاسلامی میباشد. ولی آنچه برای ما مهم میرسد آگاهی از سیاستهای جمهوریاسلامی برای ادامه حیات خود میباشد. امروزه در داخل کشور عدم اعتماد به روحانیت شیعه و وحشت جمهوریاسلامی از مردم دیگر قابل پردهپوشی نیست. آنچه جمهوریاسلامی را تاکنون برقرار نگاه داشته تنها و تنها درآمد نفتی کشور میباشد و گرنه اسلام و مذهب ساخته و پرداخته ذهن آخوندی دیر زمانیست که موجودیت خود را ما بین مردم از دست داده است. روشنفکران صیغهای هم بدون درآمد مالی همانند فاحشههای پرورش یافته در جمهوریاسلامی بدون مشتری ماندهاند.