ده روز دیگر انتخابات پارلمان اروپا انجام خواهد شد. این انتخابات از نوع آزاد آن و در اماکن سکونت ایرانیان اروپانشین برگذار خواهد شد. عدهای از ایرانیان مقیم اروپا میتوانند در این انتخابات شرکت کنند و عدهای هم هنوز نمیتوانند، ولی نظارهگر هوشیاری هستند. ایرانیانی که میتوانند در این انتخابات شرکت کنند، اثرگذار بر آینده اروپا هستند، حتا در یک چنین محدوده ناچیز! مهم اثرگذاری و حس مسئولیت در قبال حقوق شهروندی خود میباشد. سکوت افرادی که میخواستند، گفتگوی «انتخابات آزاد» را در ایران گسترش دهند، از موقعیتی که در دست ایرانیان اروپانشین آمده، نه تنها بیمورد است بلکه شک برانگیز شده. شایسته میباشد، ایرانیان را در اروپا و امریکا که حق رای دادن دارند، تشویق به شرکت در انتخابات آن اماکن بکنیم!
ده روز دیگر انتخابات پارلمان اروپا انجام خواهد شد. این انتخابات از نوع آزاد آن و در اماکن سکونت ایرانیان اروپانشین برگذار خواهد شد. عدهای از ایرانیان مقیم اروپا میتوانند در این انتخابات شرکت کنند و عدهای هم هنوز نمیتوانند، ولی نظارهگر هوشیاری هستند. ایرانیانی که میتوانند در این انتخابات شرکت کنند، اثرگذار بر آینده اروپا هستند، حتا در یک چنین محدوده ناچیز! مهم اثرگذاری و حس مسئولیت در قبال حقوق شهروندی خود میباشد. سکوت افرادی که میخواستند، گفتگوی «انتخابات آزاد» را در ایران گسترش دهند، از موقعیتی که در دست ایرانیان اروپانشین آمده، نه تنها بیمورد است بلکه شک برانگیز شده. شایسته میباشد، ایرانیان را در اروپا و امریکا که حق رای دادن دارند، تشویق به شرکت در انتخابات آن اماکن بکنیم!
در آرامگاه آقای کاوه یزدانی که خود را با خودسوزی از بین بُرد، افکارم بر این متمرکز شده بود که چگونه اقلیتی از ایرانیان گفتگوی «انتخابات آزاد» را به مرزهای نابودی کشیدند و اکثریت خاموش مانند من، هیچ نگفتیم و شاید کم گفتیم! کاوه از آن افرادی بود که «انتخابات آزاد» همیشه بر زبانش میبود، بعد از او کسی دیگر درباره «انتخابات آزاد» صحبتی نمیکند! گویی که گفتگوی انتخابات آزاد به همراه کاوه از این جهان رخت بسته. در آرامگاه کاوه به این نتیجه رسیدم که: “افرادی که میخواهند ثمره عملکردهایشان و تاثیرگذاری بر جامعه را در محدوده زندگی خود ببینند، در اشتباه هستند، یک مشروطهخواه همین اینکه بداند که گفتگویی برای آینده کشورش مفید است، آنرا به جان میخرد.” مانند گفتگوی «اقتصاد آزاد» که باید به سوی «گفتمان شدن» برود.
از تمامی ایرانیانی که ساکن اروپا هستند و میتوانند در انتخابات پارلمان اروپا شرکت کنند، درخواست میکنم در این انتخابات شرکت کنند. لیبرالهای اروپا بیبرنامهترین احزاب برای آینده اروپا هستند! (چون هنوز کوچک ولی انسانگرا هستند) لیبرالهای هر کشوری در اروپا بیشتر با حقوق شهروندی شهروندان منطقه خود درگیر هستند و نتوانستهاند برای آینده اروپا با همبستگی مابین خود فراکسیون گستردهای را ارائه دهند. ولی همین لیبرالها، توانائی دفاع از حقوق شهروندی را در خود نهادینه دارند. باید به آنان رای داد. سوسیال دموکراتهای اروپا و بخصوص در آلمان بعد از « گرهارد شرودر» صدر اعظم سابق آلمان با طبقه کارگر خداحافظی کردهاند و حامی مدیران کارخانهها شدهاند (سوسیالیتهای کاپیتالیست). محافظهکاران اروپا پارلمان اروپا را، بیشتر به پارک بازنشستهگان سیاسی خود با حقوق کافی تبدیل کردهاند. لابیهای اروپا، قوانین اروپا را به این افراد دیکته میکنند. برآمدن لیبرالها در اروپا به گفتگوهای «حقوق شهروندی» ارزش بیشتری خواهد بخشید. برای آینده بهتری در ایران یک اروپای لیبرال میتواند کمک کننده و تاثیرگذار مفیدی بشود. «گفتگوی انتقادی اروپا و جمهوریاسلامی» را میتوان تغییر داد تنها با کمک کردن به لیبرالهای اروپا.
گفتگوی انتخابات آزاد گفتگوی نیست که بتوان آن را از بین بُرد. این گفتگو مورد سوءاستفاده خیلی از افراد قرار گرفته، ولی زنده میماند. اگر که میخواهیم انتخابات آزادی در ایران داشته باشیم، تمرین کردن «انتخابات آزاد» در اماکنی که اقلیتی از ایرانیان در آنجا ساکن هستند، شادی بخش و امیدوار کننده میباشد. اکثریت لیبرالهای اروپا در اقلیت هستند. اگر هم با دولتی در ائتلاف به سر میبرند، باز اقلیتی هستند که گهگاهی برای اینکه در حکومت سهمی داشته باشند، بایستی بتوانند از خواستهای اکثریت در حکومت و قراردادهای ائتلافیشان دفاع کنند! یک شخص لیبرال هیچگاه خودش را فریب نمیدهد، همانگونه که یک مشروطهخواه ایرانی نه تنها خود را فریب نمیدهد بلکه به عنوان یک انسان، مسئولیتی برای کشورش را در خود رشد میدهد. اگر لیبرالهای اروپا اقلیتی بیش نیستند ولی تاثیرگذار به محیط و مکان زندگی خود هستند. بیشتر از این در جستجوی رهبر و هدایت کنندهای نمیتوان ماند. بایستی خود رهبر خود باشیم. ایران و ایرانی زندگی بهتری را از آنچه هم اکنون بر آنان میگذرد، میخواهند. از حقوق شهروندی خود در آنجائی که داریم استفاده کنیم و آگاهتر از «گذشته» از حق خود و ایرانمان دفاع کنیم.