آنچه را که گروههای مخالف جمهوری اسلامی نتوانستهاند درباره اسلامگرایی طی چهار دهه گذشته به سیاستمداران غربی بفهماند، داعش توانست در مدتزمان کوتاهی به جهانیان معرفی کند. «اسلام ناب محمدی» را داعش به بهترین شیوه موجود به همگان معرفی کرده. دیگر سیاستمداران غرب نمیتوانند از اسلام صلحگرا و رواداری با اسلامگرایان سخنی به میان آورند. کلافهای که اصلاحطلبان جمهوری اسلامی با سرمایههای مالی ایران در چند سال گذشته در غرب بافته بودند و به خورد غربیان میدادند با نمایشهای نفرتانگیزی که داعش ترتیب داده، پنبه شدهاند. شکست اصلاحطلبان جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا را میتوان مدیون عملکردهای ضد بشری و کپیبرداری (الگوبرداری) داعش از جمهوری اسلامی دانست. داعش و جمهوری اسلامی را میتوان همانند پسمانده سگی برشمرد که دوچرخهای از میان آن پسمانده عبور کرده باشد. هیچ تفاوتی عمدهای در ذات داعش و جمهوری اسلامی نمیتوان یافت، تنها یکی شیعه و دیگری سُنی مذهب است.
در گفتاورد «مرگ خوب است ولی برای همسایه»، یک خواست طبیعی برای ادامه زندگی نهفته است که امروزه دیگری کسی نمیتواند آن را انکار کند. زمانی که جوانان ایران به روی میدانهای مین میدویدند و کشته میشدند و مژده به بهشت رفتن آنان را با افتخار جمهوری اسلامی به خانوادههای آنان ابلاغ میکرد، صدای کسی در غرب درنمیآمد! امروزه داعش با همان شیوههای شستشوی مغزی سامانمند، نوجوانان در اروپا و امریکا را جمعآوری کرده و بهسوی سوریه روانه میکند. غربیان کمکم به این اندیشه فرورفتهاند که چرا نوجوانانشان خود را اینچنین برای اسلام به کشتن میدهند؟ پس از مرگ همسایه، فرشته مرگ درِ خانه همسایه بعدی را به صدا درآورده که میگفت: «مرگ خوب است ولی برای همسایه»!
مرگ امری است طبیعی که حتی پیامبران مذاهب گوناگون نتوانستهاند از آن گریزی بیابند. طبیعت در چرخش تکاملی خود هم به نوزادگی احتیاج دارد و هم به مرگ. هیچ موجودی در این جهان خاکی نتوانسته است از این قانون طبیعت فرار کند. مدت زندگی حیوانات مختلفی که هنوز موجود هستند (بشر بیخرد باعث از بین رفتن موجودات گیاهی و حیوانی فراوانی هست) متفاوت و بستگی به روند تکاملی آن موجودات دارد. تولد آغاز زندگی و مرگ پایان زندگی هستند که گریزی از آنان وجود ندارد. حقیقت زندگی را تنها در طبیعت میتوان جستجو کرد و نه در گفتههای افرادی که ماورای طبیعت را برای استثمار بشریت آفریدهاند.
بسیجی کیست؟
این نیرو که با نامهای سازمان بسیج مستضعفین یا نیروی مقاومت بسیج هم شناخته میشود در ۵ آذر ۱۳۵۸ به دستور خمینی تشکیل شد، بسیجی به فردی اطلاق میشود که داوطلبانه جهت تحقق ارتش ۲۰ میلیونی اسلام تحت پوشش سپاه درمیآید. در جنگ ایران و عراق از بسیجیان بیشتر بهصورت سازماندهی داوطلبانه برای مینروبی در میدانهای جنگی استفاده میشد. بسیجی نوجوانانی هستند که در سنین بلوغ خود تحت تأثیر تبلیغات اسلامگرایان به هویتی کاذب دست مییابند و میخواهند که موردتوجه عموم قرار گیرند. داعشیها از این شیوه فریب نوجوانان که در جمهوری اسلامی به دستور خمینی پایهگذاری شده در اروپا و امریکا برای جمعآوری نیرو استفاده میکنند.
تعداد بسیجیهای سلفی که با سرمایهگذاریهای عربستان سعودی و شیخنشینهای حومه خلیجفارس به دامن اسلام گرفتار آمدهاند آنچنان گسترده است که در آینده نزدیک باید شاهد کشتارهای دست جمعی در اروپا و امریکا به دست بسیجیهای سلفی باشیم. آنچه را که ما ایرانیان تجربه کردهایم امروز اروپا و امریکا میخواهند تجربه کند، تنها با این تفاوت که رسانههای غربی این بار از گزارش کردن جنایات اسلامگرایان چشمپوشی نخواهند کرد. تازهترین آمار رسمی سازمان امنیت داخلی آلمان از بیش شش هزار بسیجی سلفی آلمانی سخن به میان میآورد. تعداد بسیجیهای آلمانی که در سوریه در حال جنگیدن هستند بیش از پانصد نفر تخمین زدهشده و تاکنون حداقل ده بسیجی آلمانی در حملات انتحاری جان خود را در سوریه از دستدادهاند، آمار بسیجیهای سلفی کشورهای دیگر در اروپا و امریکا هنوز بهطور رسمی اعلامنشدهاند.
مرگ پسران و دختران اروپایی و آمریکایی که برای جهاد اکبر و جهاد نکاح (فاحشهگری اسلامی) بهسوی روسیه سرازیر شدهاند سیاستمداران غربی را به اندیشیدن وادار نکرده، بلکه زنده ماندن این افراد و برگشتشان به اروپا و آمریکا است که مشکلساز برای سیاستمداران غربی شده! نگرانی سیاستمداران غربی از کشته شدن این افراد نیست بلکه از زنده ماندن این افراد است! این موضع غیر بشری در حالی به وقوع میانجامد که تعداد نوجوانانی که در اروپا و امریکا بهسوی اسلام جلب شدهاند و آموزشهای نظامی را هم فراگرفتهاند کم نیست و هرروزه به تعداد آنان اضافه میشود.
آنچه را که گروههای مخالف جمهوری اسلامی نتوانستهاند درباره اسلامگرایی طی چهار دهه گذشته به سیاستمداران غربی بفهماند، داعش توانست در مدتزمان کوتاهی به جهانیان معرفی کند. «اسلام ناب محمدی» را داعش به بهترین شیوه موجود به همگان معرفی کرده. دیگر سیاستمداران غرب نمیتوانند از اسلام صلحگرا و رواداری با اسلامگرایان سخنی به میان آورند. کلافهای که اصلاحطلبان جمهوری اسلامی با سرمایههای مالی ایران در چند سال گذشته در غرب بافته بودند و به خورد غربیان میدادند با نمایشهای نفرتانگیزی که داعش ترتیب داده، پنبه شدهاند. شکست اصلاحطلبان جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا را میتوان مدیون عملکردهای ضد بشری و کپیبرداری (الگوبرداری) داعش از جمهوری اسلامی دانست. داعش و جمهوری اسلامی را میتوان همانند پسمانده سگی برشمرد که دوچرخهای از میان آن پسمانده عبور کرده باشد. هیچ تفاوتی عمدهای در ذات داعش و جمهوری اسلامی نمیتوان یافت، تنها یکی شیعه و دیگری سُنی مذهب است.