گفتگوهای هفتگی (هفته پنجم فروردین)

بنجامین نتانیاهو حق دارد که نگران باشد. امریکا که اسرائیل را زمانی حمایت می‌کرد کم‌کم آن کشور را از حوزه دوستان خود جدا کرده! به آمریکائیان نمی‌توان اعتمادی داشت، زیرا آن‌ها به خودشان هم اعتمادی ندارند! اسرائیل در جنگ قبلی با حماس به دام اسلام‌گرایان افتاد و ناخواسته فلسطینی‌های زیادی را به کشتن داد. حماس از استراتژی جنگی اسرائیل کمال استفاده را بُرد. اسرائیل باهدف قرار دادن نقاطی مانند مدارس و بیمارستان‌های در نوار غره که از آنجا موشکی به‌سوی اسرائیل پرتاب‌شده بود، نگاه جهانیان به خود را تغییر داد. اسرائیل از نظر نظامی شکست نخورد بلکه از لحاظ اخلاقی شکست بزرگی را متحمل شد، به همین دلیل هم اوباما از اسرائیل دیگر حمایت نمی‌کند و برای دل‌خوشی شیخ‌نشینان حومه خلیج‌فارس و مترسک فعلی خود جمهوری اسلامی، اسرائیل را تنها گذاشته! اسرائیل بدون حمایت غرب نخواهد توانست به حیات خود ادامه دهد و این مطلب را بنجامین نتانیاهو به‌خوبی درک کرده است. لابی‌گران یهودی در امریکا در مقابل لابی‌گران اسلام‌گرایان (اصلاح‌طلبان جمهوری اسلامی و لابی‌گران فرقه سُنی) نمی‌تواند هزینه‌های سنگین برای خرید سیاستمداران امریکایی خرج کنند! کم‌کم می‌توان از اسرائیل خداحافظی کرد، زیرا همان‌گونه که امریکا محمدرضا شاه را با برنامه‌ریزی دقیقی از مسند قدرت پایان کشید، امروز نوبت اسرائیل هست که برای نفت ارزان قربانی سیاست‌های کوتاه‌مدت امریکا بشود.

دانیال خنده‌رو: لغو ممنوعیت فروش سیستم پدافند هوایی اس-۳۰۰ به‌مانند چاقوی دو لبه‌ای است که با قرار دادن در ترازوی سیاسی، عواقب منفی آن سنگینی خواهد کرد. گرچه این سیستم دفاعی است و در صورت مورد تجاوز قرار گرفتن آسمان ایران مورداستفاده قرار خواهد گرفت اما باید نگریست تا چه میزان کشور درخطر حمله نظامی است؟ هرچند جمهوری اسلامی اتمی خطری برای صلح دنیا است اما با شرایط کنونی اقتصاد جهانی و داعش، فکر حمله نظامی از سوی آمریکا و یا کشورهای اروپایی به ایران و تغییر رژیم به‌دوراز تصور است. باوجود حربه‌هایی به‌مانند ویروس کامپیوتری و به تأخیر انداختن پیشرفت فنّاوری هسته‌ای، اسراییل نیز از برگ آخر خود -حمله نظامی- استفاده نخواهد کرد. تنها راه برای تغییر رژیم در ایران جنبش‌های اجتماعی و مردمی است. باوجود تبعیض‌های قومی و دینی اعمال‌شده از سوی حاکمان اسلامی در ایران، تنها خطر موجود، فروپاشی حکومت مرکزی و تجزیه کشور است. اوکراین نیز یکی از کشورهایی است که پدافند اس-۳۰۰ را دارا است. شورشیان شرق اوکراین در اولین اقدام با حمله به پایگاه‌های نظامی دولتی اقدام به ربودن این سیستم کرده و با کمک کارشناسان اعزامی از روسیه نتیجه آن سقوط هواپیمای مسافربری خطوط هوایی مالزی شد. اگر در زمان به اوج رسیدن جنبش‌های اجتماعی، گروه‌های تجزیه‌طلب به‌مانند شورشیان شرق اوکراین اقدام به ربودن تعدادی از این سیستم پدافند هوایی نمایند با توجه به اینکه برخی از این گروه‌ها دارای نیروی جنگجوی چریکی هستند، نتیجه آن غیرقابل‌جبران است. روسیه هیچ کاه دوست و شریک قابل‌اعتمادی برای ایران نبوده است گرچه این سیستم ماهواره‌ای است و در صورت خواست روسیه ارتباط پدافند با ماهواره قطع خواهد شد اما چه ضمانتی موجود است که این کشور حامی تجزیه ایران نباشد؟

بهمن زاهدی: در حال حاضر ایران درخطر حمله نظامی نیست، زیرا امریکا و انگلستان هنوز جمهوری اسلامی را به‌عنوان مترسکی در خاورمیانه احتیاج دارند. این را می‌توان از عملکردهای صدای آمریکا و بی‌بی‌سی که از سوی دولت‌های آن کشورها تغذیه می‌شوند به‌خوبی درک کرد. تا زمانی که جمهوری اسلامی ثروت ایرانیان را برای خرید و تولید اسلحه به مصرف می‌رساند و شیخ‌نشینان حومه خلیج‌فارس وارد کنند سلاح‌های پیشرفته از اروپا و امریکا هستند، به نفع غرب نیست که جمهوری اسلامی را موردحمله نظامی قرار دهد. این بازار فروش اسلحه تنها با مترسکی به نام جمهوری اسلامی به رونق خود ادامه خواهد داد. روسیه در اولین اقدام خود بعد از امضای تفاهم‌نامه هسته‌ای تنها می‌خواهد اسلحه به جمهوری اسلامی آن‌هم به‌صورت پایاپای بفروشد (نفت در مقابل اسلحه). جمهوری اسلامی اگر به «الله» پوشالی خود اعتقاد داشت و اگر «الله» واقعاً خدای جهانیان می‌بود، چه احتیاجی به این‌همه اسلحه و نیروی سرکوبگر می‌داشت!
رژیم ملایان در ایران دست‌نشانده غرب و فرمان‌بر انگلستان و امریکا شده (البته بود ولی کسی باور نمی‌کرد). غرب هم از دشمنان پوشالی به‌مانند جمهوری اسلامی در منطقه استفاده زیادی می‌برد، فقط آخوندها زیاده از حد عشوه‌های سیاسی برای اربابان خود درمی‌آورند به همین دلیل غرب گلوی آخوندها را که همانا درآمد نفتی ایران هست به‌سختی زیر فشار قرار داده‌.
آیا لابی‌گران جمهوری اسلامی واقعاً تاکنون یک ریال از جیب خود به مصرف رسانده‌اند؟ هزینه بیش از سی هزار نفر مأموران امنیتی جمهوری اسلامی در غرب را هم نباید فراموش کرد. آنچه جمهوری اسلامی می‌خواهد، تضمین حیات است که از مردم ایران نمی‌توان بگیرد و دست گدائی به‌سوی غرب دراز کرده که آن‌هم از خصلت‌های آخوندیست!

افشار مختاری: بازهم رئیس حکومت یازدهم در نظامی که هر روز ناکارمردی در آن سبب می‌شود دشواری گریبان بخشی از شهروندان را می‌گیرد زبان گشوده، نوید داده تا تلاش کند که ۵۰ درصد از جامعه جنس دوم باقی نماند. حسن روحانی در رژیم اسلامی همراه با آنان که به پایداری این حکومت انجامیده، از زمان آغاز انقلاب اسلامی تا اکنون در هر گوشه از الیگارشی قدرت بوده‌اند به پایمال شدن آنچه زنان سزاوار داشتن و رسیدن به آن بوده‌اند، پرداخته‌اند و به جنس دوم شدن بانوان، قانونی و به‌زور یاری فراوان نموده‌اند، حال با سود بردن از سخنرانی‌های روزانه و نیاز مردم به شنیدن نویدها می‌خواهد با شگرد سخن‌های زیبا نشان دهد به جنگ قوانین واپس‌گرا در این حکومت اسلامی رفته اما پیشینه دغل‌بازی آخوندها، پاسخی است برای باور نداشتن این نویدها است.
وابسته نبودن رژیم اسلامی به تولید نفتی و نبودن جای برای اثرگذاری جامعه مدنی توانمند برای پاسخگو نمودن هرروزه دولت و نظام اسلامی در مورد آنچه انجام می‌دهد، این گستاخی را به همه رئیس‌جمهوری اسلامی داده تا هر آنچه خواسته‌اند از زبانشان بیرون آید، بی‌آنکه بر انجام آن بازرسی و پاسخگویی در میان باشد. برای آخوندی چون حسن روحانی گفتن دورغ برای سپری شدن دوره ریاست‌جمهوری‌اش، بسیار کارساز و گره‌گشا بوده و در نبوده نمایندگان مجلس که بیشتر مزدوران رژیم هستند و نداشتن روزنامه‌هایی که بدون وابستگی دولتی سرپا نخواهند ماند، او یک تاز سخنرانی در حکومت اسلامی‌شده.
روحانی نقش زنان را در خانه بزرگ‌تر دانسته و اگر جایی برای تلاش‌های همگانی پیدا شد به ناچاری به زنان ارائه می‌شود بی‌آنکه اشاره شود که آیا تلاش اجتماعی یکسان با حقوق شهروندی است که نیمی از شهروندان ایران که زنان هستند از دست یافتن به آن بازداشته شده‌اند و اکنون حسن روحانی می‌خواهد زمینه‌های گسترش تلاش‌های همگانی برای زنان را به ارمغان آورد و به خود ببالد؛ مانند همه گره‌های جمهوری اسلامی ناکارآمدی قوانین در رژیم اسلامی برای فراهم آوردن حقوق شهروندی ریشه همه این دشواری‌ها برای ملت ایران بوده و خواهد بود.

دانیال خنده‌رو: هفته گذشته در مراسم یادبود قربانیان هولوکاست، بنجامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسراییل بار دیگر رژیم جمهوری اسلامی را با آلمان نازی مقایسه کرد و خاطرنشان ساخت؛ شیوه‌ای که قدرت‌های جهانی با ایران مدارا می‌کنند به‌مانند سال‌های دهه سی و آلمان نازی است. همان‌گونه که نازی‌ها قصد حکمرانی در دنیا و از بین بردن قوم یهود را داشتند، امروزه جمهوری اسلامی نیز به فکر کنترل منطقه خاورمیانه و نابودی سرزمین یهود است. تنها یک روز پس از بیان این سخنان از سوی نخست‌وزیر اسراییل، عده‌ای با تجمع در مقابل سفارت عربستان و دفتر سازمان ملل در تهران با آتش زدن پرچم و سردادن شعارهایی اقدام به ابراز انزجار از حکومت آل سعود و آمریکا و اسراییل کردند. در روز جمعه نیز آیت‌الله موحدی کرمانی در نماز جمعه که به‌مانند میز خطابه رسمی نظام است، آمریکا و عربستان را موردحمله زبانی قرارداد.

بهمن زاهدی:بنجامین نتانیاهو حق دارد که نگران باشد. امریکا که اسرائیل را زمانی حمایت می‌کرد کم‌کم آن کشور را از حوزه دوستان خود جدا کرده! به آمریکائیان نمی‌توان اعتمادی داشت، زیرا آن‌ها به خودشان هم اعتمادی ندارند! اسرائیل در جنگ قبلی با حماس به دام اسلام‌گرایان افتاد و ناخواسته فلسطینی‌های زیادی را به کشتن داد. حماس از استراتژی جنگی اسرائیل کمال استفاده را بُرد. اسرائیل باهدف قرار دادن نقاطی مانند مدارس و بیمارستان‌های در نوار غره که از آنجا موشکی به‌سوی اسرائیل پرتاب‌شده بود، نگاه جهانیان به خود را تغییر داد. اسرائیل از نظر نظامی شکست نخورد بلکه از لحاظ اخلاقی شکست بزرگی را متحمل شد، به همین دلیل هم اوباما از اسرائیل دیگر حمایت نمی‌کند و برای دل‌خوشی شیخ‌نشینان حومه خلیج‌فارس و مترسک فعلی خود جمهوری اسلامی، اسرائیل را تنها گذاشته! اسرائیل بدون حمایت غرب نخواهد توانست به حیات خود ادامه دهد و این مطلب را بنجامین نتانیاهو به‌خوبی درک کرده است. لابی‌گران یهودی در امریکا در مقابل لابی‌گران اسلام‌گرا (اصلاح‌طلبان جمهوری اسلامی و لابی‌گران فرقه سُنی) نمی‌توانند هزینه‌های سنگین برای خرید سیاستمداران امریکایی خرج کنند! کم‌کم می‌توان از اسرائیل خداحافظی کرد، زیرا همان‌گونه که امریکا محمدرضا شاه را با برنامه‌ریزی دقیقی از مسند قدرت پایان کشید، امروز نوبت اسرائیل هست که برای نفت ارزان قربانی سیاست‌های کوتاه‌مدت امریکا بشود.

دانیال خنده‌رو: هیلاری کلینتون، بانوی اول کاخ سفید در سال‌های نه‌چندان دور و وزیر امور خارجه دولت نخست اوباما به‌طور رسمی کاندید انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شد. برخی از شهروندان آمریکا باراک اوباما را به‌مانند کمونیستی می‌دانند که به کاخ سفید نفوذ کرده و هیلاری نیز در صورت پیروزی اولیه، راه باراک اوباما را ادامه خواهد داد. در جبهه مخالف و در میان جمهوری خواهان، جب بوش و مارکو روبیو آمادگی خود را برای شرکت در انتخابات درون‌حزبی و کاندیداتوری ریاست جمهوری اعلام کرده‌اند. انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا همواره برای ایرانیان به جهت علاقه به ایالات‌متحده و نقش تعیین‌کننده رییس‌جمهور در سیاست‌های خارجی آن کشور با ایران از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. این دوره به دلیل سوءتفاهم هسته‌ای در لوزان، اهمیت این انتخابات صدچندان است. اگر نسبت خانوادگی جب بوش با دو رییس‌جمهور سابق آمریکا به وی در انتخابات درون‌حزبی کمک نکند، مارکو روبیو چهره جوان، لایق و خوش‌فکری است که از شانس بالایی برای به دست گرفتن سکّان سیاست آمریکا برخوردار است.

بهمن زاهدی: در امریکا قدرت پول هست که رئیس‌جمهور را تعیین می‌کند. خانم کلینتون می‌خواهد پیش از یک میلیارد دلار خرج نامزدی ریاست جمهوری خود بکند. امریکا دیگر مهد دموکراسی در جهان نیست، زیرا به‌غیراز دو خانواده کلینتون و بوش دیگرکسی توان کاندید شدن در خود را نمی‌بیند. اوباما به جهانیان نشان داد که رئیس‌جمهور آمریکا ابزاری در دست افرادی هست که با کمک مالی آن‌ها به کاخ سفید دسترسی پیدا می‌کند. دموکراسی را اگر مردم کشوری با تجددگرایی خود زنده نگه ندارند سرنوشت آن کشور به دست مافیای پیدا و پنهان‌شده تعیین خواهد شد. امریکا هم از این قاعده مستثنا نیست!

دیدگاهتان را بنویسید