گفتگوهای هفتگی (هفته سوم دی‌ماه)

جمهوری اسلامی یا همان مافیایی اسلامی از دو مسئله نگران شده. یک، شروع آخوندکشی! دو، از دست دادن یک «خودی» در عربستان سعودی!

نیروهای که «خودسر» نامیده می‌شوند، چگونه توانسته‌اند در مدتی کوتاه پلاکارد درست کنند و بدون اجازه از سوی دولت در جلوی سفارت عربستان سعودی تجمع کنند؟ در کشوری که تجمع بیش از چهار نفر ممنوع هست و نیروهای انتظامی در کوتاه زمانی مردم را به‌وسیله موتورسواران مسلح به شلاق و قمه پراکنده می‌کند و به اجتماعات مردمی حمله‌ور می‌شود، تنها گروهی که «خودسر» نامیده شده ولی از سوی مافیای حاکم بر ایران سازمان‌دهی شده، می‌تواند در جلوی سفارتخانه‌ای تحت مراقبت جمهوری اسلامی تظاهرات انجام دهد. گروه «خودسر» نامیده شده،سازمان داده‌شده و دولتی هست! حال هر چه روحانی (رییس‌جمهور ولایت) بگوید که «نیست»! بیشتر نابخردی آخوندی را نمایان می‌کند و دیگر هیچ!

جمهوری اسلامی پس از امضای قرارداد کاپیتولاسیون «هسته‌ای» در مقابل فشار غرب مجبور شده بود برای مصرف داخلی خود افکار عمومی را به مسئله دیگری مشغول کند. وضعیت مالی آخوندها بعد از قرارداد کاپیتولاسیون «هسته‌ای» آن‌چنان تغییری نکرده، زیرا با زیرکی تمام فشارهای اقتصادی را به ملت ایران حواله کرده‌اند وگرنه هنوز آقازاده‌ها در لندن و پاریس و امریکا و کانادا به عیاشی خود ادامه می‌دهند و هیچ‌گونه فشار مالی بر آنان وارد نشده. برای پریشان کردن افکار عمومی اعدام یک آخوند شورشی در عربستان بهترین بهانه برای جمهوری اسلامی شد تا نشان دهد که هیچ‌گونه تغییری درروند شیوه حکومت اسلامی به وجود نیامده و هرلحظه برای ادامه حیات خود به جنایت دیگری دست خواهد زد. از دید سیاست جهانی جمهوری اسلامی برای چندمین بار ثابت کرد که فرهنگ خشونت تنها راه‌حل برطرف کردن مشکلات سیاسی در جمهوری اسلامی بوده و هست! عقل داشتن و اندیشه کردن در «اسلام» حرام است! این مهم را دهقانان پس کوه‌های هیمالیا هم فهمیده‌اند!

دانیال خنده‌رو: قطع رابطه با عربستان سعودى با تمام ضررهاى خود تنها یک سود داشت. دو کشور کارنامه درخشان حقوق بشرى یکدیگر را در مصاحبه‌های تلویزیونى و روزنامه‌ها برملا می‌کنند. پس از امضاى تفاهم‌نامه هسته‌ای، سکوتى مرگ‌بار رسانه‌های خارجى را نسبت به نقض حقوق بشر توسط دولت ایران در برگرفته بود. کارشناسان خارجى در تحلیل رابطه بین جمهورى اسلامى و عربستان به بیان واضحاتى می‌پردازند که همه از آن آگاه‌اند، حال این فرصت پیش‌آمده تا عربستان سعودى با هزینه خود، بلندگویى باشد که دولت‌های اروپایى قادر به ساکت کردن آن نیستند. با تنش میان جمهورى اسلامى و عربستان، دولت اسراییل بازنده بزرگ بازى است؛ کشورهاى اروپایى یکى به نعل کوبیده و یکى به میخ. مدیران شرکت‌های اتومبیل‌سازی را به ایران خواهند فرستاد و بازاریاب‌های کارخانه‌های اسلحه‌سازی را به کشورهاى حوزه خلیج‌فارس. اسراییل در نقطه‌ای قرارگرفته است که همسایگان و متحدان آن را- به استثنا سوریه و لبنان- کشورهاى سنى فراگرفته‌اند. تغییر در نقشه و بازى سیاسى منطقه آنان را نیز وادار به تغییر شیوه بازى خواهد کرد؛ پیروزى جمهورى اسلامى در این تنش نیز افسارگسیختگی حزب‌الله و بشار اسد را در پى خواهد داشت.

بهمن زاهدی: جمهوری اسلامی یا همان مافیایی اسلامی از دو مسئله نگران شده. یک، شروع آخوندکشی! دو، از دست دادن یک «خودی» در عربستان سعودی!
نیروهای که «خودسر» نامیده می‌شوند، چگونه توانسته‌اند در مدتی کوتاه پلاکارد درست کنند و بدون اجازه از سوی دولت در جلوی سفارت عربستان سعودی تجمع کنند؟ در کشوری که تجمع بیش از چهار نفر ممنوع هست و نیروهای انتظامی در کوتاه زمانی مردم را به‌وسیله موتورسواران مسلح به شلاق و قمه پراکنده می‌کند و به اجتماعات مردمی حمله‌ور می‌شود، تنها گروهی که «خودسر» نامیده شده ولی از سوی مافیای حاکم بر ایران سازمان‌دهی شده، می‌تواند در جلوی سفارتخانه‌ای تحت مراقبت جمهوری اسلامی تظاهرات انجام دهد. گروه «خودسر» نامیده شده،سازمان داده‌شده و دولتی هست! حال هر چه روحانی (رییس‌جمهور ولایت) بگوید که «نیست»! بیشتر نابخردی آخوندی را نمایان می‌کند و دیگر هیچ!
جمهوری اسلامی پس از امضای قرارداد کاپیتولاسیون «هسته‌ای» در مقابل فشار غرب مجبور شده بود برای مصرف داخلی خود افکار عمومی را به مسئله دیگری مشغول کند. وضعیت مالی آخوندها بعد از قرارداد کاپیتولاسیون «هسته‌ای» آن‌چنان تغییری نکرده، زیرا با زیرکی تمام فشارهای اقتصادی را به ملت ایران حواله کرده‌اند وگرنه هنوز آقازاده‌ها در لندن و پاریس و امریکا و کانادا به عیاشی خود ادامه می‌دهند و هیچ‌گونه فشار مالی بر آنان وارد نشده. برای پریشان کردن افکار عمومی اعدام یک آخوند شورشی در عربستان بهترین بهانه برای جمهوری اسلامی شد تا نشان دهد که هیچ‌گونه تغییری درروند شیوه حکومت اسلامی به وجود نیامده و هرلحظه برای ادامه حیات خود به جنایت دیگری دست خواهد زد. از دید سیاست جهانی جمهوری اسلامی برای چندمین بار ثابت کرد که فرهنگ خشونت تنها راه‌حل برطرف کردن مشکلات سیاسی در جمهوری اسلامی بوده و هست! عقل داشتن و اندیشه کردن در «اسلام» حرام است! این مهم را دهقانان پس کوه‌های هیمالیا هم فهمیده‌اند!

دانیال خنده‌رو: دلیل برخى از طرفداران فدرالسیم براى آینده ایران این است که این شکل از حکومت به شکوفایى اقتصادى دولت‌های محلى کمک خواهد کرد. حال به بیان یک نمونه از این شکوفایى اقتصادى در بلژیک خواهم پرداخت. دولت محلى فرانسه زبان بلژیک (والونى) به صادرات اسلحه به عربستان سعودى به میزان ۴٠٠ میلیون یورو ادامه خواهد داد درحالی‌که دولت محلى هلندی‌زبان این کشور (فلاندرن) صادرات اسلحه به عربستان را به دلایل حقوق بشرى معلق کرد. آیا به‌عنوان یک ایرانى خواهان چنین آینده‌ای براى کشور خود هستیم؟

بهمن زاهدی: شوربختانه کسانی که به فدرالیسم اعتقاد پیداکرده‌اند، همانند کسانی که برای آینده ایران نظام «جمهوری» را تجویز می‌کنند تنها به فکر به دست آوردن قدرت سیاسی و حکومت‌های تک‌حزبی و مادام‌العمری خود هستند وگرنه تاکنون حداقل توانسته بودند احزاب محلی خود را تشکیل دهند! اکثریت کسانی که برای ایران فدرالیسم را تجویز می‌کنند فعال سیاسی منفرد و وابسته به رسانه‌های بیگانه به‌مانند بی‌بی‌سی و صدای امریکا هستند. رسانه‌های که منافع کشورهای مطبوع خود را تعقیب می‌کنند و هیچ‌گاه برای رسیدن ایران به دموکراسی قدمی جلو نگذاشته‌اند و همیشه سیاست تفرقه‌اندازی مابین نیروهای دموکراسی‌خواه ایرانی را دنبال کرده‌اند.

دانیال خنده‌رو: یک‌یک مساوى!
عربستان سعودى در هفته گذشته شهر صنعا را باراکت موردحمله قرارداد و به سفارت جمهورى اسلامى در یمن نیز خسارت وارد گردید. یک‌یک مساوى! اما آیا این تنش در همین سطح خواهد ماند یا شعله جنگ خارج از کشور (یمن، سوریه) شعله‌ور‌تر خواهد شد؟ شاهزاده جوان سعودى تابه‌حال نشان داده است که در سیاست خارجى متفاوت از نسل‌های گذشته است. به گمان من درگیرى دو قطب اسلامى دنیا وارد فازهاى خطرناک‌تری خواهد شد.

بهمن زاهدی: «سگ زرد برادر شغال است» جمهوری اسلامی و حکومت عربستان سعودی به‌مانند پس‌مانده سگی هستند که دوچرخه‌ای (ساخت غرب) از وسط آن پس‌آمده عبور کرده، بیشتر شباهت دارند! هر دو در ماهیت بنیادی خود سرچشمه‌ای مشترک دارا هستند. یک‌یک مساوی به باخت مشترک طرفین نزدیکی بیشتری دارد. هر دو حکومت خود را اسلامی تلقی می‌کنند و آنچه را که جهانیان از «اسلام» باید بدانند را به بهترین نحوه موجود و در کوتاه‌مدت به گفتمانی جهانی تبدیل می‌کنند. گفتگویی که ضدیت با ترویج فرهنگ اسلامی، عربی را تجویز می‌کند. خوشا به حال آیندگان! که در دورانی زندگی خواهند کرد که دین از سیاست بیرون ریخته شده و سیاست برای مردم و با رأی مردم در ایران به «لیبرال دموکراسی ایرانی» رسیده.

دانیال خنده‌رو: دولت اسلواکى با توجه به اتفاقات روی‌داده در شب سال نو در آلمان -مزاحمت و تجاوز جنسى به بانوان- از پذیرش پناه‌جویان مسلمان خوددارى کرد. تبعیض دینى، مصداق کامل نژادپرستى است. اگر آقاى یانکر رییس اتحادیه اروپا واکنش سختى به این عمل نشان ندهد شاهد زیر پا گذاشته شدن بیشتر ارزش‌های حقوق بشرى اروپا توسط کشورهاى اروپاى شرقى خواهیم بود. از زاویه دیگرى هم می‌توان به این موضوع نگریست؛ ارزش‌ها، آزادی‌ها و حقوق زنان در اروپا می‌بایست توسط مهاجران مورداحترام قرار گیرد اما این دلیلى نیست تا احزاب دموکرات مسیحى خواسته‌های دینى خود را وارد قوانین کرده و خنثى بودن دولت و سیاست را از بین ببرند.

بهمن زاهدی: اتحادیه اروپا فروپاشی سیاسی کرده ولی هنوز کسی متوجه نشده! خانم مرکل دو اشتباه «لوپی» تاکنون داشته! برای خانم مرکل، اسلام آشکارا به آلمان تعلق دارد، درحالی‌که اسلام مرزهای سیاسی و بین‌المللی را در جهان‌بینی خود تعریف می‌کند و نه در عرف جهانی یا آلمانی! دومین اشتباه خانم مرکل دعوت پناه‌جویان به آلمان و پرداخت بیش از سه میلیارد یورو به دولت ترکیه برای منع خروج پناه‌جویان از ترکیه هست!
برای برقراری تعادل جنگی در منطقه خاورمیانه، خانم مرکل جنگنده‌های تقریباً از رده خارج‌شده نیروی هوایی خود را که بهترین از میان آنان، بیست‌وچهار سال پیش‌ساخته شده، به یک فرودگاه نظامی «ناتو» در ترکیه انتقال داده. جنگنده هوایی «تورنادو» برای عکس‌برداری آنلاین و فرستادن آن عکس‌ها به «قطر»، مرکز فرماندهی ارتش امریکا در خاورمیانه به‌کاربرده می‌شوند. به همراه این جنگنده‌ها، هواپیماهای قدیمی «آواکس» و هواپیماهای «سوخت‌گیری هوایی» آلمان نیز، به یک فرودگاه نظامی «ناتو» در ترکیه انتقال داده شدند. به زبان ساده آلمان اشغال‌های نظامی خود را به روسیه فرستاده! قبل از آن‌هم موشک‌های ضدتانک از رده خارج‌شده نیروی زمینی آلمان به پیش‌مرگان کُردستان عراق هدیه داده‌شده بود!
مرزهای درونی اروپا اینجاوآنجا دوباره به‌وسیله مرزبانان بسته‌شده‌اند! لهستان و مجارستان به دیکتاتوری‌های داخل اتحادیه اروپا تبدیل‌شده‌اند. اروپایی دیگر وجود ندارد مگر به روی کاغذ و برای تعارف سیاسی!

دیدگاهتان را بنویسید