برنامه اقتصادی که دولت روحانی در این هفته معرفی کرده بیشتر به درد اقتصاد مقاومتی (اقتصاد خرانه) خامنهای میخورد تا اقتصاد ملی ایران. به مردم از این توافق هستهای هیچگونه منفعتی نمیرسد. توافق هستهای درواقع نامش باید به «تمدید قرارداد حزب دموکرات آمریکا با جامعه همیشه در مبارزه روحانیت» تغییر کند، زیرا قراردادی که جیمی کارتر با خمینی بسته بود امروز خامنهای با اوباما تمدید کرده و آن را توافق هستهای نامیدهاند. کنگره امریکا ولی میخواهد که قرارداد مخفی دولت اوباما و نماینده خامنهای را موردبررسی قرار دهد. سهمیه مردم ایران از این قرارداد همان کلمه معرف «خمینی» هست «هیچ»!
قراردادی دوطرفه مابین اوباما و خامنهای برای تمدید موجودیت جمهوری اسلامی به ما ایرانیان نشان میدهد که میتوان «مرگ بر امریکا» گفت و حتا شهروندان آمریکایی را به کشتن داد و با آمریکا تمدید قرارداد کرد! منفعتی که آمریکا از وجود جمهوری اسلامی در منطقه میبرد بیشتر از تحمل شعار «مرگ بر امریکا» و جان چند هزار شهروند آمریکایی است!
احمدینژاد حق داشت، زیرا این قرارداد هستهای هم کاغذ پارهای به روی دیگر کاغذ پارهاست! مهم برای جمهوری اسلامی ادامه حیات و برای امریکا ادامه سیاست «جنگ برای نفت ارزان» هست! برای ما ایرانیان این قرارداد هستهای ارزشی ندارد، چون به هیچیک از ایرانیان داخل و خارج از کشور منفعتی نمیرساند هیچ، به ضرر منافع ملی کشورمان هم هست.
دانیال خندهرو: با اعلام خبر کنترل موجودى حسابهای شخصى شهروندان از سوى دولت، بازار ارز و طلا دستخوش نوسانات شد. ثروتمندانى که پول خود را در بانکها پسانداز کرده بودند از ترس برملا شدن میزان ثروت خود، با خرید ارز و طلا حجم پول را از شکلى به شکل دیگر تبدیل و از تیررس دولت خارج کردند. پسازاین تغییر قیمت در بازار، بر طبق معمول دولت دیوار حاشا را بلند یافته و بیان کرد که بههیچوجه قصد کنترل حسابهای شخصى افراد را نداشته است. در وهله نخست حق هر دولتى است که از میزان درآمد و پسانداز شهروندان (مستقیم و غیرمستقیم) آگاه باشد تا با اتخاذ درصد مالیات مناسب بر درآمد و ارزشافزوده، بودجه کشور را تأمین و بهخصوص در ایران از درآمدهاى نفتى جدا سازد. در قدم دوم میتوان ایجاد شایعه از سوى دولت را ترفندى خودخواسته و آگاهانه دانست و بهنوعی مهندسى بازار نامید که دولت بهعمد قصد تغییر شکل پول از پسانداز به ارز و طلا و افزایش قیمت را دنبال میکرده است. برخى بر این باورند که با رد این شایعه به دوباره مردم ارز و طلاهای خود را فروخته و به پول تبدیل خواهند کرد. بههرروی هر افزایش قیمت یورو و طلا در بازار اگرچه با کاهش در آینده همراه باشد؛ این افزایش و کاهش به میزان برابرى نخواهد بود. با افزایش صدتومانى هر یورو و کاهش چند دهتومانی آن و با توجه به میزان ذخیرهسازی طلا از سوى دولتهای احمدینژاد و حسن روحانى، برنده کسى نیست بهجز سیستم فاسد اقتصاد دولتى در ایران.
بهمن زاهدی: برنامه اقتصادی که دولت روحانی در این هفته معرفی کرده بیشتر به درد اقتصاد مقاومتی (اقتصاد خرانه) خامنهای میخورد تا اقتصاد ملی ایران. به مردم از این توافق هستهای هیچگونه منفعتی نمیرسد. توافق هستهای درواقع نامش باید به «تمدید قرارداد حزب دموکرات آمریکا با جامعه همیشه در مبارزه روحانیت» تغییر کند، زیرا قراردادی که جیمی کارتر با خمینی بسته بود امروز خامنهای با اوباما تمدید کرده و آن را توافق هستهای نامیدهاند. کنگره امریکا ولی میخواهد که قرارداد مخفی دولت اوباما و نماینده خامنهای را موردبررسی قرار دهد. سهمیه مردم ایران از این قرارداد همان کلمه معرف «خمینی» هست «هیچ»!
قراردادی دوطرفه مابین اوباما و خامنهای برای تمدید موجودیت جمهوری اسلامی به ما ایرانیان نشان میدهد که میتوان «مرگ بر امریکا» گفت و حتا شهروندان آمریکایی را به کشتن داد و با آمریکا تمدید قرارداد کرد! منفعتی که آمریکا از وجود جمهوری اسلامی در منطقه میبرد بیشتر از تحمل شعار «مرگ بر امریکا» و جان چند هزار شهروند آمریکایی است!
احمدینژاد حق داشت، زیرا این قرارداد هستهای هم کاغذ پارهای به روی دیگر کاغذ پارهاست! مهم برای جمهوری اسلامی ادامه حیات و برای امریکا ادامه سیاست «جنگ برای نفت ارزان» هست! برای ما ایرانیان این قرارداد هستهای ارزشی ندارد، چون به هیچیک از ایرانیان داخل و خارج از کشور منفعتی نمیرساند هیچ، به ضرر منافع ملی کشورمان هم هست.
افشار مختاری: بازخوانی گفتهها به سود خویش و بهکارگیری مردگان شیوهای است که دستاربندان، چرایی بودنشان را به آن بدهکارند برای همین، اینکه حسن روحانی میگوید خمینی هیچگاه در امور دولت مداخله نمیکرد، بهتر آشکار میکند که چرا دستآویز شدن به گذشته میتواند با کاربردهای گوناگونی که دارد هم گریان از دشواریها بود و هم از پاسخگویی گریزان بود. خمینی بارها با فریاد اسلام درخطر است در کار مزدبگیران حکومت اسلامی واردشده و سربازانش برای انجام شدنش هر چه در توان بوده برای پشتیبانی گذاشتهاند. کارگردانی رژیم و بازیگری روحانی و کابینهاش در نمایش نرمش قهرمانانه آنگونه بوده که به او برای اینگونه سخن گفتن سخت گرفته نشود اما دستمایهای شده برای روزنامههای حکومت یازدهم تا دلیری از سوی روحانی جلوه نماید. روحانی برای آمدن و ماندن به نامی چون اصلاحطلبی نیاز نداشته و اکنونکه پلی برای گذر جمهوری اسلامی شده دیگر جایی برای گشودن نیست تا اصلاحطلبان در آن بمانند و بیگمان همانگونه که کدخدای ۵+۱ راه گشا بود در درون هم ادامه پذیرفتن کدخدایی خامنهای، سخنرانیها و بازگویی نویدهای دستنیافتنی را به دنبال خواهد داشت. تنها ایرانی تلاشگر حقوق شهروندی بدون چشمداشت به سخنرانان رژیم اسلامی، توان برهم زدن بازی رادارند.
دانیال خندهرو: از هفته گذشته تا به امروز، بحران پناهجویان از جزایر توریستى یونان گذشته و بهمانند تندبادى به سمت اروپای غربی درحرکت است. در اتریش کامیونى توسط پلیس متوقف و پس از بازرسى جنازه دو پناهنده در آن یافت میشود که براثر کمبود اکسیژن دچار خفگى شده بودند. مقدونیه مرزهاى خود را گشود و به سیل مهاجران اجازه عبور به سمت صربستان و مجارستان را داد؛ اما عکسالعملهای خطرناکتر در بلژیک و آلمان رخ داد. در شرق آلمان براى جلوگیرى از تشنج و درگیرى، یک مدرسه کلاسهای درس دانش آموزان پناهنده را از آلمانیتباران جدا ساخت و دبیر کل حزب ناسیونال فلامان بلژیک خواستار طبقهبندی شهروندان به دو گروه الف (بلژیکی) و گروه ب (پناهندگان) با حقوق شهروندی کمتر شد. گرچه سخنان وى برخلاف قانون اتحادیه اروپا (برابری افراد و عدم تبعیض در برخورداری از امکانات و رفاه) است اما در میان طبقه متوسط جامعه -که حق خود را توسط پناهجویان خرده شده میبینند- تأثیر خود را در انتخابات دوره پسین مجلس نمایندگان نشان خواهد داد. چندی است که روزنامههای کشورهای مختلف با مصاحبه با پناهجویان، راههای ورود غیرقانونی به اروپا را جویا میشوند؛ از کشتیهای توریستی که هزینه سفر از استانبول با پاسپورت جعلی به ایتالیا چندین هزار یورو است تا قایقهای بادی یا عبور پیاده از مرز راههایی است که شنیده میشود. گرچه داستان چگونگی سفر برای اداره مهاجرت تکراری است ولی برای شهروندان عادی پرشور و شنیدنی است. داستانی که سالهای سال توسط هر پناهنده بازگو شده اما حلنشده باقیمانده است. علت آنهم فقط در نبود خواست در میان سیاستمداران بلندپایه برای حل بحران است.
افشار مختاری: راهاندازی ستاد امربهمعروف و نهی از منکر و ریاست احمد جنتی، بدون واکنش از سوی هیچ نهاد دولتی و یا جریان سیاسی گامی دیگر برای رسیدن به رویایی برای اسلامیانی است که سالهاست آنچه در افغانستان زمان طالبان میگذشت آرزویشان شده تا زنان و مردان یکسان پوش، یادآور ارتشی باشد که اندیشه را هم همسان با آموزش دینی نموده تا درنبرد همیشگی با انسانی که گوناگون میپندارد، با شادی زنده است و برگزیدن حق اوست، آماده باشد. چیرگی بر بیرون از خانه تمامی آنچه اسلامیان میخواهند نیست. اگر ایرانیان خاموش تنها تماشاگر رویدادها باشند، رژیم اسلامی تا آنجا پیش خواهد رفت تا خانه هم مانند خیابان با پاسداران خوانده از درون خانوادهها کنترل شود. تلاشی که تاکنون به خاطر خانوادههای زیرک، سدی بزرگ در برابر این چنگاندازی بوده.
بهمن زاهدی: انتقام یونان از اروپا بهوسیله پناهجویان بیگناه سخن روز در اروپا شده! تا چند هفته پیش هیچ روزنامهای و یا رادیو و تلویزیونی در اروپا از وضعیت اسفبار پناهجویان سوریه و عراق در ترکیه خبری درج نمیکردند. همزمان با استعفای دولت یونان که زیر فشار بانکهای اروپایی و دولت آلمان منجر به انتخابات جدید در یونان شد، دولت یونان مرزهای خود را برای پناهجویان بهطرف اروپا باز کرد. آلمان میخواهد هشتصد هزار پناهجوی تحصیلکرده بپذیرد! این بازار کار جدید باعث خواهد شد که فشار به کارگران آلمانی بیشتر شود و سطح درآمد کارگران کمتر از وضعیت موجود شود. ازنظر اجتماعی هیچ برنامهای را دولت آلمان برای جذب هشت هزار پناهجو ندارد. دولت آلمان در درازمدت چگونه میخواهند بیش از یکصد هزار خانه و کاشانه برای پناهجویان آماده کند هنوز به فکر هیچ سیاستمداری در آلمان رسوخ نکرده! سیاستمداران آلمان نان را به نرخ روز میخورند و آیندهنگری برایشان واژهای نامفهوم و جدید است.
بیش از ده سال هست که اروپا از جنگ داخلی در عراق و سوریه استفادههای اقتصادی میبرد و راهحلی برای خاموش کردن جنگهای داخلی در خاورمیانه ندارد. سیاستمداران اروپایی میخواهند که تمامی منطقه خاورمیانه در جنگ داخلی فرورود، ولی آن چراکه اروپا فراموش کرده بود سیل پناهجویان بهسوی اروپا میبوده که هماکنون با آن درگیر شدهاند. چند هزار از نیروهای حزبالله و داعش به این صورت به داخل اروپا رسوخ کردهاند و امنیت کنونی اروپا چگونه تأمین خواهد شد هنوز در ذهن سیاستمداران باجبگیر اروپا جایگاهی پیدا نکرده. نتیجه ده سال بیتفاوتی به وضعیت خاورمیانه تازه بهمانند توف سربالای بهصورت اروپائیان برخورد میکند. نوش جانشان!
افشار مختاری: وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به جبهه ملی در ایران ابلاغ نموده که غیرقانونی است. نگرانی از سازمان و گروه سیاسی و اجتماعی با درمانده شدن از کاهش دلارهای نفتی به یکمیزان برای جمهوری اسلامی وحشتناک است. گرد هم آمدن گروهی و یارگیری بیشتر از شبکههای اجتماعی نگرانکننده خواهد بود چراکه شناخت رو در و رو فردی برای کار گروهی بسیار کارسازتر خواهد بود تا دنیای مجازی و دور ماندن از شیوه کاری با چیرگی رژیم برای از کار انداختن آنها که شکستن پیوند تلفنی و اینترنتی است. داشتن پیوندهای سازمانی و حزبی فرصتهای یکتایی را فراهم میآورد که بهآسانی از بین بردنی نیست.