«انسان» جنسیت‌پذیری ندارد

  بانوان از هر نژدای که باشند به طبیعت نزدیک‏تر از مردان هستند و همین خصلت، آنان را باهوش‌تر و استعدادهای آنان را شکوفاتر می‌کند. اگر قبول کنیم که پروردگار طبیعت را آفریده تا انسان‌ها بتواند در آن زندگی و تولید مثل کنند، باید برای شناخت پروردگار در وحله اول طبیعت را شناخت و با این شناخت بسوی کشف رازِ طبیعت و یا رازِ آفرینش رفت.

بانوان از هر نژدای که باشند به طبیعت نزدیک‏تر از مردان هستند و همین خصلت، آنان را باهوش‌تر و استعدادهای آنان را شکوفاتر می‌کند. اگر قبول کنیم که پروردگار طبیعت را آفریده تا انسان‌ها بتواند در آن زندگی و تولید مثل کنند، باید برای شناخت پروردگار در وحله اول طبیعت را شناخت و با این شناخت بسوی کشف رازِ طبیعت و یا رازِ آفرینش رفت.

در طبیعت اطراف خود هرگاه نگاهی می‌کنیم، در می‌یابیم که اکثر پرندگان مذکر زیباترین‌ها هستند. آنان برای تولید مثل به رقابت در زیبایی و دل‌بری جنس مونث ‏کوشندگی همیشگی دارند و زیباترین‌ها همیشه موفق‌ترین‏ها در تولید مثل هستند. در حیوانات چهارپا زیبایی به آن صورتی که در پرندگان می‌توان یافت وجود ندارد، بلکه قدرت و زور است که جنس مونث را بسوی جنس مذکر می‌کشد. در میان انسان‌ها ولی طبیعت، بانوان را زیبا و ظریف، و مردان را از نظر جسمی با قدرت بدنی بیشتری بوجود آوره است. به همین دلیل تولید مثل بشر برحسب رابطه‌های دیگری برقرار می‌شود که یکی از این رابطه‌ها برای مردان رفعِ قریضه و برای زنان تولید مثل و تشکیل خانواده می‌باشد. قریضه‌های را که طبیعت به بشریت داده در وحله اول باید شناسائی کنیم و بعد به جامعه‌شناسائی و انسان‌شناسی بپردازیم.

در جامعه مذهبی و آخوند‏زده ایران استفاده از این اختلاف طبیعی ما بین زنان و مردان شکافی را بوجود آورده که توانسته است رابطه جنسی ما بین زنان و مردان را هم سیاسی بکند. با اینکه در جمهوری‌اسلامی زنان نصف مردان حق دارند، بانوان ایرانی توانسته‌اند از استعدادهای طبیعی خود بیشترین استفاده‌ها را ببرند و به پیشرفت فراوانی دست‌یابی پیدا کنند و برعکس در اکثریت مردان ایرانی که خود را والاتر از جنس زنان برمی‌شمارند اُفت زیادی هویدا شده. مردان در جامعه‌های اسلامی به مرور زمان به حیواناتی تبدیل شده‌اند که انسانیت در آنان کیمیا شده! این درست همان چیزیست که آخوند می‌خواهد، حیوانی مطیع و وابسته به قریضه که با عقل و خرد فاصله فراوانی دارد و بالاترین افتخارست این می‌باشد که در پیشانی‌اش داغ بردگی‏ نمایان‌تر و برجسته‌تر به نظر آید. جنس مذکر در جمهوری‌اسلامی ارزشی کمتر از یک حیوان دارند.

می‌گویند جامعه ایرانی جامعه‌ایست مردسالار، به این ترتیب، جامعه‌ بی‌طبقه توحیدی که می‌خواهند بوجود آورند، جامعه‌ایست حیوان صفت! که جنس مونث و مذکرش را از هم جدا کرده‌اند و چوپان گله با عبا و عمامه تصمیم‌گیرنده می‌باشد که کدامین حیواناتش حق تولید مثل دارند و کدامین حیواناتش باید به کشتارگاه برود. چه کسی به چوپان این گله اسلامی عبا و عمامه داده؟ و آنان را والاتر از زن و مرد ایرانی قرار داده است را باید در شهوت جنسی پیغمبر مسلمان جستجو کرد! از اطلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی توقع بیشتری وجود داشت. آنان هم دریافته‌اند که در گله (جمهوریاسلامی) همگی همانند همدیگرند و ارزشی بیشتر از دیگران، ولی وفقه بر آنان قائل نیست. اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی اگر واقعا اصلاحات می‌خواهند، باید اول خود را اصلاح کنند. که ما هم یاد بگیریم!

«انسان» جنست‌پذیری ندارد. هم زنان و هم مردان می‌توانند به انسانیت برسند. برای رسیدن به ارزش‌های انسانی برابری‌ حقوق، حق اولیه هر موجود بشریست. باید از تبعیض مضحکانه اسلام ما بین زن و مرد گذر کنیم. شاه کلید آینده ایران همین است، برابری انسان‏ها برای شکوفایی استعدادهای طبیعی. تا زمانیکه مردان ایرانی نتوانند و نخواهند به این برابری برسند در ایران تغییری بنیادین بوجود نخواهد آمد. اگر زنان ایران نصف مردان ایرانی حقوق شهروندی دارند، باید از مردان ایرانی پرسید، آنان به چه اندازه‌ای در جمهوری‌اسلامی اصولا حقوق شهروندی دارند؟ که زنان ایران باید نصف آن را تحمل کنند!

دیدگاهتان را بنویسید