گفتگوهای هفتگی (هفته دوم خرداد)

حقیقت این است که رسانه‌های فارسی‌زبان به‌خصوص رسانه‌های دولتی به‌جای خبررسانی کردن به سیاست‌پردازی مشغول شده‌اند و همانند یک سازمان سیاسی فعالیت می‌کنند. در این میان صدای احزاب سیاسی به دلیل داشتن خط سیاسی و آینده‌نگری مشخص از سوی این رسانه‌های فارسی‌زبان در خارج از کشور خفه‌شده است. به همین جهت ما به‌عنوان یک حزب سیاسی در کنار نظریه‌پردازی کردن مجبور شده‌ایم، رسانه‌ای هم برای خود هم بشویم. مشکل ما نیستیم، مشکل در این است که هر کس که بلندگویی در دست می‌گیرد، خود را ناجی و رهبر تمامی ایرانیان می‌شناسد و احزاب سیاسی را رقیب خود به‌حساب می‌آورد! به این می‌گویند آنارشی رسانه‌ای! در این آشفته‌بازار رسانه‌ای فعالیت یک حزب سیاسی بایستی که گسترده‌تر و رسانه‌ای‌تر بشود. به همین جهت «گفتگوهای هفتگی» قطره آبی بر آتش رسانه‌های خودپرست فارسی‌زبان شده است و از هر نقدی که در این راه از ما می‌شود استقبال می‌کنیم.

دانیال خنده‌رو: حکایت دیگ به دیگ میگه روت سیاه؛ داستان قوای سه‌گانه جمهوری اسلامی است. پس از گرانى بنزین، عضو کمیسیون برنامه‌وبودجه از ضرورت برخورد قوه قضاییه با تخلفات احمدی‌نژاد از هدفمندی یارانه‌ها می‌گوید و سخنگوی دولت روحانی از تقسیم درآمد حاصل از افزایش قیمت سوخت میان یارانه بگیران سخن پرانی می‌کند. یکى دیگر از روسیاهی‌های هفته گذشته براى دولت انگلستان است که قصد اصلاح رابطه خویش با اتحادیه اروپا و نادیده گرفتن مبانی حقوق بشر اروپایی را کرده است. ملکه انگلیس در سخنرانى سالیانه خود از همه‌پرسی در سال ٢٠١٧ براى باقى ماندن انگلستان یا خروج این کشور از اتحادیه اروپا خبر داد. مردم انگلیس نیز به‌مانند ایرانیان از ترس بدتر (Nigel Farage) به گزینه بد (David Cameron) رأی دادند؛ اما نکته باریک برای روشن‌اندیشان؛ متن سخنرانى سالیانه ملکه توسط یکى از وزراى کابینه تهیه و توسط ملکه روخوانی می‌شود با این تفاسیر شخص اول کشور نقش تعیین‌کننده‌ای در سیاست ندارد. بار دیگر کارایی نظام پادشاهى مشروطه خود را نشان داد؛ در نظام جمهورى اسلامى رهبر تعیین و دیکته کننده سیاست‌های کلی نظام است و رییس‌جمهور تنها مترسکى است که بله قربان گوى رهبر و سپاه پاسداران است.

افشار مختاری: بی‌گمان حقوق بشر فرایافتی است که گلوی رژیم آخوندی را از هر کنش دیگری بیشتر می‌فشارد چراکه پایه‌های قانون در جمهوری اسلامی در برابر حقوق شهروندی، بناشده. علی خامنه‌ای گفته زنجیره‌های دیگری نظیر حقوق بشر در انتظار ایران است که نشان دیگری که آشکار می‌نماید پرورش‌یافته در حوزه، آموخته می‌بایست در جنگ همیشگی با حقوق انسانی از هرزمانی برای ابراز آن، سود ببرد و هر آنچه برای ناتوان نمودن آن نیاز است انجام داد.
دشوار نیست که دریافت چرا این دشمنی برای آن‌ها تا پایان دنیا برپا است. باوری که در حوزه‌های اسلامی به دنبال گسترش آن هستند می‌گوید، انسان بنده به دنیا می‌آید و تنها بندگی خویش کاری او و سر سپردن به بختی است که خداوند برای او در نظر گرفته و در آن‌سو، دیدگاهی که انسان از همان زمان که چشم برجهان می‌گشاید از حقوق جدانشدنی انسان برخوردار است و پویش خوشبختی سزاوار هر انسان بوده و در دست گرفتن سرنوشت خویش خویشکاری هر شهروند مسئولی است.
گریزان بودن نظام و رهبری جمهوری اسلامی از هر آنچه میدانی برای گسترش خواسته‌های شهروندی است، تنها چشم‌داشتی است که می‌توان از یک رژیم که پاسخ گوی به شهروندان در سرشتش نیست، دید. به همین خاطر فرد ایرانی برای ساختن و داشتن آینده‌ای که شایسته هر انسان امروزی است، می‌باید هر آنچه توان دارد برای شناخت و گسترش حقوق بشر، بگذارد تا به آنچه کشورهای پیشرفته دنیا سزاوار شهروندانشان می‌دانند، دست یابند.

بهمن زاهدی: نمایشنامه حقوق بشری که خامنه‌ای به آن اشاره‌کرده سال‌هاست که در جریان بوده، ولی شوربختانه با کمک لابی‌گران جمهوری اسلامی در غرب به کناری‌ کشانده شده بود. غرب دیگر به لابی‌گران جمهوری اسلامی اعتمادی ندارد و عدم رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر را که دولت وقت در زمان محمدرضا شاه به امضا رسانید، دوباره به روی میز مذاکره آورده. خامنه‌ای اگر پای بند به حقوق بشر می‌بود نگرانی از نمایشنامه حقوق بشری نمی‌داشت! بهر حال به خامنه‌ای هم ثابت خواهد شد که مرغ یک‌پا ندارد! آیا این خامنه‌ای همان خامنه‌ای هست که در زمان محمدرضا شاه به عدم رعایت حقوق بشر در ایران اعتراض می‌کرد، یا خامنه‌ای دیگری شده که بر این باور است که جنایاتی که دستگاه سرکوبش به ثمر می‌رساند انسان دوستانه است و باید جایزه صلح نوبل را دریافت کند!

دانیال خنده‌رو: با بالا گرفتن اعتراض‌ها پیرامون زرق‌وبرق و هزینه‌های گران گسترش و بازسازی قبر خمینی، چاره‌ای برای سید حسن باقی نماند تا در دیدار با اعضای ستاد برگزاری سالگرد فوت پایه گزار فلاکت فرهنگی و اقتصادی در ایران (روح‌الله خمینی) کار را از دستمال گذرانده و ملحفه در دست گیرد «مردم ایران درباره دفاع از اصل نظام و کشور اختلافی ندارند.»
نظام ولایت‌فقیه خود را صاحب یا ولی مردم می‌داند، شهروندان حقی به‌جز پیروی از دستورات دیکتاتورهای معصوم نما ندارند. کدام مردم را سید حسن نمایندگی می‌کند؟

بهمن زاهدی: این هفته می‌خواهم کمی به خود بپردازیم؛ و به پرسشی که از این جمع شده، پاسخی بدهم. متن پرسش: «چرا تیتر این نشست‌ها گفتگوهای هفتگی هست درحالی‌که گفتگوی در کار نیست و هرکدام از شما تنها مطلب خود را بیان می‌کند؟»
این جمع باهم گفتگو نمی‌کند بلکه گفتگوهایی که طی یک هفته گذشته مابین ایرانیان به وجود آمده، بازتاب می‌بخشد. به همین جهت هم نام این نشست‌ها «گفتگوهای هفتگی» هست، نه «گفتگوی هفتگی»!
در این جمع آقای مختاری به اخبار و گفتگوهای داخل ایران می‌پردازند. آقای خنده‌رو به مسائل حقوق بشری و سیاست بین‌المللی و گفتگوهای ایرانیان در خارج از کشور نظری می‌اندازند. البته هرکدام از ما شرکت‌کنندگان در این نشست‌ها دیدگاه‌های شخصی و سیاسی خود را هم در داخل مطالب می‌گنجانیم. درواقع ما چکیده‌ای از اخبار هفته را به همراه تفسیرهای شخصی به قلم می‌کشیم و به خوانندگان خود ارائه می‌دهیم. دوستانی هم که نمی‌خواهند بانام خود در این گفتگوها شرکت کنند، مطالب موردنظر خود را برای ما می‌فرستند تا در لابه‌لای گفته‌هایمان جای دهیم.
حقیقت این است که رسانه‌های فارسی‌زبان به‌خصوص رسانه‌های دولتی به‌جای خبررسانی کردن به سیاست‌پردازی مشغول شده‌اند و همانند یک سازمان سیاسی فعالیت می‌کنند. در این میان صدای احزاب سیاسی به دلیل داشتن خط سیاسی و آینده‌نگری مشخص از سوی این رسانه‌های فارسی‌زبان در خارج از کشور خفه‌شده است. به همین جهت ما به‌عنوان یک حزب سیاسی در کنار نظریه‌پردازی کردن مجبور شده‌ایم، رسانه‌ای هم برای خود بشویم. مشکل ما نیستیم، مشکل در این است که هر کس که بلندگویی در دست می‌گیرد، خود را ناجی و رهبر تمامی ایرانیان می‌شناسد و احزاب سیاسی را رقیب خود به‌حساب می‌آورد!
به این می‌گویند آنارشی رسانه‌ای! در این آشفته‌بازار رسانه‌ای فعالیت یک حزب سیاسی بایستی که گسترده‌تر و رسانه‌ای‌تر بشود. به همین جهت «گفتگوهای هفتگی» قطره آبی بر آتش رسانه‌های خودپرست فارسی‌زبان شده است و از هر نقدی که در این راه از ما می‌شود استقبال می‌کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید