گفتگوهای هفتگی (هفته اول تیرماه)

شهید شدن فرقه شیعه

آقای حسن شریعتمداری در نوشته‌ای با عنوان (ادعانامه‌ای برای دادرسی) پرده از شهید شدن فرقه شیعه با درگذشت آیت‌الله‌العظمی سید محمدکاظم شریعتمداری برمی‌دارد. آیت‌الله‌العظمی سید محمدکاظم شریعتمداری آخرین مرجع تقلید شیعیان بود و پس از ایشان با سیاسی شدن مذهب، شیعه‌گری از حالت فرقه‌ای بیرون آمد و با تبدیل‌شدن به‌عنوان ابزاری در دست ولایت‌فقیه‌ی که خود دست‌ساز آمریکاییان بود به‌مرور و به‌طور زجرآوری شهید شد. در حال حاضر نه امام زمانی باقی‌مانده و نه «اللهِ ولایت‌فقیه» یارای سرپوش گذاشتن به آمریکایی بودنش را دارد.
الله آمریکایی که «ولایت‌فقیه» را جایگزین «مراجع تقلید» کرد، عاقبت قاتل خودش شد. دیگر نه روحانیان (لقب سابق به مجتهدین) و نه آخوندها (لقب بنیادین) جایگاه اجتماعی مابین مردم ایران ندارند، مگر به‌زور اسلحه و شکنجه! دلیل از بین رفتن این جایگاه (روحانیت) بسیار ساده است. تا پیش از رسیدن وحی ولایت‌فقیه به خمینی، روحانیون درآمدهای خود را از مردم تأمین می‌کردند ولی با ظهور انقلاب اسلامی (ظهور امام زمانی به نام خمینی) روحانیت با در دست گرفتن سرمایه‌های ملی و نفت ایران دیگر مستقل شدند. بنابراین به‌مانند رابطه دولت و مردمی که مستقل از هم هستند، وابستگی‌ها و قراردادهای اجتماعی که می‌توان از آن به عرفی گری یادکرد، نیز مابین مردم ایران و روحانیت لغو گردید. به بیان ساده‌تر نه مردم احتیاجی به روحانیت دارند و نه روحانیت نیازی به مردم!

آقای حسن شریعتمداری نوشته‌اند: «ایران قبل از هر چیز به یک رنسانس اخلاقی نیازمند است.»

تجربه تاریخی به ما نشان داده که ایران نیازی به اسلام سیاسی ندارد، ملت ایران در حال به چالش کشیدن خویش هستند که همان «رنسانس اخلاقی» نامیده می‌شود. درواقع سرنگونی جمهوری اسلامی و پایان بخشیدن به دیکتاتوری نعلین نتیجه همین چالشگری خواهد بود.

دانیال خنده‌رو: در حال رانندگى بودم که گوینده رادیو، خبر از بازپس‌گیری شهرهاى عراق توسط ارتش و فرار نیروهاى داعش داد. طبق گمانه‌زنی‌های مقامات، ٢۴۵ جهادى بلژیکى در حال بازگشت به کشورشان هستند. چند نفر از این ٢۴۵ نفر شناسایى و دستگیر خواهند شد؟ چند ماه آنان را می‌توان در پشت میله‌های زندان نگه داشت؟ چند نفر دیگر در زندان توسط این ٢۴۵ نفر به جهادگر افراطى تبدیل می‌شوند؟ پرسش‌هایی که اگر دولتمردان بلژیکى و اروپایى پاسخ کارآمدى به آن ندهند، شاهد حوادثى به‌مراتب دل‌خراش‌تر از پاریس و بروکسل خواهیم بود.

بهمن زاهدی: شهید شدن فرقه شیعه
آقای حسن شریعتمداری در نوشته‌ای با عنوان (ادعانامه‌ای برای دادرسی) پرده از شهید شدن فرقه شیعه با درگذشت آیت‌الله‌العظمی سید محمدکاظم شریعتمداری برمی‌دارد. آیت‌الله‌العظمی سید محمدکاظم شریعتمداری آخرین مرجع تقلید شیعیان بود و پس از ایشان با سیاسی شدن مذهب، شیعه‌گری از حالت فرقه‌ای بیرون آمد و با تبدیل‌شدن به‌عنوان ابزاری در دست ولایت‌فقیه‌ی که خود دست‌ساز آمریکاییان بود به‌مرور و به‌طور زجرآوری شهید شد. در حال حاضر نه امام زمانی باقی‌مانده و نه «اللهِ ولایت‌فقیه» یارای سرپوش گذاشتن به آمریکایی بودنش را دارد.
الله آمریکایی که «ولایت‌فقیه» را جایگزین «مراجع تقلید» کرد، عاقبت قاتل خودش شد. دیگر نه روحانیان (لقب سابق به مجتهدین) و نه آخوندها (لقب بنیادین) جایگاه اجتماعی مابین مردم ایران ندارند، مگر به‌زور اسلحه و شکنجه! دلیل از بین رفتن این جایگاه (روحانیت) بسیار ساده است. تا پیش از رسیدن وحی ولایت‌فقیه به خمینی، روحانیون درآمدهای خود را از مردم تأمین می‌کردند ولی با ظهور انقلاب اسلامی (ظهور امام زمانی به نام خمینی) روحانیت با در دست گرفتن سرمایه‌های ملی و نفت ایران دیگر مستقل شدند. بنابراین به‌مانند رابطه دولت و مردمی که مستقل از هم هستند، وابستگی‌ها و قراردادهای اجتماعی که می‌توان از آن به عرفی گری یادکرد، نیز مابین مردم ایران و روحانیت لغو گردید. به بیان ساده‌تر نه مردم احتیاجی به روحانیت دارند و نه روحانیت نیازی به مردم!

آقای حسن شریعتمداری نوشته‌اند: «ایران قبل از هر چیز به یک رنسانس اخلاقی نیازمند است.»

تجربه تاریخی به ما نشان داده که ایران نیازی به اسلام سیاسی ندارد، ملت ایران در حال به چالش کشیدن خویش هستند که همان «رنسانس اخلاقی» نامیده می‌شود. درواقع سرنگونی جمهوری اسلامی و پایان بخشیدن به دیکتاتوری نعلین نتیجه همین چالشگری خواهد بود.

دانیال خنده‌رو: «احمق را ستایش خوش آید چون لاشه (گوسفند) که در کعبش دمی فربه نماید»
رفیق مهدى، کدبان رستم، حضرت امام و بسیارى پسوند دیگر که امروزه هریک از ما براى نام بردن هم‌اندیشان خویش به کار می‌بریم. بهمن، دانیال، فردریک، الیزابت؛ این‌چنین در کشورهاى اروپایى ما را صدا می‌زنند. فرقى نمی‌کند که جوان باشیم یا پیر، کارمند یا کارگر، بالانشین یا پایین‌نشین. نه‌تنها در میان طرفداران چپ ایران بلکه در بین طرفداران اندیشه پادشاهى نیز این لقب دادن‌های بی‌دلیل دست و پاگیر شده است. هر وقت که دیگران تو را با پیشوند و پسوند به بالا بردند، یا خبر از هندوانه زیر بغل است و سوءاستفاده یا افزودن شیب سقوط و یا از ترسم سلام!

بهمن زاهدی: قرار بود یونان را از اتحادیه اروپا بیرون کنند، انگلستان استعفا داد!
انگلستان و امتیازهای استثنایی که گرفته بود، مزاحم اتحادیه اروپا شده بود. مهم این نیست که چه بلایی بر سر انگلستان نازل خواهد شد، بلکه موقعیتی برای باورمند کردن و نوزایی دوباره اتحادیه اروپا به وجود آمده که می‌تواند از فروپاشی اتحادیه اروپا جلوگیری کند. اتحادیه اروپا بدون انگلستان اتحادیه بهتری خواهد شد ولی انگلستان خارج از اتحادیه اروپا دوران کسادی اقتصادی سختی را باید بگذراند.

دانیال خنده‌رو: «رفتى، در را هم‌پشت سرخودت ببند». این بهترین پاسخ به آنانى است که ترک اتحادیه اروپا را به باقى ماندن در آن برترى دادند. خروج کامل بریتانیا نیازمند اجراى ماده ۵٠، روشن شدن وضعیت قراردادهاى تجارى و چگونگى استفاده بریتانیا از بازار آزاد اتحادیه اروپا می‌باشد. براى این موارد دست‌کم دو سال زمان نیاز است. الآن براى صحبت از آینده زود است، زمان بهترین راه‌حل و درمان است و در این مدت چندین امر می‌بایست مشخص شود. نخست استقلال اسکاتلند، تشکیل کشور متحد اروپا (ایالات‌متحده اروپا) و دیگرى توانایى حزب کارگر.

دیدگاهتان را بنویسید