پیوست میان « مافیا» و « اسلام»

پس از اعدام یک آخوند شیعه مسلک در عربستان سعودی به همراه چهل‌وشش نفر دیگر واکنش اسلام‌گرایان در جمهوری اسلامی بسیار شدید بود و باعث قطع روابط دیپلماتیک مابین عربستان سعودی و جمهوری اسلامی شد. پرسشی که پیش می‌آید این است که چرا جمهوری اسلامی تنها برای یک نفر از آن چهل‌وهفت نفر اعدام‌شده چنین واکنشی نشان می‌دهد؟ آیا ارزش زندگی آن چهل‌وشش نفر دیگر در مقابل زندگی یک آخوند شورشی، ارزشی برای بیان کردن، پیدا نمی‌کند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش‌ها می‌بایستی اول ساختارهای اسلام‌گرایان و شیوه‌های واکنشی آنان را بررسی بیشتری کرد. واکنش‌های اسلام‌گرایان با شیوه‌های که ساختارهای مافیایی در گوشه و کنار جهان از خود نشان می‌دهند آن‌چنان مشابه و برابر هستند که می‌بایستی سرچشمه آن‌ها را یکی دانست!
واژه «مافیا» از زبان عربی سرچشمه گرفته و سازمان‌های مافیایی پس از دویست سال حکومت اسلام‌گرایان در جزیره سیسیل ایتالیا کنونی به وجود آمده‌اند. بااینکه تحقیقات علمی در این مورد را اروپائیان در اوایل سده بیست میلادی به پایان نرسانده‌اند ولی بی‌گمان می‌توان بیان کرد که ساختار مافیای در ایتالیا از فرهنگ  قبیله‌ای اعراب در دوران حکومت اسلامی‌شان در آن جزیره به وجود آمده. زمانی که به تشابهات این دو ساختارهای حکومت اسلامی و مافیای اشاره شود، دیگر بر کسی پوشیده نخواهد ماند که حکومت اسلامی و سازمان‌های مافیایی سرچشمه اعمالشان را از «قرآن» و نحوه زندگی محمد پیامبر اسلام فراگرفته‌اند.

پس از اعدام یک آخوند شیعه مسلک در عربستان سعودی به همراه چهل‌وشش نفر دیگر واکنش اسلام‌گرایان در جمهوری اسلامی بسیار شدید بود و باعث قطع روابط دیپلماتیک مابین عربستان سعودی و جمهوری اسلامی شد. پرسشی که پیش می‌آید این است که چرا جمهوری اسلامی تنها برای یک نفر از آن چهل‌وهفت نفر اعدام‌شده چنین واکنشی نشان می‌دهد؟ آیا ارزش زندگی آن چهل‌وشش نفر دیگر در مقابل زندگی یک آخوند شورشی، ارزشی برای بیان کردن، پیدا نمی‌کند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش‌ها می‌بایستی اول ساختارهای اسلام‌گرایان و شیوه‌های واکنشی آنان را بررسی بیشتری کرد. واکنش‌های اسلام‌گرایان با شیوه‌های که ساختارهای مافیایی در گوشه و کنار جهان از خود نشان می‌دهند آن‌چنان مشابه و برابر هستند که می‌بایستی سرچشمه آن‌ها را یکی دانست!

واژه «مافیا» از زبان عربی سرچشمه گرفته و سازمان‌های مافیایی پس از دویست سال حکومت اسلام‌گرایان در جزیره سیسیل ایتالیا کنونی به وجود آمده‌اند. بااینکه تحقیقات علمی در این مورد را اروپائیان در اوایل سده بیست میلادی به پایان نرسانده‌اند ولی بی‌گمان می‌توان بیان کرد که ساختار مافیای در ایتالیا از فرهنگ  قبیله‌ای اعراب در دوران حکومت اسلامی‌شان در آن جزیره به وجود آمده. زمانی که به تشابهات این دو ساختارهای حکومت اسلامی و مافیای اشاره شود، دیگر بر کسی پوشیده نخواهد ماند که حکومت اسلامی و سازمان‌های مافیایی سرچشمه اعمالشان را از «قرآن» و نحوه زندگی محمد پیامبر اسلام فراگرفته‌اند.

اکنون به تک‌تک این تشابهات می‌پردازم:

١) تقسیم کردن بی‌چون‌وچرای جهان بیرونی به « خودی و ناخودی» به‌ویژه با این نحوه که به ناخودی به چشم « بی‌ارزش» و « سزاوار هرگونه آسیب و آزار» نگریسته می‌شود.

٢) باور به آنکه شیوه‌ی بنیادی برآورده کردن نیازهای روزمره از راه  « بهره‌کشی زالووار» از جهان پیرامونی (از ناخودی‌ها) هست:
در اسلام از راه دزدی، جنگ و راهزنی سازمان‌یافته در راه «الله»، به نام غزوه و جهاد می‌انجامد، در مافیا از راه دزدی و باج‌گیری در راه نیازهای «خانواده»ی مافیا و یا در راه پدرخوانده. در هیچ‌کدام، نه در اسلام و نه در مافیا پیروان (هموندان) به کار و کوشش سخت و آبادگردان فراخوانده نمی‌شوند. هیچ‌گونه سازندگی و یا تولید کالا مورد توجه اسلام‌گرایان و مافیا قرار نمی‌گیرد بلکه از فرآورده‌های که دیگران به وجود آورده‌اند، زالووار استفاده می‌شود. البته این زالوصفتی تا جایی مورد عمل قرار می‌گیرد که تولیدکننده ثروت از بین نرود تا در روند زمانی بتوانند تولیدکننده ثروت را به زیر کنترل خود درآورند.

٣) دستگاه اخلاقی فرومایه و بدون مرزهای آشکار:
هم در اسلام و هم در مافیا این باور گسترده شده که برای بهره‌کشی از ناخودی‌ها و پیش بردن نیازهای « قبیله» ی خویش هر دروغ و رفتار غیراخلاقی روا هستند. بجای ستون‌های آشکار اخلاقی شعارهای سطحی و گمراه‌کننده‌ای آموزش داده می‌شوند که به هموند اُمت اسلامی (خانواده‌ی  مافیایی) یک باور وانمودوار و پر از ناسازگاری‌های درونی از اخلاق می‌خوراند. این شعارها، گذشته از سطحی بودنشان، همیشه دارای بسیاری استثناها می‌باشند و به‌سادگی آشکار می‌سازند که نهاد آن‌ها به‌راستی چیست:

• دروغ گفتن بد است، مگر به کفار (ناخودی‌ها)
• کشتن درست نیست، مگر از کفار (ناخودی‌ها)
• الله (پدرخوانده‌ی مافیا) بسیار «رحیم» است، مگر در برخورد با کفار (ناخودی‌ها) که آنان را هم شکنجه می‌دهد و هم می‌کشد.
• هر سخن گفته‌شده و هر پیمان بسته‌شده را « ناسخ و منسوخ» و در راستای «تقیه» می‌توان به‌سادگی شکست و دگرگون کرد، آنچه تنها یکسان می‌ماند میل به‌پیش بردن بهره‌کشی زالووار از ناخودی‌ها است.
• …

۴) گرایش به  درشت‌خویی:
هم در برخورد با جهان پیرامونی و هم با خودی‌ها بیش‌ازاندازه و بسیار زود دست به روش‌های درشت‌خوی و حتی شکنجه و کشتن، زده می‌شود. خودبزرگ‌بینی و دیگران را مقصر قلمداد کردن از خصلت‌های این گرایش‌ها هستند. دیگران همیشه دشمن هستند و خودی‌ها همیشه در برابر دشمنی مجازی قرار می‌گیرند.

۵) خرد گریزی:
مسلمان (هموند مافیا) چیزی بنام خرد نمی‌شناسد، زیرا او را با ناسازگاری‌های در شیوه‌ی زندگانی‌اش روبرو می‌کند. تفکر کردن و اندیشیدن در هر دو ساختار اسلامی و مافیایی ممنوع هست، زیرا تکامل انسانی با شیوه‌های زندگی مسلمانان و اعضای مافیا سازگار نیست.

۶)  وجدان گریزی:
مسلمان (هموند مافیا) چیزی بنام وجدان آزاد نمی‌شناسد، بلکه تنها آنچه در کوتاه‌مدت بسود او و یا پیشبرد زندگی زالووار اُمت (خانواده‌ی مافیا) هست، هدف اصلی‌ست. مسلمان (هموند مافیا) وفاداری به مردم درستکار در پیرامون خویش نمی‌شناسد، بلکه تنها وفاداری را به خودی‌ها که با او در بهره‌کشی از ناخودی‌ها همراه هستند، روا می‌داند. در این راستا هرگونه گرایش به وجدان را هم در خویش و در خودی‌ها می‌کشند تا ناسازگاری درونی در آنان پدید نیاید.

٧)  هرزگی جنسی:
در اسلام صیغه و در مافیا تجاوز جنسی به ناخودی‌ها رواج دهنده این مهم هست که زنان در جامعه هیچ‌گونه ارزشی ندارند و تنها به‌مانند وسیله‌ای برای تولیدمثل باید از آنان استفاده کرد و یا برای ارضای جنسی مردان از زنان بهره‌کشی نمود. یکی از درآمدهای مهم هر دو ساختار فروش زنان (ترویج فاحشه‌گری) برای تولید ثروت است!

٨) گرایش به فرومایگی
روی‌هم‌رفته این زیستن زالووار به جهان پیرامونی یک  گرایش ناخودآگاه (و گاه حتی خودآگاه) به فرومایگی را پدید می‌آورد که در هر دو، هم مسلمانان و هم مافیایی، هویدا است. برای نمونه خود را در « شمار بی‌کران دروغ‌های مصلحتی» نمایان می‌سازد که در این دو گروه می‌توان دید.

۹) دستگاه قضایی داخلی
هر دو گرایش برای خود دستگاه قضایی داخلی به وجود می‌آورند و هیچ‌گونه دستگاه قضایی قانونی و مردمی را قبول ندارند. دادگاه‌های اسلام‌گرایان (مافیایی) بیشتر به مصادره اموال دیگران و مجازات اعدام برای غیرخودی‌های می‌پردازند. رأی این‌گونه دادگاه‌ها به‌مانند قوانین الهی غیرقابل تغییر و غیرقابل‌تجدید نظر هستند.

۱۰) ولایت‌فقیه (پدرخوانده‌ی مافیا) به‌وسیله شورای به‌عنوان نخبگان و یا سران زیردست پدرخوانده‌ی مافیا انتخاب می‌شوند که تا زمان مرگ ولایت‌فقیه (پدرخوانده‌ی مافیا) غیرقابل تغییر هستند.

۱۱) حدیث و روایت ساختگی و بی‌پایه و اساس مابین اسلام‌گرایان برای رفع هرگونه مسئولیت بکار برده می‌شود و در مافیا به فرهنگی به ارث رسیده برای گریز از مسئولیت مراجعه می‌کند.

۱۲) …

حال می‌توان دریافت که چرا جمهوری اسلامی تنها برای یک نفر از مابین چهل‌وهفت نفر از اعدام‌شدگان در عربستان سعودی واکنش نشان می‌دهد، زیرا آن فرد عضوی از خودی‌های جمهوری اسلامی تلقی می‌شود و آن چهل‌وشش نفر دیگر غیرخودی و بی‌ارزش!

در این میان نباید فراموش کرد که امریکا و اروپائیان به هر دو مافیای سُنی و شیعه در خاورمیانه نیازمند هستند تا بتواند بازار نفت را به‌مانند گذشته زیر کنترل خود نگه‌دارند. عکس‌العمل هیلاری کلینتون در مورد ناآرامی دیپلماتیک مابین جمهوری اسلامی و عربستان سعودی نشان‌دهنده این هست که هنوز حزب دموکرات امریکا به سیاست گسترش اسلام «بهار عربی» وفادار مانده، زیرا درآمدهای مافیای اسلامی که می‌بایستی در کشورهای خاورمیانه سرمایه‌گذاری بشود به‌سوی اروپا و امریکا سرازیر هستند و تا زمانی که یک لیتر بنزین ارزان‌تر از یک لیتر آب آشامیدنی در پمپ‌بنزین‌های غرب به فروش می‌رسد، مافیاهای اسلامی تحت حمایت اروپا و امریکا زالووار کشورهای صادرکننده نفت را زیر کنترل خود خواهند داشت و از حمایت بی‌دریغ غرب به‌ویژه امریکا برخوردار خواهند ماند.

برای ما ایرانیان این واقعیت باید آشکارشده باشد که امروز با یک حکومت مافیایی مبارزه می‌کنیم که خود را با مذهبی ساختگی به ملت ایران تحمیل کرده. برای مبارزه با جمهوری اسلامی می‌بایستی که اول شیوه مبارزه با مافیا را شناخت و بعدازآن حربه اسلام را که سران جمهوری اسلامی خود را در پشت آن پنهان کرده‌اند از میدان مبارزه به بیرون برد.

دیدگاهتان را بنویسید